۱۳۹۹ مرداد ۳, جمعه

درنگی در مدل حاکمیت مد روز بورژوازی انحصاری (۱۴)


عرضه و تقاضا را بشناسید | نرم افزار حسابداری سازه حساب

تئوری و تاریخ
شعور و وجود مبتنی بر آگاهی

در
سرمایه داری انحصاری
اندره ئا هورنونگ
یورگن لوید
جان مایر

عصر ما
هفته نامه سوسیالیستی
(روزنامه ح. ک. آلمان) 
(۱۰ ژوئیه ۲۰۲۰)
 
درنگی 
از 
شین میم شین
 

الف

منابع شعور باطل


جهانی که ما در آن به سر می بریم،

جهان پر تضادی است:

زحمتکشان

در

بازار کار

در

رابطه مبتنی بر رقابت

 قرار دارند.

 

۱

اولا

نه

فقط

ساختار جهان 

بلکه

ساختار همه چیزهای هستی

از ذره تا کاینات

دیالک تیکی

است.

 

۲

ثانیا

رقابت میان کارگران

چرا و به چه دلیل

باید

دال بر تضادمندی جهان باشد

و

نه

دال بر خریت و خردستیزی کارگران جهان؟

 

۳

رقابت کارگران در بازار کار و در کارخانه

شبیه بر شاخه نشستن و بن بریدن

است.

 

نوعی خودستیزی خرکی

است.

 

یعنی

نشانه خریت و خردستیزی کارگران

 است

و

نه

نشانه تضادمندی جهان.

 

ب

آنچه

زحمتکشان را به لحاظ جامعتی متحد می سازد،

عبارت است

 از

منافع آنها در مبارزه مشترک بر ضد سرمایه.

 

۱

کاش چنین بود.

ولی قضیه برعکس این آرزو ست.

 

سرمایه داران جهان

بیشتر از کارگران آن

متحدند.

 

حتی اگر

جنگ های هولناک با یکدیگر به راه اندازند.

 

۲

کارگران

اگر

به

قول شما سه تفنگدار

متحد بودند،

مؤلفان مانیفست

نیازی به دادن شعار «کارگران همه طویله های طبقاتی متحد شوید»

را

نمی دادند.

 

۳

تفاوت اتحاد بایدی کارگران

با

اتحاد واقعی آنان

از زمین تا آسمان است.

 

۴

بدترین دشمنان کارگران خود کارگران اند.

 

۵

دلیل انتقاد مارکس از کارگران جهان هم همین بوده است.

 

۶

کارگران

حتی

 در

مبارزه اقتصادی بر ضد بورژوازی

برای ارتقای سطح دستمزد و بهسازی شرایط کار و کوتاه سازی ساعات کار

یعنی

در

حین اعتصاب

متحد

نیستند.

 

ای بسا

بخشی از همان کارگران

اعتصاب شکنند.

 

بگذریم

از

بخشی از کارگران که یقه سفیدند و خنجر از پشت بر پشت کارگران می زنند.

 

پ

همان طور که مارکس اثبات کرده،

کالای نیروی کار

بسته به قیمت آن

یعنی

بسته به دستمزد

به

فروش می رسد.

به

همین دلیل

مناسبت مبتنی بر استثمار

امکان پذیر می گردد.

 

۱

عجب جفنگی!

 

۲

اتفاقا

قضیه

از قرار دیگری است.

 

۳

خرید و فروش کالا از هر نوع

باعث و بانی استثمار نیست.

 

حتی

به

قول همان مارکس.

 

۳

اگر فروشنده کالایی

قیمت کالا

را

بیش از قیمت عینی در بازار

تعیین کند،

کالایش

باد می کند

و

فروشنده

خانه خراب می گردد.

 

۴

اگر

مشتری کالا

قیمت آن را پایین بیاورد،

فروشنده کالا

از

فروش آن

پرهیز می ورزد

و

یا

پس از تغییر ترازوی دیالک تیکی عرضه و تقاضا

قیمت آن

را

تغییر می دهد

و

مشتری محتاج و معتاد به کالا

را

کلافه و مفلوک

می سازد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر