۱۳۹۹ فروردین ۲۱, پنجشنبه

همزیستی مسالمت آمیز (۲)


پروفسور دکتر  گونتر هیدن
برگردان
 شین میم شین

۹
·      دولت های سوسیالیستی ـ اینجا ـ با دو وظیفه تاریخی مواجه می شوند:

وظیفه اول

·      وظیفه اول آنها عبارت است از دفاع از صلح در مقابل امپریالیسم، اگر امپریالیسم تن به همزیستی مسالمت آمیز ندهد.

وظیفه دوم

·      وظیفه دوم عبارت است از پشتیبانی از پرولتاریای بین المللی در جهت از بین بردن امپریالیسم و پیروزی انقلاب سوسیالیستی در کشورهای منفرد.

۱۰
·      این بدان معنی است که دولت های سوسیالیستی باید استراتژی و تاکتیک مبارزاتی نوینی بر ضد امپریالیسم توسعه دهند که از فراز روابط بین المللی در سطح میاندولتی و بین المللی مؤثر واقع شود.

۱۱
·      سیاستی که هر دو وظیفه عینی یاد شده را در مد نظر داشته باشد، سیاست همزیستی مسالمت آمیز نامیده می شود.

۱۲
·      ماهیت همزیستی مسالمت آمیز را فرم خاصی از مبارزه طبقاتی تشکیل می دهد که با هنجارهای عام حقوق بشر سازگار است.

۱۳
·      همزیستی مسالمت آمیز ـ به معنای ساده کلمه ـ عبارت است از صرفنظر از جنگ ـ به مثابه وسیله حل اختلافات.

۱۴
·      مفهوم همزیستی مسالمت آمیز اما در این خلاصه نمی شود.

۱۵
·      همزیستی مسالمت آمیز علاوه بر کنار گذاشتن جنگ، بدان معنی است که دولت ها حق مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر برای تغییر نظام اجتماعی و شیوه زیست مردم و یا به هر انگیزه دیگر را ندارند.

۱۶
·      اصل همزیستی مسالمت آمیز ـ علاوه بر این ـ حاکی از آن است که روابط سیاسی و اقتصادی میان کشورها باید بر بنیان برابرحقوقی کامل و سود متقابل استوار باشد.

۱۷
·      سمتگیری مبتنی بر همزیستی مسالمت آمیز دولت های سوسیالیستی با دولت های امپریالیستی یک ترفند تاکتیکی نیست.

۱۸
·      این سمتگیری در ماهیت سوسیالیسم (کمونیسم) ریشه دارد و با تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی انقلاب در انطباق کامل قرار دارد.

۱۹
·      در جامعه سوسیالیستی از طبقات و نیروهای دیگر که در جنگ ذینفع باشند، خبری نیست.

۲۰
·      در اقتصاد سوسیالیستی که پیش شرطش لغو مالکیت خصوصی ـ به مثابه ریشه علی همه جنگ ها ـ بوده، بر خلاف اقتصاد امپریالیستی، قوانین عینی دیگری در کارند.

۲۱
·      بنابرین، در جامعه سوسیالیستی علت عینی برای طبقه کارگر حاکم و متحدینش وجود ندارد، تا او را به استفاده از جنگ ـ به مثابه وسیله اعمال سیاست ـ وادارد.

۲۲
·      علاوه بر این، دولت های سوسیالیستی بر آنند که برای پیروزی سوسیالیسم در جهان، به طور عینی نه امکان صدور انقلاب سوسیالیستی وجود دارد و نه ضرورت صدور انقلاب سوسیالیستی.

۲۳
·      به قول لنین، «چنین تئوری مبتنی بر صدور قهرآمیز انقلاب، به معنی گسست کامل از مارکسیسم است.
·      زیرا مارکسیسم مخالف پیش تازاندن درشکه انقلاب به زور تازیانه و شلاق است.
·      انقلاب به همان میزان توسعه می یابد که تضادهای طبقاتی توسعه یافته باشند، انقلابات را الزامی سازند و شدت بخشند
·      (لنین، «کلیات»، جلد ۲۷، ص ۵۶)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر