۱۳۹۹ خرداد ۱۸, یکشنبه

درنگی در اندرزهای احسان طبری (۱۸)

 
احسان طبری
در بارۀ شیوۀ درستِ رفتارِ مبارزان با یکدیگر
[بحثی در بابِ اِتیکِ مارکسیستی]

منبع: 
سایت نوید نو
 
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
ماهیتِ همۀ انواع روش‌ها و شیوه‌های ناسالم، 
چنان‌که گفتیم، 
عبارت است 
از 
رفتار بر اساسِ ذهنی‌گری یا سوبژکتیویسم 
(یعنی مقدم شمردنِ تمایل، غرض، درک و قضاوتِ خود بر واقعیاتِ عینی) 
و 
منشِ اندیویدوآلیسم یا منشِ فردی 
(یعنی قرار دادنِ خود و منافعِ خود مقدم بر جمع و اجتماع و منافع آنها).
 
  «تعریف» طبری
از
مفاهیم سوبژکتیویسم و ایندیویدوئالیسم
تعریفی تحت اللفظی و لغت نامه ای است:
طبری
سوبژکتیویسم
را
به
غلط
به
ذهنی گری
ترجمه کرده است.
 اولا
ترجمه مفاهیم فلسفی
اصلا
مصلحت نیست.
 برای اینکه
 مثلا 
سوبژکت
 مفهومی فلسفی است 
و 
ذهن
فقط
 یکی از عناصری است که در این مفهوم  فلسفی غنی و غول آسا
تجرید یافته است.
ثانیا
ایسم
را
باید
 به
گرایش
ترجمه کرد:
مثلا
ذهنگرایی
۲
رفتار بر اساسِ ذهنی‌گری یا سوبژکتیویسم 
(یعنی مقدم شمردنِ تمایل، غرض، درک و قضاوتِ خود بر واقعیاتِ عینی)
این «تعریف» طبری از سوبژکتیویسم
از سر تا پا
غلط
است:
برای تعریف سوبژکتیویسم
باید
دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت
را
در
نظر
داشت:
سوبژکتیویسم
  و
به
عبارت دقیقتر
سوبژکتیویسم معرفتی
(سوبژکتیویسم در عرصه شناخت)
  به
طرز تفکری
اطلاق می شود
که
دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت 
را
یا
تخریب می کند
اوبژکت
را
دور می اندازد
و
سوبژکت
را
مطلق می سازد
و
در
بهترین حالت
وارونه می سازد.
یعنی
نقش تعیین کننده
را
از
آن سوبژکت شناخت  
جا می زند.  
مثال
خلایق 
در
تعریف مثلا خر 
به
مثابه اوبژکت شناخت
 (موضوع شناخت)
به
خود خر
اعتنایی
مبذول نمی دارند.
بلکه
به
خرشناسی
مراجعه می کنند
تا
نظر او
را
بشنوند و بعد نشخوار کنند.
به
خرچرانی
به
خرفروشی
به
خر پروری 
گیر می دهند.

این طرز تفکر امثال طبری
است
که
از
این و آن
نقل قول می کنند.
بی آنکه خود زحمت بررسی مشخص خر را به خود دهند.

به
عبارت علمی و تر
محتوای شناخت خر
در
خود خر
است
و
نه
در
خارج از خر
و
نه
در
ماورای خر.

برای اینکه
خریت خر
در
خود خر
است.

در
طرز رفتار افراد
به
عبارت دقیقتر
در
اخلاق و اتیک افراد
طرز تفکر آنها
هم
نقش مهمی بازی می کند
ولی
طرز تفکر
(که چیزی سوبژکتیو است)
ثانوی
است:
شعور و روح
انعکاس وجود و ماده 
است.

طرز تفکر کاخ نشین با کوخ نشین
به 
دلیل جایگاه اجتماعی آندو
به
دلیل تعلقات طبقانی آندو
متفاوت و متضاد است.
بضاعت معرفتی، علمی، فکری و فلسفی آندو
در
تحلیل نهایی
ناشی از طرز تهیه نان سفره 
است
ناشی از جایگاه اجتماعی 
است.

اخلاق افراد
به
طرز اوبژکتیو
به
طرز مادی
به
طرز طبقاتی
تعیین می شود.

۳
ذهنی‌گری یا سوبژکتیویسم 
(یعنی مقدم شمردنِ تمایل، غرض، درک و قضاوتِ خود بر واقعیاتِ عینی)
آنچه که طبری به عنوان تعریف سوبژکتیویسم
عرضه می دارد،
تعریف ایدئآلیسم
است.
نوعی جواب به مسئله اساسی فلسفه
است
که
به
کل هستی
مربوط می شود.
ایدئآلیسم
از
مفاهیم ماتریالیسم دیالک تیکی
است.
سوبزکت و سوبژکتیو و سوبژکتیویسم
از
مفاهیم تئوری شناخت
و
ضمنا
از
مفاهیم ماتریالیسم تاریخی
اند. 
۴
منشِ اندیویدوآلیسم یا منشِ فردی 
(یعنی قرار دادنِ خود و منافعِ خود مقدم بر جمع و اجتماع و منافع آنها).
اولا
ایندیویدوئالیسم
به لحاظ گرامری (دستور زبانی) 
اسم است  
و
 نه
 صفت
تا
از
منشِ اندیویدوآلیسم
 دم بزنند.
ویرایش:
منشِ اندیویدوآلیستی
ثانیا
ترجمه لغت نامه ای  اندیویدوآلیسم
فرد
نیست.
فردگرایی
است.
ایندیویدوئالیسم 
به 
طرز تفکر، طرز رفتار و یا به درک تئوریکی (استنباط نظری) ئی 
اطلاق می شود 
که 
فرد بشری
 را 
با 
حقوق، منافع و حوایجش، 
مقدم بر جامعه بشری قلمداد می کند.


  یعنی دیالک فرد و جامعه را وارونه می سازد.
  یعنی نقش تعیین کننده را از آن فرد جا می زند.
  دیالک فرد و جامعه فرمی از بسط و تعمیم دیالک جزء و کل است.
  نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن کل است.
  ایندیویدوئالیسم 
آن 
را
 وارونه می سازد 
و
 نقش تعیین کننده
 را 
از
 آن جزء 
جا می زند 
و 
باد در غبغب می اندازد.  
 
  ایندیویدوئالیسم 
در 
دوره آغازین جامعه بورژوایی
 به 
مثابه برجسته سازی ارزش و عزت فرد بشری، 
به
 مثابه مطالبه هومانیستی آزادی اعضای جامعه از قید و بند فئودالی 
و
 به 
مثابه شکوفایی فکری و اخلاقی شخصیت
 تلقی می شد 
و
 در
 مبارزه ایده ئولوژیکی بورژوازی جوان
 در
 ادبیات کلاسیک بورژوایی، اقتصاد سیاسی، جامعه ـ تئوری و فلسفه آن، 
اعتبار بخشیده شده بود.   



   این ایدئال 
با 
توسعه پیش رونده کاپیتالیسم (سرمایه داری)، 
با 
حاکمیت مالکیت خصوصی بر وسایل تولید، 
با
 استثمار و ستم و سرکوب کاپیتالیستی 
و 
با
 انحلال «عزت شخصی در ارزش مبادله» (مارکس)، 
هر چه بیشتر
 در 
تضاد با واقعیت 
قرار گرفت.
مراجعه کنید
به

ایندیویدوئالیسم

(فردگرایی)



۵
اندیویدوآلیسم یا منشِ فردی 
(یعنی قرار دادنِ خود و منافعِ خود مقدم بر جمع و اجتماع و منافع آنها).
 طبری
احتمالا
مفاهیم جمع و اجتماع و جامعه
را
یکسان
تصور می کند.
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر