احسان طبری
کتاب «از دیدار خویشتن» متشکل از دستنوشته های بهجامانده از طبری
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
رفیق کیانوری
و
به
دنبال روش او
جمعی از ما
مواضع به کلی دیگری داشتیم.
در
حزب توده
پس از پیروزی انقلاب ضد فئودالی سفید،
به
احتمال قوی
سه جناح زیر
تشکیل می یابند:
الف
جناح مارکسیستی ـ لنینیستی
اعضای این جناح در رهبری حزب توده
از
مهاجرت
به
کشور برمی گردند
تا
از
انقلاب سفید
در
مقابل ارتجاع فئودالی ـ روحانی
دفاع کنند.
دربار
اما
به
دلیل حمایت عظیم توده های زحمتکش شهر و روستا
و
داشتن ایده ئولوژی آنتی کمونیستی
آنها
را
بر سر دو راهی زیر
قرار می دهد:
الف
یا
پشت کردن به حزب توده
و
همکاری با طبقه حاکمه
ب
و
یا
اعدام
اعضای این جناح انقلابی ـ مارکسیستی ـ لنینیستی حزب توده
تن
به
پشت کردن به حزب توده
درنمی دهند
و
همگی
اعدام می شوند.
یکی از اعضای این جناح از رهبری حزب توده
احتمالا
(اگر حافظه خطا نکند)
قبادی
نام داشته است.
اعدام آنان
در
روزنامه های آن زمان
منعکس شده است.
این بزرگ ترین خریت و خیانت دربار پهلوی به انقلاب بورژوایی سفید
بوده است.
سؤال
این است
که
چرا
طبری
حتی
اشاره ای
به
آنان نمی کند.
احتمال آن می رود
که
منتقدین انگشت شمار خط مشی کیانوری در رهبری حزب
و
بزرگ علوی
هم
متمایل به این جناح انقلابی بوده باشند.
کیانوری
حتی
سعی داشت
که
بزرگ علوی
از
آلمان دموکراتیک
اخراج شود.
ب
جناح دوم
جناح ایرج اسکندری
بوده است
که
خط مشی بورژوایی ـ لیبرالی
داشته است.
پ
جناح سوم
همین
جناح کیانوری و طبری و جوانشیر و غیره
بوده است
که
به
قول طبری
«چشم امید به روحانیت مبارز و بر رأس آنها
آیتالله خمینی
دوخته بودیم.»
این جناح در رهبری حزب توده
خر ترین، خردستیزترین، عقب مانده ترین و بیسوادترین جناح در رهبری حزب توده
بوده است
و
آبروی حزب توده
را
بر باد داده است.
۲
رفیق کیانوری
و
به
دنبال روش او
جمعی از ما
مواضع به کلی دیگری داشتیم.
معلوم نیست که منظور طبری از مفهوم «به دنبال روش کیانوری»
چیست.
شاید
منظورش این باشد
که
تحت تأثیر عندیشه های جل الخالقی کیانوری
خط مشی فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ اوپورتونیستی ـ ارتجاعی ـ آوانتوریستی
اتخاذ کرده اند.
۳
ما بر آن بودیم
که
تکامل روند جنبشهای رهاییبخش در جهان سوم،
بر اساس دگرگونی توازن نیروها،
به
زیان امپریالیسم
است
و
امکان
سرنگونی رژیم محمدرضا پهلوی،
این ثمره کودتای ۲۸ مرداد
و
ارثیه دوران
سلطه بیرقیب امپریالیستهای آمریکا و انگلیس و فرانسه
را،
شرایط کنونی جهان
فراهم ساخته است
این
طرز «تفکر» طبری
دال بر چیست؟
این
طرز «تفکر» طبری
یکی از مهم ترین مشخصات طرز «تفکر» استالینیستی
است.
در
این
طرز «تفکر» متافیزیکی ـ دوئالیستی ـ استالیینستی
دیالک تیک داخلی ـ خارجی
(درونی ـ برونی، ملی ـ بین المللی)
وارونه می شود.
یعنی
نقش تعیین کننده
از
آن قطب خارجی (برونی، بین المللی)
قلمداد می شود
و
قطب داخلی (درونی، ملی)
هیچ واره و هیچ کاره
تلقی می شود
و
فراموش می شود.
در
حالیکه قضیه برعکس است:
نقش تعیین کننده
در
دیالک تیک داخلی ـ خارجی
از
آن قطب داخلی
است،
بی آنکه
قطب خارجی ه
هیچ واره و هیچکاره
باشد.
انقلاب
همیشه و همه جا
در
دیالک تیک داخلی ـ خارجی
دیالک تیک داخلی ـ خارجی
پیروز می شود.
بنا بر این طرز «تفکر» متافیزیکی ـ دوئالیستی ـ استالیینستی
اگر
تناسب قوا در مقیاس جهانی
به
نفع سیستم سوسیالیستی
باشد،
حزب توده
می تواند
بی اعتنا به تناسب قوا در داخل کشور
پیروز شود
و
در
غیر این صورت،
امیدی به پیروزی نیست.
روشنگری علمی و انقلابی،
مبارزه ایده ئولوژیکی پیگیر و آشتی ناپذیر
و
تدارک شکیب مند انقلاب پرولتری
برای طوایل (طویله های) استالینیستی،
کشک
حتی
نیست.
در
پرتو این وارونه سازی دیالک تیک داخلی - خارجی
می توان
کلافگی کنونی طوایل مدعی نمایندگی حزب توده
را
درک کرد و توضیح داد.
۳
ما بر آن بودیم
که
تکامل روند جنبشهای رهاییبخش در جهان سوم،
بر اساس دگرگونی توازن نیروها،
به
زیان امپریالیسم
است
و
امکان
سرنگونی رژیم محمدرضا پهلوی،
این ثمره کودتای ۲۸ مرداد
و
ارثیه دوران
سلطه بیرقیب امپریالیستهای آمریکا و انگلیس و فرانسه
را،
شرایط کنونی جهان
فراهم ساخته است
در
این جفنگجمله طبری
تحلیل حضرات از طبقه حاکمه برخاسته از انقلاب سفید
که
دربار پهلوی
هم
جزو و عضو آن است
و
هم
نماینده ایده ئولوژیکی آن است،
آشکار می گردد.
البته
طبری و شرکاء
از
طبقه حاکمه
خبر ندارند.
بسان عوام الناس
فقط
هیئت حاکمه
را
می بینند.
طبری
عاجز از تمیز دربار قبل از انقلاب سفید و پس از انقلاب سفید
است:
رژیم محمدرضا پهلوی،
ثمره کودتای ۲۸ مرداد
و
ارثیه دوران
سلطه بیرقیب امپریالیستهای آمریکا و انگلیس و فرانسه
خود این تصور طبری
مملو از عیب و ایراد
است.
معایب و ایرادات آن
کدامند؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر