۱۳۹۹ تیر ۱۶, دوشنبه

هومانیسم و جنبش هومانیستی (۱۱)



 یوهان گوتفرید هردر
(۱۷۴۴ ـ ۱۸۰۳)
نویسنده، شاعر، مترجم، تئولوگ، تاریخفیلسوف و فرهنگفیلسوف  کلاسیک وایمار (آلمان)
از هومانیست های بزرگ
متنفذترین نویسنده و متفکر عصر روشنگری
از ستارگان چهارگانه وایمار
(هردر، وایلند، گوته، شیللر)
آثار:
بررسی منشاء زبان
ایده هائی راجع به فلسفه تاریخ بشریت
باد و  خورشید
متاانتقاد از انتقاد از خرد محض
  
پروفسور دکتر ماتهویس کلاین
پروفسور دکتر مانفرد بور
 
برگردان
 شین میم شین
 
هومانیسم قرن هجدهم

۱
·      در کانون تفکر هومانیست های بزرگ این دوره جان لاک، اسپینوزا، لایب نیتس، روسو، ولتر، دیدرو، هلوه تیوس، هولباخ، لسینگ، هردر، گوته، شیللر، کانت، فیشته، هگل، فویرباخ، هومبولت و غیره عزت، شرف و آزادی انسانی، قوای روحی خلاق انسان و امکان نیل انسان به کمال بی حد و مرز قرار دارند.

۲
·      آماج گرایش هومانیستی و علمی را نکات زیر تشکیل می دهند:

الف
·      گسترش هرچه بیشتر تسلط انسان بر خود و واقعیت پیرامون خود

ب
·      برآورده ساختن هرچه بهتر حوایج متنوع انسانی

پ
·      گشودن راه پیشرفت انسانی و جامعه انسانی به سوی کمال و آزادی هرچه بزرگتر.

۳

·      هردر در نامه های خود ضمن فراخواندن به بشردوستی، نه فقط به اثبات پیوند ارگانیکی میان بشردوستی و آموزش و پرورش می پردازد، بلکه خدمت به خلق، ملت و بشریت را به درجه معیار تعیین کننده موضعگیری  هومانیستی و اخلاقی ارتقا می دهد.

۴
·      هردر با نابودسازی و زیر یوغ کشیدن خلق های دیگر به مخالفت قاطعانه بر می خیزد و دولتی را که در حق ملل دیگر ستم روا می دارد، دولتی ضد انسانی و ضد اخلاقی می نامد.

۵
·      هردر معنا و هدف بشریت را در پیشرفت و گرایش ابدی اش به سوی بشردوستی هرچه متعالی تر می داند:
·      «بشردوستی گنجینه و دستاورد تمام تلاش های انسانی است.
·      بشردوستی هنر بنی نوع بشر است.
·      آموزش و پرورش در راستای بشردوستی امری است که باید بی وقفه ادامه یابد و گرنه ما به کاست های عالی و پست تقسیم خواهیم شد و به منجلاب حیوانیت خشن و بیرحمی و قساوت سقوط خواهیم کرد.»

۶
·      بنا بر نظریه بشردوستی هردر حق انسانها بر توسعه شخصیت انسانی فقط شامل حال وابستگان به «کاست های ممتاز» نمی شود، بلکه اساسا باید شامل حال همه افراد انسانی، از جمله وابستگان به اقشار پائینی مردم شود که در جامعه قبلی راه ورود به آموزش و پرورش و حرفه های فکری و هنری و نتیجتا به همکاری در حیات دولتی به روی شان تقریبا به طور کامل بسته شده بود.

۷
·      چون هردر و هومانیست های دیگر بر آن بودند که کسب دانش و آموزش و پرورش پیش شرط و لازمه هر انسان حقیقی اند و چون این نعمت و آماج عالی است که همه انسانها را به نحو واحدی مکلف می سازد، پس نتیجه این می شد که هر نظام دولتی و اجتماعی که راه رسیدن انسانها را به این آماج عالی سد کند، باید از نظر اخلاقی و انسانی محکوم گردد.

۸
·      هردر این حکم را با صراحت تمام اعلام می دارد:
·      «و لذا هر وضعی از جامعه که آموزش و پرورش را فراموش کند و یا آن را به راه کج و نادرستی منحرف سازد و یا طرق نادرست را مساعد کند و یا سرانجام آموزش و پرورش انسانها را دشوار و غیرممکن سازد، وضعی غیرانسانی شمرده می شود.»

۹
·      هردر خواهان امکانات آموزشی، حقوقی و آزادی برابر برای همه انسانها بوده است.

۱۰
·      بنی نوع بشر نباید برده باشد.
·      زیر یوغ کشیده شود و مقید گردد.   

۱۱
·      بشر باید در جامعه ای آزاد و شاد زندگی کند و بی هراس از قدرتمندان عمل خیر را به خاطر خود خیر انجام دهد.

۱۲
·      او باید عمل خیر را بنا بر ایمان قلبی خویش، بنا بر دانش و معرفت خویش نسبت به خیر و بنا بر آزادی درونی خویش پیشه کند.

۱۳
·      برای تحقق این آماج انسانی و اخلاقی باید نظامی تشکیل شود که در آن انسان بتواند واقعا انسان باشد.
·      نظامی که در آن انسان بتواند واقعا زندگی کند و قوای خلاق خود را آزادانه و بی ممانعتی در خدمت به همبود شکوفا سازد.

۱۴
·      هردر «ثمربخش ترین و شادی بخش ترین کسب و کار واقعی و یگانه بنی نوع بشر» را در این می بیند.

۱۵
·      هردر برای فراخواندن مردم به گسترش بشردوستی در دهه های آخر قرن قرن هجدهم میلادی، پس از انقلاب فرانسه (۱۷۸۹ میلادی) به نامه نگاری مبادرت می ورزد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر