خلاقیت

پروفسور دکتر 

ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 

و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین

۱

·     خلاقیت، عنصری در کردوکار افراد و گروه های اجتماعی است که در جهت تشکیل و یا تکمیل ارزش های مادی و فکری موجود به معنی پیشرفت جامعتی صورت می گیرد.

۲

·     خلاقیت با تفکر فشرده (غلیظ) و جست و جوی مهارناپذیر معارف (شناخت ها) و عمل منطبق با آنها در پیوند است.

۳

·     آماج تفکر و عمل خلاق، غنی تر سازی و بهترسازی چیزهای موجود در راستای پیشرفت جامعتی مثلا زیر است:

الف

·     معارف موجود

ب

·     مهارت های موجود

پ

·     فراورده های موجود

ت

·     مشخصات موجود

۴

·     خلاقیت همیشه با ایجاد معارف جدید از معارف موجود و یا طرق استفاده جدید از معارف موجود در رابطه است.

۵

·     خلاقیت بدین معنا  حاوی کسب و تکمیل معارف و عمل مولد جامعتی هرچه بهتر است.

۶

·    در همه عرصه های جامعه مثلا عرصه های زیر خلاقیت وجود دارد:

الف

·    در عرصه تولید

ب

·    در عرصه علم

پ

·    در عرصه سیاست

ت

·    در عرصه فرهنگ

ث

·    در عرصه تشکیل شخصیت و غیره

۷

·    خلاقیت در عرصه تولید مادی و فکری، حوزه تعیین کننده ای در توسعه جامعتی است.

۸

·     کردوکار تولیدی خلاق توده های زحمتکش برای توسعه نیروهای مولده نوین و برای کاربست نیروهای مولده نوین و مناسبات تولیدی منطبق با آنها، بنیان نهایتا تعیین کننده پیشرفت جامعتی است.

  

۹

·    خلاقیت، همیشه حاوی دو جنبه زیر است:

الف

·     جنبه بی واسطه ای که سمت و سویش توسعه هر چه بیشتر معارف (معرفت ها، شناخت های) فردی و کردوکار فردی است.

ب

·    جنبه جامعتی عامی که سمت و سویش توسعه هر چه بیشتر معارف جامعتی و کردوکار جامعتی است.

۱۰

·    این دو جنبه خلاقیت، پیوند تنگاتنگی با هم دارند.

۱۱

·     معیار تعیین کننده برای کارکرد خلاق  عبارت است از تأثیر آن بر غنای معارف جامعتی و بر ارضای هر چه بهتر مایحتاج مادی و فکری و هنری و غیره جامعه.

۱۲

·    تعیین کننده تفکر و عمل خلاق افراد و گروه ها و شکوفایی و آماج آنها، عمدتا شرایط جامعتی موجود، به ویژه مناسبات تولیدی حاکم اند.

۱۳

·     سیستم جامعتی سوسیالیستی برای اولین بار در تاریخ بشری در کلیه حوزه های توسعه جامعتی، امکان رئال لازم برای شکوفایی توده گیر مهارت ها و استعدادهای خلاق توده های زحمتکش را فراهم می آورد.

۱۴

·    شکوفایی آماجگرای  خلاقیت خلق، خط اصلی و شرط اصلی توسعه جامعه سوسیالیستی را و شخصیت های همه جانبه تشکیل گشته آن را تشکیل می دهد. 

۱۵

·     خلاقیت در روند تشکیل جامعه سوسیالیستی به خط اصلی کارکرد سوسیالیستی و به نیاز خلق تبدیل می شود.

۱۶

·     فرم های توسعه موفق خلاقیت به جنبش توده ای به شرح زیرند:

الف

·     مسابقه سوسیالیستی

·    مراجعه کنید به مسابقه سوسیالیستی

ب

·     کار مشترک (همبودین) سوسیالیستی

·    مراجعه کنید به کار مشترک سوسیالیستی

پ

·     جنبش نوتر

ت

·     مشاوره تولید

ث

·     کار توده ای ـ فرهنگی

·    و

·    غیره

۱۷

·    مبانی تعیین کننده توسعه توده ای خلاقیت به شرح زیرند:

الف

·     مناسبات تولیدی سوسیالیستی

ب

·    مطابقت منافع جامعتی، کلکتیو و شخصی مبتنی بر مناسبات تولیدی سوسیالیستی

پ

·    شعور سوسیالیستی  توده های زحمتکش.

۱۸

·    بر این مبنا، توسط دولت سوسیالیستی کلیه شرایط لازم برای توسعه مستمر و هر چه بیشتر خلاقیت کل خلق به طور همه جانبه فراهم می آید.  

۱۹

·    این شرایط مهم به شرح زیرند:

الف

·     توسعه همه جانبه تخصص زحمتکشان و توسعه تخصص آنان در مطابقت با توسعه دورنمامند شان.

ب

·     پیوند ارگانیکی کار فکری با کار مادی

پ

·     همکاری تنگاتنگ علم با تولید.

ت

·    توسعه کلکتیویته سوسیالیستی و دموکراسی سوسیالیستی  

ث

·     شرکت زحمتکشان در پلان بندی و هدایت توسعه جامعتی.

ج

·     انتقال و اشاعه آماجگرایانه اطلاعات ضرور.

ح

·     انگیزش (تحریک) مادی و فکری مؤثر کردوکار افراد و کلکتیوها.

۲۰

·     تحت مناسبات تولیدی و حاکمیتی کاپیتالیستی، تفکر و عمل خلاق تابع قوانین استثمار زحمتکشان و سود ورزی (تحصیل سود) کاپیتالیستی است.

۲۱

·     تفکر و عمل خلاق  تحت مناسبات تولیدی و حاکمیتی کاپیتالیستی، تابع منافع سیستم حاکمیتی انحصاری ـ دولتی و چه بسا بر ضد انسان ها و پیشرفت جامعتی است.

۲۲

·     تحت مناسبات تولیدی و حاکمیتی کاپیتالیستی، روح (ذهن) و کار (کنش) خلاق خلق زحمتکش  در کلیه حوزه های مهم حیات جامعتی، به ویژه در حوزه های تولید، سیاست و فرهنگ سرکوب می شوند.

۲۳

·     توده های خلق از شرایط مهم لازم برای توسعه خلاقیت، مثلا از آموزش و پرورش همه جانبه، همفرمایی (تصمیمگیری مشترک) در تولید، استفاده جامعتی از نتایج کردوکار خلاق و غیره بی نصیب می مانند.

پایان