تحلیلی
از
یدالله سلطانپور
نئاندرتال
دیگر مشخصه این جریان (پوپولیسم چپ)،
یکسان دانستن منافع مختلف و گاه متضاد سرمایه داری بین المللی
و
نا امید
کردن توده ها
در
امکان ایجاد پیمانهای موقت،
همکاریهای بین المللی در
زمینه های متفاوت
و
( یحتمل)
ایجاد قطبی مخالف با عربده جویی ها و زیاده خواهی های امپریالیسم آمریکا
ست.
مفاهیم این فرمایش نئاندرتال
را
باید
مورد تأمل قرار داد:
۱
یکسان دانستن منافع مختلف و گاه متضاد سرمایه داری بین المللی
نئاندرتال ها
نه
تنها
بیگانه با مفاهیم فلسفی اند
بلکه
منزجر از فراگیری بخوان و بدان تعریف مفاهیم فلسفی اند.
من - زور نئاندرتال از منافع چیست؟
نئاندرتال ها
منافع
را
با
سود
با
دلار اعلی
عوضی می گیرند.
من - زور نئاندرتال از منافع سرمایه داری جهانی چیست؟
نئاندرتال ها
عاجز از تمیز طبقات اجتماعی از فرماسیون های اقتصادی اند.
۲
یکسان دانستن منافع مختلف و گاه متضاد سرمایه داری بین المللی
منافع به چه معنی است؟
۱
منافع،
مفهومی فلسفی است.
۲
منافع به مثابه مفهومی
فلسفی
بیانگر روابط جامعه ای مادی و ایده ئولوژیکی
است.
۳
منافع
توسط سوبژکت های
اجتماعی فردی و یا دسته جمعی (کلکتیو)
یعنی
توسط افراد، طبقات اجتماعی و گروه های
اجتماعی
نمایندگی می شود و واقعیت می یابد.
۴
منافع
به
مثابه روابط مادی
ـ پراتیکی (عملی)
و
به
مثابه روابط پراتیکی ـ فکری مبتنی بر کوشش سوبژکت ها در مناسبات
جامعه ای،
بیانگر پیش شرایط عینی و شرایط کردوکار آنها ست.
به همین دلیل
دم زدن از منافع سرمایه داری بین المللی
نشانه نادانی و فقر فلسفه است.
من ـ زور نئاندرتال هم طبقات اجتماعی سرمایه دار در مقیاس جهانی (بورژوازی)
است
و
نه
فرماسیون اقتصادی سرمایه داری.
اگر مفهوم نئاندرتال تصحیح شود،
حکم (جمله) او
به
شکل زیر درخواهد آمد:
دیگر مشخصه این جریان (پوپولیسم چپ)،
یکسان دانستن منافع مختلف و گاه متضاد بورژوازی بین المللی
یکسان دانستن منافع مختلف و گاه متضاد بورژوازی بین المللی
است.
اکنون
منطق نئاندرتالیستی
تق و لق می شود.
چون
خود طبقه حاکمه طویله جماران
هم
جزو بورژوازی بین المللی
است.
راستی
ماهیت طبقاتی خود نئاندرتال ها
چیست؟
در این صورت من ـ زور نئاندرتال ها به اشکال زیر قابل درک و توضیح می گردد:
منافع طبقه حاکمه جماران
(بورژوازی عیران)
متضاد با منافع بورژوازی امریکا و اسرائیل
و
مساوی با منافع بورژوازی امپریالیستی انگلستان و فرانسه و آلمان و ترکیه و ژاپن و روسیه
و
حتی
مساوی با منافع توده های مولد و زحمتکش جمهوری خلق چین
است.
۴
دیگر مشخصه این جریان (پوپولیسم چپ)،
یکسان دانستن منافع مختلف و گاه متضاد سرمایه داری بین المللی
یکسان دانستن منافع مختلف و گاه متضاد سرمایه داری بین المللی
سؤال
این است
که
از
دید نئاندرتالیسم
ماهیت طبقاتی طبقه حاکمه جماران
چیست؟
ترفند حزب نئاندرتالیستی
طفره رفتن از تعیین ماهیت طبقاتی روحانیت کثافت تحت رهبری روح الله بوده است
تا
این زباله های فاشیست و فوندامنتالیست و میلیتاریست
را
دموکرات های انقلابی
جا بزند و زیر علم سیاه شان سینه بزند و آبرو ببرد.
چون خرافه اختراعی «جنگ که بر که»
در
بهترین حالت
به
معنی مرزبندی میان دو جناح طبقه حاکمه بوده است
و
نه
میان دو طبقه اجتماعی.
نئاندرتال های کنونی
خود
را
ادامه دهندگان راه حزب نئاندرتالیستی خاورانی
و
روسیه اولیگارشیستی
را
ادامه دهنده راه حزب کمونیست شوروی
می پندارند.
به همین دلیل
توهم زیر را اشاعه می دهند:
امکان ایجاد پیمانهای موقت،
همکاریهای بین المللی
در
زمینه های متفاوت
و
( یحتمل)
ایجاد قطبی مخالف با عربده جویی ها و زیاده خواهی های امپریالیسم آمریکا
جل الخالق!
توهم نئاندرتال های متوهم
همین جا ست:
انگار
نه
طبقه حاکمه حاکم در طویله جماران،
بلکه
نئاندرتال ها
هستند
که
سررشته امور
را
در دست دارند.
یعنی
با
بورژوازی امپریالیستی انگلستان و فرانسه و آلمان و ترکیه و ژاپن و روسیه
و
حتی
با
جمهوری خلق چین «پیمان موقت بسته اند»
و
«در زمینه های متفاوت»
مثلا حراج دار و ندار زیر زمینی و رو زمینی کشور و سفارش تراکتور اتمی و بنای کاخ های مجلل و خرید ماشین های ضد گلوله آخرین سیستم و زباله های تجملی دیگر و شرکت در جنگ های ماجراجویانه در عراق و افغانستان و سوریه و لبنان و فلسطین و غیره
به
«همکاریهای بین المللی»
«همکاریهای بین المللی»
بپردازند
تا
«ایجاد قطبی مخالف با عربده جویی ها و زیاده خواهی های امپریالیسم آمریکا»
تشکیل دهند
و
شق القمر کنند.
توهم توانگر کند فرد
را
خبر کن حریف جوانمرد
را
اکنون
تعریف پوپولیسم چپ
در
دایرة المعارف نئاندرتالیسم
روشن می شود:
هر کس مخالف این پیمان موقت و همکاری های بین المللی ضد ملت باشد،
اسمش
پوپولیست چپ
است.
اسم
نئاندرتال ها
چیست؟
مارکسیست ـ لنینیست اعلی از کربلا؟
ادامه دارد.
بخش آخر
پاسخحذف