۱
· ایمان بی چون و چرای کانت به استکمال اخلاقی انسان به ویژه در اتیک (اخلاق) عملی او نمودار می گردد.
۲
· کانت این مسئله را تحت عنوان «متافیزیک اخلاق»، قبل از همه به مثابه آموزه فضیلت، حقوق و دولت توسعه داد که در آن قانون اخلاقی (عرفی) به مثابه مبنای عام استدلال او عرضه می شد.
۳
· کانت اتیک عملی خود را بیشتر به مثابه آموزه ای از تکالیف توسعه داده است.
۴
· کانت میان تکالیف قضایی (حقوقی) و تکالیف اتیکی (اخلاقی) تفاوت قائل می شود.
الف
· انجام تکالیف حقوقی که موضوع آموزه حقوق اند، می تواند با توسل به زور به اعضای جامعه تحمیل شود.
ب
· تکالیف اتیکی که موضوع آموزه سجایا (فضایل) هستند، تحت اراده آزاد انسان قرار دارند.
· (داوطلبانه و اختیاری اند.)
۵
· به همین دلیل، کانت توان انسان برای عمل منطبق با تکالیف اخلاقی را فضیلت می نامد.
۶
· «فضیلت قوت ماکسیم های (معاییر رفتاری) انسان در پیروی از فضیلت است.
· هر قوتی با توجه به موانع شناخته می شود.
· موانعی که باید مغلوب شوند:
· در رابطه با فضیلت اما این معاییر رفتاری را تمایلات طبیعی تشکیل می دهند که می توانند با اراده اخلاقی در تضاد قرار گیرند.
· و از آنجا که خود انسان است که این موانع را در سر راه معاییر خود قرار می دهد، بنابرین، فضیلت نه خودواداری صرف (چون در این صورت تمایلی طبیعی می توانست تمایل طبیعی دیگری را به تسلیم وادارد)، بلکه اجبار مبتنی بر اصل اختیار درونی (آزادی درونی) است که که با تصور صرف انسان از تکلیف نمودار می گردد.
· تکلیفی که بنا بر قوانین فرمال (صوری) است.»
· (کانت، «مجموعه آثار»، جلد ۴، ص ۵۲۵)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر