پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل هشتم
بخش دوم
۵۵
· در آثار و مکاتبات فیشته همواره به چنین فرمولبندی ها و به فرمولبندی های مشابه برمی خوریم.
۵۶
· فیشته یک بار می نویسد:
· «من فقط می کوشم، به نحوی از انحاء، مؤثر بیفتم.»
۵۷
· فیشته به سال ۱۷۹۸ در نامه ای به فرانتس ویلهلم یونگ می نویسد:
· «دلم می خواهد حتی المقدور مؤثر بیفتم.
· با کلام و قلم.
· هدف زندگی من همین است.
· من جایی را بر همه جای دیگر ترجیح می دهم که در آنجا مؤثرتر باشم.»
· (همانجا، ص ۵۹۳)
۵۸
· از این شواهد در آثار و مکاتبات فیشته به وفور می توان یافت.
۵۹
· این شواهد و سخنان از شخصیتی حکایت دارند که برای او، تفکر، فقط گمان ورزی (اسپه کولاسیون) نیست.
· بلکه پیش شرط و پیامد کردوکار عملی است.
۶۰
· البته، فیشته حتی جایی که او، به عملی ترین شکل می اندیشد، مثلا در «سخنانی خطاب به ملت»، به طرح وقایع تاریخی بیواسطه می پردازد، در تحلیل نهایی، تابع گمان ورزی است.
۶۱
· این اما دال بر آن نیست که فیشته نسبت به خواست خود وفادار نبوده است.
۶۲
· این دال بر آن است که آغازگاه فکری او و لذا آغازگاه مؤثریت او وارونه بوده است.
۶۳
· تاریخ، نه شخصیت عملگرای فیشته را بلکه فلسفه ایدئالیستی ـ ذهنی توسعه داده شده توسط او را محکوم می کند.
۶۴
· موضع مبتنی بر مؤثریت عملی خود ویژه فیشته، به ویژه در مقایسه او با کانت آشکار می گردد.
۶۵
· در حالیکه در کردوکار دانشگاهی (آکادمیکی) فیشته، درس های او به کرات حول رسالت اساتید می گردد و مؤثریت آنان در دانشگاه سانترالیزه و برجسته می شود، در کردوکار دانشگاهی (آکادمیکی) کانت و در درس های او، جغرافیای فیزیکی، سانترالیزه و برجسته می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر