۱۳۹۹ تیر ۲۴, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۲۶۳)

شین میم شین

نه 
اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه
 اندیشیدن مادرزادی.

اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.

شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۲۶)
حکایت نهم
 (دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۳۰ ـ ۳۱)
۱  
خنک
روز محشر، تن دادگر
که در سایه عرش دارد مقر

معنی تحت اللفظی:
خوشا به حال عادلان
که
در صحرای سوزان محشر
در سایه عرش جا دارند.

عرش
انعکاس کعبه در آیینه آسمان است:
کعبه
سجده گاه مسلمانان
و
عرش
سجده گاه اجنه و ملائکه
است.
  
سعدی
در
این بیت شعر
به
نیت عوامفریبی،   
 طبقه حاکمه جامعه فئودالی ـ بنده داری
را
به
 دادگر و بیدادگر
طبقه بندی می کند
  و
برای دادگر در روز محشر سایه عرش وعده می دهد.

مفاهیم «داد» و «بیداد»
که
سعدی و دیگران مرتب به کار می برند،
مفاهیم انتزاعی، نسبی، متغیر و غیر قابل تعریف دقیق اند.

فردوسی، سعدی، حافظ و دیگران
 نخست باید معیار عینی ـ واقعی برای «داد» و «بیداد» تعیین کنند و سپس در باره داد  و بیداد داد سخن سر در دهند.

آنچه که تحت عنوان «داد» مطلق و همیشه همان به خورد خواننده داده می شود،
وجود خارجی و واقعی ندارد و نمی تواند داشته باشد.

مفاهیم انتزاعی از قبیل خوب و بد، خیر و شر، داد و بیداد
 مفاهیم تاریخی و طبقاتی اند.

آنچه که امروز داد و خیر و خوب تلقی می شود،
در فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی دیگر
بیداد و شر و بد نامیده خواهد شد و برعکس.

همین بنده داری، به مثابه خشن ترین شکل جامعه بشری،
در گذار ناگزیر از جامعه اولیه به جامعه طبقاتی،
 فرماسیون انقلابی و مترقی بوده است،
ضرورتی عینی، اجتماعی ـ اقتصادی بوده است.

تنها زمانی که نیروهای مولده توسعه یافتند و ساختار اقتصادی جامعه بنده داری به سدی در مقابل توسعه بعدی آنها بدل شد،
به نظامی ارتجاعی و ناعادلانه و محکوم به مرگ بدل شد.

تعریف چیزها، پدیده ها و سیستم ها
 قبل از همه،
نه بنا بر میل و هوا و هوس این و آن،
بلکه بر اساس معیارهای عینی صورت می گیرد.

نه چیزی شر مطلق است و نه چیزی خیر مطلق.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر