۱۳۹۹ فروردین ۲۳, شنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۷۶)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
شفیعی کدکنی

شاید که دلپذیر و قشنگ است
کز دوده و تبار فرنگ است
شاید کمی اَجَق وَجَق، از دور
در دیدگان اهل نشابور!

پایان

یعنی چو نیک می نگرم، من،
آن جلوه و جمال ندارد
وان بوی و حُسن و حال ندارد

پایان

یاد،
آن بهین بنفشۀ ایرانی کبود
حسن فرنگ آمد و آن رنگ را ربود
تا چند سال دیگر
(دردا و حسرتا!)
کس را به یاد نیست که خود بود یا نبود!

پایان
 
یا تفکر مفهومی و یا عرعر و عوامفریبی

۱
اگر حقوق بگیری و مزدوری بد باشد
باید عمله و پرولتر بدکار باشند
و
سرمایه دار و کارخانه دار
نیکوکار

۲
شما
از حقوق بگیری و مزدوری
فحش واژه می سازید
تا
از
حقوق پردازی و مزد پردازی
تجلیل واژه بسازید.

۳
طرز تفکرشما فئودالی است.

۴
شما می توانید
افشاگری های هر دگراندیشی
را
نقد کنید

۵
مفهوم به مفهوم و حکم به حکم

۶
شما اما
اعتبار دگراندیش
را
تخریب می کنید
تا
افشاگری درست و یا غلط او
تخطئه شود.

۷
سید علی و خمینی و لاشخورهای جماران شما
در بهترین حالت
به لحاظ طبقاتی فرقی با ترامپ و مرکل و ماکرون ندارند.

۸
شما
دگراندیشان را به جرم مزدروی و حقوق بگیری از امپریالیسم 
تحقیر و تخریب می کنید
تا
مزدوری و حقوق بگیری از فاشیست های خون آشام جماران
 را 
تقدیس کنید.

۹
فرض کنیم که شما از بسیج و یا از سپاه فاشیستی پاسداران و از مأمورین متنوع جماران باشید
یعنی
حقوق بگیر و مزدور اشرافیت فئودال و روحانی بورژوا شده باشید
به
چه دلیل باید بهتر از مسیح باشید؟

۱۰
شما از پاسخ به پرسش طفره می روید.

۱۱
شما به مسیح اتهام حقوق بگیری می زنید.
ما می پرسیم:
مگر خودتان مزدور نیستید؟

۱۲
اگر مزدورید، مزدور کیستید؟

۱۳
اگر مزدپردازید یعنی جزو طبقه حاکمه اید،
مزدوران تان کیانند و چرا بهتر و پاکدامنتر از مسیح اند؟

۱۴
شما سؤال ما را تکرار می کنید.

۱۴
موضع طبقاتی ما روشن است:
ما سگ مردمیم.
مردمی که شما و یا حقوق پردازان به شما
نان سفره اش را به غارت برده اید و برده اند.
 
به ستوه آمدیم.

سوسیالیسم سیال است
حریف

۱
مجبورتان می کنند تا
حرف مفت بزنید؟

۲
نمی شود
اندکی زحمت به خود بدهید و تعریف مفاهیم را بیاموزید و بعد موعظه کنید؟

۳
سوسیالیسم
یک فرماسیون اقتصادی مستقل است.

۴
از این لحاظ
فرقی با فرماسیون های اقتصادی دیگر
از
قبیل برده داری، فئودالیسم و کاپیتالیسم و کمونیسم ندارد.

۵
سیال به چه معنی است؟

۶
سیال یعنی همیشه روان

۷
یعنی
بدون هویت ثابت و روشن

۸
این چه روند و روالی است که پیشه کرده اید؟

۹
قبل از طرح مسائل بغرنج
بردارید
بیت شعری
را
موعظه اخوندی را
عرعر خری را
تحلیل کنید

۱۰
تا تفکر مفهومی را تمرین کرده باشید

۱۱
بعد می توانید
کشور چین و ماچین را زیر ذره بین تحلیل بگذارید
و شق القمر کنید.

۱۲
دنبال تان که نکرده اند.
 
اشاره ای به سنتی جان سخت در دیار عه هورا و عا شورا

۱
آره.
ما به سران همان حزب توده هم پارس می کنیم
تا از حقیقت عینی دفاع کرده باشیم.

۲
سگ ها عاطفه ندارند.

۳
این شناخت ما از شما ست.

۴
تعلقات طبقاتی شما برای ما مهم هم نیست.

۵
شما به عوض برخورد عینی و علمی و تجربی
به
افشاگری های سطحی مسیح طویله جماران
او
را
حقوق بگیر امپریالیسم
می نامید.

۶
شما حقوق بگیری را مذموم می دانید

۷
همین تخریب اعتبار دگراندیشان
سنت جان سخت عیرانیان است:
شاه را مزدور امپریالیسم نامیدند
حزب توده را مزدور شوروی
همین امروز
هر دگراندیش بینوا را
مزدور اسرائیل
می نامند.

۸
این خرافه
به معنی
انکار جایگاه اجتماعی افراد
و
هویت طبقاتی افراد است.

۹
این
به
معنی تقلیل اشخاص
تا
حد مهره شطرنج است.

۱۰
علاوه بر این
این موضعی فئودالی است.

۱۱
حافظ قبل از شما از موضع برده داری ـ فئودالی همین تحقیر حقوق بگیری و مزدوری را پیشه کرده است:
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست (ارباب بنده دار) خود روش بنده پروری داند.

۱۲
حقوق بگیری و مزدوری از دید خواجه = گدایی

نتیجه گیری:
زنده باد بندگی و بنده داری.

۱۳
ضمنا
مزدور امپریالیسم و صهیونیسم بودن که بدتر از مزدور فاشیسم و فوندامنتالیسم و میلیتاریسم کثافت جماران بودن
نیست
 
مفهومی غلط منسوب به ارانی

۱
قضیه از قضا بر عکس است:
بر خلاف جریان آب شنا نمی کنند و نمی خواهند شنا کنند.

۲
بر له (در راستای) جریان آب شنا می کنند.

۳
به
جبر عینی هستی
تمکین می کنند.

۴
به
قوانین و قانونمندی های عینی جامعتی (جامعه ای) گردن می نهند.

۵
پافشاری کورکورانه بر منافع طبقات اجتماعی بی فردا
به معنی شنا کردن بر خلاف جریان آب
است.

۶
این مفهوم غلط به ارانی نسبت داده می شود.
 
جمهوری جماران جمهوری گنده گوزان است
 
خردستیزی
که
نباید شاخ و دم
داشته باشد.
حریف از اعماق قبور قرون
بیرون آورده شده و بر گرده توده نشانده شده است.
 
نفرین به باد
باد
نفرین بر انکه رسم ستم را نهاد
باد



تأملی در مفاهیم خر رنگ کن امپریالیستی

۱
مفهوم سرمایه داری دولتی
یکی از مفاهیم امپریالیستی است
که
توسط دار و دسته های تروتسکیستی اختراع شده و رواج داده شده است.

۲
سرمایه داری
فرماسیونی اقتصادی است.

۳
مثل
فئودالیسم و یا سوسیالیسم
که فرماسیون های اقتصادی اند.

۴
سرمایه داری
بنا بر تحلیل توسعه تاریخی اش
به
دو مرحله و نوع زیر طبقه بندی می شود:

الف
سرمایه داری مبتنی بر رقابت آزاد

ب
سرمایه داری انحصاری و انحصاری - دولتی

۵
گذار بورژوازی از بورژوازی آغازین به بورژوازی امپریالیستی
به
معنی
غلبه بورژوازی مرتجع و منحط واپسین بر بورژوازی آغازین مترقی است.

۶
در مرحله انحصاری ـ دولتی سرمایه داری
دولت بورژوایی
ماسک بی طرفی طبقاتی سابق خود را
از
سر برمی دارد و ماهیت طبقاتی خود را اشکار می سازد.

۷
بخشی از وسایل تولید
مثلا
آب اشامیدنی
پست
و
غیره
دولتی می شوند.

۸
انگلس
این جور پدیده ها را
به معنی رشد نطفه های سوسیالیسم در بطن کاپیتالیسم می داند.

۹
عناصر سوسیالیستی فراوانی اکنون در بطن امپریالیسم رشد می کنند.

۱۰
مثلا پلان و برنامه ریزی و پیش بینی و رهبری روندهای جامعه ای (جامعتی) در کشورهای امپریالیستی
رواج وسیعی پیدا کرده اند که ماهیتا عناصر سوسیالیستی اند.

۱۱
دولت امپریالیستی اما خادم انحصارات است و نه ملت.

۱۲
در بحران های ۲۰۰۸ ـ ۲۰۰۹ و اکنون در بحران کرونا
نمایندگی طبقاتی دولت امپریالیستی
بهتر اشکار می گردد.

۱۳
دولت امپریالیستی به حمایت چندین میلیاردی از انحصارات و بخش خصوصی می پردازد
یعنی به ولخرجی از مالیات متخذه از زحمتکشان مبادرت می ورزد
تا مانع ورشکستگی انها گردد.

۱۴
امپریالیسم
با
استفاده از مفهوم سرمایه داری دولتی
جوامع سوسیالیستی
را
تحریف می کند.

۱۵
بدین طریق
چندین خدعه تئوریکی ـ خرافی به خدمت گرفته می شود:

الف
مناسبات تولیدی سوسیالیستی (حاکمیت طبقاتی طبقه کارگر، دهاقین و زحمتکشان)
ماستمالی می شود و از دیده ها پنهان می ماند.

۲
میان مناسبات تولیدی سوسیالیستی و مناسبات تولیدی سرمایه داری به بهانه ظواهر امور
مثلا
صنعت و علم و فن و توسعه اقتصادی
علامت تساوی گذاشته می شود.

۳
سوسیالیسم به عنوان سرمایه داری ئی جا زده می شود که در آن
به عوض بخش خصوصی بخش دولتی غالب است.
نوعی تشابه میان جوامع سوسیالیستی و جوامع امپریایلستی ( سرمایه درای انحصاری - دولتی)
به خورد خلایق داده می شود.

۴
ضمنا
ماهیت طبقاتی دولت ها
ماستمالی می شود:
دولت از هر نوع فئودالی ـ فوندامنتالیستی، امپریالیستی و سوسیالیستی
یکسان جا زده می شود.

۵
دولت اما بارزترین مظهر حاکمیت طبقات اجتماعی مختلف است:
دولت
نه
چیزی مارای طبقاتی
بلکه چیزی عمیقا طبقاتی است.

۶
دولت سوسیالیستی
دولت طبقه کارگر و دهاقین و پیشه وران و روشنفکران مترقی و زنان و ستمدیدگان تاریخ شرم انگیز بشری است
و
ضد طبقاتی ـ ماهوی دولت امپریالیستی و فئودالیستی ـ فوندامنتالیستی است.

۷
اگر ماهیت طبقاتی دولت
اثبات شود
آنگاه
مفهوم سرمایه داری دولتی
افشا و رسوا می شود

۸
چون
حاکمیت طبقات زحمتکش
زیربنای اقتصادی سوسیالیستی
مناسبات تولیدی سوسیالیستی
جوامع در حال گذار از ماقبل تاریخ به تاریخ
را
نمی توان
سرمایه داری قلمداد کرد که حاکمیت طبقاتی اقلیت بورژوا ست.
 
دردیمی داغه دسم
داغ اری یر

راستش تا میانه خوندم ولی حوصله ام اجازه نداد
حریف بی حوصله

۱
نصف عمرت دراز باد
مشد حریف

۲
زن بلر
برو بیا داشت
و
به
نان و روغن رسید.

۳
ده دقیقه سخنرانی می کرد
و ده هزار دلار دریافت می کرد.

۴
هابرمس
آفتابه اش از الماس است.

۵
سگان توده ۲۰ هزار پارس منتشر می کنند
و
پژواک درو می کنند.

۶
و حالا شما
و
اعلام شنیدن نیم بند پارس ما

۷
قیمت که ندارد پارس در این جهان بی سامان
تا
بگوییم:
پس نصف قیمت قبول
مشد حریف
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر