۱۳۹۹ تیر ۱۵, یکشنبه

هومانیسم و جنبش هومانیستی (۱۰)


 
پروفسور دکتر ماتهویس کلاین
پروفسور دکتر مانفرد بور
 
برگردان
 شین میم شین

   هومانیسم رنسانس
ادامه

۸
·      میزان تأثیر جنبش هومانیستی بر توسعه علمی در قرون چهاردهم و پانزدهم میلادی را می توان از تأسیس دانشگاه های بیشمار در این زمان در شهرهای زیر حدس زد:

الف
·      در شهر پراگ (۱۳۴۸ میلادی)

ب
·      در شهر کراکو (۱۳۶۴)

پ
·      در شهر هایدلبرگ (۱۳۸۶)

ت
·      در هشر ارفورت (۱۳۹۲)

ث
·      در شهر لایپزیگ (۱۴۰۹)

ج
·      در شهر روستوک (۱۴۱۹)

ح
·      در هشر گرایف والد (۱۴۵۶)

خ
·      در هشر بازل (۱۴۶۰)

چ
·      در شهر ویتنبرگ (۱۵۰۲).

۹
·      این دانشگاه ها می بایستی بنا بر خواست هومانیسم رنسانس محلی برای شناخت حقیقت و تشویق و توسعه پرورش هومانیستی  باشند.

۱۰
·      احیای فرهنگ و زبان یونانی ـ رومی، کسب دانش و آموزش، تلاش برای شناخت حقیقت و پرورش هومانیستی و رفتار هومانیستی از سوی هومانیست های بزرگ آن زمان به هیچ وجه تصادفی و بی هدف نبوده است.

۱۱
·      اینها همه حربه های مبارزه بر ضد زیر یوغ کشیدن انسان و بی ارزش و بی اعتبار کردن انسان از سوی قدرت های دنیوی و روحانی حاکم در جامعه فئودالی بوده اند.

۱۲
·      اگرچه فرم توسعه هومانیسم تضادمند بوده و فقط به محافل ثروتمند و اقشار تحصیلکرده معینی محدود می شده، ولی آن در هر صورت، از جنبش بورژوائی آغازین حکایت می کند، که وارد مبارزه بر ضد فئودالیسم می شود.

۱۳
·      هومانیسم بنابرین، بیانگر پیشرفت تاریخی ـ اجتماعی بوده است.

۱۴
·      چون هومانیست های رنسانس انسان را بنا بر الگوی انسانتصویر آنتیک با حقوق و تکالیف طبیعی اش در نظر می گیرند و در مغایرت با ریاضتگرائی و جهانگریزی قرون وسطائی، موضع اوپتیمیستی (مبتنی بر خوش بینی) اتخاذ می کنند و به طرفداری از زندگی، ملت و نعمات دنیوی بر می خیزند، به اشاعه ـ قبل از همه ـ شناخت جدید و انقلابی در آن روزگار سهم ارزنده ای ادا می کنند و نشان می دهند که بشردوستی و آزادی می توانند در ورای مذهب و کلیسا و مستقل از آنها تحقق یابند، ولی بدون شناخت علمی، بدون تلاش برای کشف حقیقت، بدون کردوکار هنری و عملی ـ سیاسی نمی توانند جامه عمل پوشند.

۱۵
·      انگلس روند تاریخی آن قرنها را به مثابه «بزرگترین تحولات مترقی که بشریت تا آن زمان به چشم خود دیده»، محسوب می دارد.

۱۶
·      «روزگاری که بشریت به غول ها نیاز داشته و به تربیت غول ها نایل آمده است.
·      غول هائی از نیروی تفکر، عشق و شخصیت.
·      غول هایی چند جانبه.
·      غول هائی از معارف فراگیرعلمی.

·      مردانی که حاکمیت مدرن بورژوائی را بنیان می نهند و جز تنگ نظری بورژوائی، همه چیز دارند.
·      خودویژگی مهم آنها عبارت است از این که آنها تقریبا همه در قلب جنبش آن دوران و در پیکار عملی به سر می برند، می ریسند، می بافند، موضع می گیرند و می رزمند.
·      گه با کلام و قلم.
·      گه با نیزه و شمشیر
·      و برخی از آنها حتی همزمان با شمشمیر و با قلم.»
·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۳۱۲)

۱۷
·      هومانیسم رنسانس ـ برخلاف ادعای ایدئولوگ های بورژوائی ـ  نه فقط رنسانس فکری، بلکه یک جنبش انقلابی و رزمنده بر ضد فئودالیسم و استبداد فکری  اسکولاستیک روحانی (دستگاه روحانیت) بوده است.

۱۸
·      در کانون جنبش هومانیستی رنسانس، انسان قرار دارد.
·       انسان با شخصیت، عزت، شرف و آزادی خاص خویش.
·       انسانی که تنها با تکیه بر قوت خویش، به برکت قوا و توانائی های خویش قادر به تحقق آنها ست.

۱۹
·      جنبش هومانیسم رنسانس در دوره های بعد، در دوره  روشنگری، سوسیالیسم و کمونیسم تخیلی، در هومانیسم فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان و ادبیات، توسعه و تکامل می یابد.

۲۰
·      این توسعه و تکامل بر بنیان مبارزه انقلابی بورژوازی و توده های مردم بر ضد فئودالیسم صورت می گیرد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر