۱۳۹۹ مرداد ۱۴, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۲۶۷)


شین میم شین

نه 
اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه
اندیشیدن مادر زادی.

اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.

شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۲۶)
حکایت نهم

۱   

بزرگی از او دان و منت شناس

که زایل شود نعمت ناسپاس

 

اگر شکر کردی بر این ملک و مال

به مالی و ملکی رسی بی زوال

 

معنی تحت اللفظی:

اگر به ازای ملک و مال شکر خدای را به جای آوری،

خدا

هم

ملک و مالت

را

زایل نمی سازد.

 

اخیرا

آخوندی

ادعا کرده است

که

قرآن کریم

اصلا و اساسا

از

کریم

نیست.

 

قرآن کریم

در

واقع

قرآن خود حضرت محمد است.

 

دلایل آخوند

شنیدنی اند.

 

یکی از دلایل او

متناقض بودن ایات قران

است.

 

آخوند دلایل منطقی هم دارد.

مثلا

الحمد لله رب العالمین

(سپاس بر خدای دو جهان)

که

نمی تواند سخن خدا باشد.

 

البته

می توان دعاوی آخوند را هم رد کرد.

 

مثال:

آیه زیر

که

نمی تواند از حضرت محمد باشد:

ای آل داوود شکر مرا به جای آورید.

و انگشتت شماری از بندگان من

سپاسگزارند.

 

می توان گفت که این دعاوی سعدی

هم

سؤال برانگیزند:

سعدی از کجا می داند که خسرو عادل و ظالم را خدا می فرستد و ضمنا به چه دلیل می فرستد؟

در هر صورت با اطمینان بیشتر می توان گفت

که

سعدی

در این بیت شعر،

 دیالک تیک داد و ستد

را

 به

 شکل دیالک تیک نعمت و سپاس،

از

سویی

و

به

شکل دیالک تیک ملک و مال و شکر

از

سوی دیگر

بسط و تعمیم می  دهد و به حیله دیالک تیکی تهدید و تطمیع متوسل می شود:

اگر

شکر ملک و مال داده شده

را

به جای آری،

به

ملک و مال بی زوال

خواهی رسید.

 

در غیر این صورت

ذلیل خواهی گشت.

 

جالبتر این که

کسانی که تمام عمر، کاری جز متهم کردن دنیا به بی وفائی، ستم پیشگی، نیرنگ بازی و گذرائی ندارند،

ناگهان وعده ملک و مال بی زوال می دهند.

 

اما «ملک و مال بی زوال» را حتی خود سعدی نمی تواند

 بنا بر تجارب شخصی خود تصور کند.

 

چون خود او لحظه ای قبل، از زوال و فنای ناگزیر همه چیز و همه کس خبر داده است،

همان زوال قطعی همه چیز و همه کس

که

 حافظ را به قهقرای بی برگشت نیهلیسم

پرتاب می کند.

ولی منظور سعدی از شکر بر ملک و مال چیست؟

 

منظور کسی که به سعد بن زنگی تسخیر جهانی را آرزو می کند، نمی تواند رضا به داده (به قول حافظ) باشد.

منظور سعدی از شکر به نعمت،

عبارت است از تظاهر به دینداری و احسان به مستمندان.

 زیرا تنهابه زور سرنیزه نمی توان حکومت کرد.

توده مولد و زحمتکش باید در دیالک تیک های تهدید و تحمیق و تطمیع و تحمق

به سر برند

و

 مذهب

خود

دیالک تیک تسکین و تحمیق توده ها ست.

مذهب بیشتر از تریاک صرف است.

مذهب خانه عقل سالم و سلیم توده مولد و زحمتکش را تخریب می کند،

امید شعورمند به تغییر وضع موجود

را

در

ضمیر کاهل مردم

به آتش می کشد.

مذهب ماهیتا خردستیز است.

 مذهب

در

دیالک تیک غریزه و عقل،

با

سرکوب برنامه ریزی شده و پیگیر عقل،

از

سویی

و

با

تحقیر غریزه

از

سوی دیگر

غریزه

را

تقویت می کند.

 ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر