۱۳۹۹ فروردین ۲۴, یکشنبه

تأملی در تصورات و تخیلات و توهمات کسری فروهی (۲۴)

 
در جستجوی بدیل:
بازگشت به دیالکتیک انقلابی

کسری فروهی
(۱۳۶۳)

منبع:
نوید نو

ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطانپور
 
 
۱
لنین
 پس از تبعید به برن در سال ۱۹۱۴ 
از 
موقعیت به دست آمده 
نهایت استفاده را برده و به‌طور جدی مطالعه آثار هگل 
به‌ویژه
 اثر سترگ وی "علم منطق "
 را 
آغاز کرد 
که
 به
 نتایجی سوای آن‌چه خود در سال‌ها پیش در کتاب "مارکسیسم و امپریوکریتیسیسم " رسیده بود
 دست یافت. 
 
سؤال این بود
که
چرا و به چه دلیل
حریف 
به 
نتیجه زیر سیده است:
 لنین
«به نتایجی سوای آن‌چه خود در سال‌ها پیش در کتاب "مارکسیسم و امپریوکریتیسیسم " رسیده بود
 دست یافت»؟
 
دلیل اول این توهم حریف،
بی خبری او از مفهوم پراتیک و سیر توسعه تاریخی آن بوده است
که
ذکرش گذشت.
 
دلیل دوم این توهم حریف،
بی خبری او از مفهوم مهم پراتیک در تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی شناخت
بوده است.
 
موضوع مهم اثر مهم لنین تحت عنوان «ماتریالیسم و امپیریوکریتیسیسم» 
تئوری شناخت
است
و
لنین
مفهوم مارکسیستی مهم پراتیک 
را
برای توضیح قضیه
به
خدمت می گیرد.

ما
اگر فرصت باشد،
به
تحلیل این میراث ارجمند لنین
خطر خواهیم کرد.

هیئت تحریریه نوید نو
هم
می توانست و می تواند
به
عوض انتشار زباله از هر رهگذر
این زحمت را به خود بدهد 
و
اجر عظیم ببرد.

کلاسیک های مارکسیسم
(مارکس و انگلس)
با
کشف مفهوم مهم پراتیک
به
انقلابی در زمینه مسائل تعیین کننده تئوری شناخت
ره می گشایند.
 
منظور
 از 
مسائل تعیین کننده تئوری شناخت 
چیست؟
 
۱
پراتیک
قبل از هر چیز
زادگاه مهم مفاهیم 
(کلمات، عبارات)
و
احکام
(جملات، قضاوت ها، نظرات، افکار)
است.
 
ما
در این زمینه
بیش از ۱۰۰ تحلیل و توضیح 
منتشر کرده ایم.
 
اجنه خوانده اند
و
ابراز رضایت کرده اند.
 
مثال
 
هر تبری که دهقان بر تنه درختی فرود می آورد،
سیلی از سیگنال های حسی
به
کارگاه مغزش
ارسال می شود.
 
در
نتیجه ی همین ضربه تبر بر تنه درخت
(پراتیک)
 دهقان
به
کیفیت تنه درخت
به
تری و خشکی و سفتی و سختی و نرمی و پوکی و کرم زدگی و سلامت و شادابی آن
پی می برد.
 
این
به
چه معنی است؟
 
این 
اولا
بدان معنی 
است
که
پراتیک
زادگاه مفاهیم و افکار
است.
 
پراتیک
زادگاه مفاهیم زیر است:
تری و خشکی و سفتی و سختی و نرمی و پوکی و کرم زدگی و سلامت و شادابیتنه درخت
 
این
ثانیا
بدان معنی
 است
که
مفاهیم و افکار
از
خارج به داخل
از
عالم مادی به عالم فکری
از
عالم عینی به عالم ذهنی 
می روند.


این ثالثا
بدان معنی 
است
که
مغز
بر خلاف کیسه صفرا که صفرا ترشح می کند،
اندیشه ترشح نمی کند.

یعنی
مغز
چشمه اندیشه
نیست.

بلکه
ارگان اندیشیدن
است.

کسب و کار مغز 
حلاجی فکری سیگنال های حسی رسیده از خارج
است.

کسب و کار مغز
مثلا
تجرید
است:
رسیدن از سیگنال های سرو و صنوبر و سپیدار
به
مفهوم مجرد درخت
(مفهوم سازی)
است.

۲
دهقان
به
برکت پراتیک 
علاوه بر آن،
یعنی
علاوه بر تنه شناسی،
به
تبرشناسی
نایل می آید.

دهقان
به
برکت پراتیک  
به
کوتاهی، درازی، مناسب بودن دسته تبر
پی می برد.

دهقان
به
برکت پراتیک  
به
تیزی و کندی تیغه تبر
پی می برد.

دهقان
به
برکت پراتیک  
به
کوتاهی، درازی، مناسب بودن دسته تبر
پی می برد.
 
دهقان
به
برکت پراتیک  
به
نحوه ی فرود آوردن مؤثر تبر بر تنه درخت
پی می برد.
 
دهقان
به
برکت پراتیک  
به
صحت و سقم تصورات خویش
از
تنه و دسته و تیغه  تبر
و
نحوه فرود آوردن تبر بر تنه درخت
پی می برد.
 
یعنی
پیش ـ شناخت و پیش ـ تصورات خود
از
عالم مادی
را
به
محک پراتیک می زند
و
به
صحت و سقم آن
پی می برد.
 
این
اما
به
چه معنی 
است؟
 
۳
این بدان معنی است
که
پراتیک
محک مادی و عینی تعیین صحت و سقم افکار است.

وقتی از انقلاب به برکت کشف مفهوم پراتیک
در
مسائل تعیین کننده تئوری شناخت 
سخن می رود،
به
همین دلیل است.
 
پراتیک
در
تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی
محک و ملاک و معیار عینی
برای تعیین صحت و سقم افکار
است.
 
خواجه شیراز 
هم
به
تجربه
به
این حقیقت امر مارکسیستی ـ لنینیستی
واقف بوده است:
 
 
خوش بود 
گر
محک تجربه (پراتیک)
آید به میان
تا
سیه روی شود،
هر چه 
(هر که)
در
آن 
(در او)
غش باشد.
 
این به چه معنی است؟
 
این بدان معنی است
که
دیالک تیک پراتیک و تئوری
حتی
در
آیینه ذهن خواجه خردستیز شیراز
منعکس شده و مقبول افتاده است.
 
وقتی 
از  
عینیت دیالک تیک ماتریالیستی
سخن می رود،
منظور
همین است.
 
 ۴
کشف صحت و سقم نظر
اما
به
چه معنی است؟
 
کشف صحت  وسقم افکار
به
برکت پراتیک
بدان معنی است
که
پراتیک
محک و ملاک و معیار عینی
برای
کشف حقیقت عینی
 است.
 
پراتیک
محک و ملاک و معیار عینی
برای تمیز حقیقت از باطل
است.
 
ادامه دارد.
در

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر