۱۳۹۹ خرداد ۲, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۲۳۷)



شین میم شین

نه 
اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه
 اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.

شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۲۶)

حکایت هفتم
 (دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۲۶ ـ ۲۸)

۱   
 به همت بر آر از ستیهنده شور
که بازوی همت، به از دست زور

معنی تحت اللفظی:
با بزرگواری و بخشش دشمن خود را رام کن
برای اینکه بخشش بهتر از توسل به زور است.

برای کشف مخاطب سعدی
نظری بربیت قبلی شعر می اندازیم:

تحمل کن، ای ناتوان از قوی
که روزی تواناتر از وی شوی.

مخاطب سعدی
توده تحت استثمار و سرکوب و ستم
است.

سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک مهر و قهر
را
 به
شکل دیالک تیک همت و زور بسط می  دهد
و
 از
 آن
نسخه ای برای «مبارزه» طبقاتی توده ها می سازد.

رهنمود سعدی به توده
پرهیز از توسل به قهر انقلابی
و
سختکوشی
(تولید هرچه بیشتر و سریعتر)
یعنی
تمکین به شدیدترین شرایط استثمار
است.

آدم
به
یاد رهنمود عیسی بن مریم
به
توده برده می افتد:
در واکنش به سیلی اول بر سمت راست صورت
سمت چپ صورتت
را
برای سیلی دیگر
عرضه دار.

سعدی
این اندرز
 را
بعدها
 به
شکل زیر
تکرار خواهد کرد:

گر اندیشه باشد، ز خصمت گزند
به
تعویذ احسان
زبانش ببند

عدو را به جای خسک، زر بریز
که احسان کند،
 کند،
دندان تیز.
(سعدی، «بوستان»، ص ۴۷ ـ ۴۸)

معنی تحت اللفظی:
اگر از دشمنت هراس داری،
با
توسل به تعویذ احسان
از
 دشنام و پرخاش او
ممانعت به عمل آور.
به
عوض خار و خس
به
دشمن
زر
بده.
برای اینکه احسان
دندان تیز دشمن را کند می کند.

تعویذ
به
 دعایی
اطلاق می شود
که
برای ممانعت از بلا
به
گردن آویزند
و
یا
به
بازو بندند.

سعدی
در این بیت شعر
برای احسان به دشمن نقش دعای بلاگردان
 قایل می شود.

سعدی
قیاس به نفس می کند
و
نمی اندیشد
که
توده
حتی
خس
 ندارد،
چه رسد به زر.

سعدی به پشه و مور و سنگریزه
اندرز مسالمت و احسان
نمی دهد
بلکه با تکیه بر ترجبه اثبات می کند
که
اگر پشه و مور متحد شوند،
 شیر و پیل
ذله و ذلیل می شوند.

ولی وقتی نوبت به توده زحمت می رسد،
سعدی
میدان مبارزه طبقاتی
را
حتی الامکان تنگ و شیوه مبارزه طبقاتی را حتی المقدور مسالمت آمیز می سازد.

توده مولد و زحمتکش گرسنه، پابرهنه، بی پناه و بی سرپناه باید در مبارزه علیه اشراف بنده دار، فئودال و دربار
به
جای مبارزه قهرآمیز،
همت به خرج دهد.
سعدی از کسانی که جز قدرت تشکل و وحدت اندیشه و عمل،
هیچ ندارند،
همه چیز می طلبد.

این نوعی ماکسیمالیسم (حداکثرگرائی) بی محتوا، محال و دسترس ناپذیر است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر