تأملی
از
مسعود بهبودی
۱
حریف حزب اللهی
کل اروپا تحت اتوریته این اراذل است
آنتی سیمیتیسم
تازگی
که
ندارد.
قبل از شعله ور شدن جنگ جهانی امپریالیستی دوم
هم
همین لاطائلات
نشخوار می شد،
در
شبنامه های انجمن های فاشیستی تحریر و تکثیر می یافت،
همه کاسه ها و کوزه ها
بر سر خلق ستمدیده و فرهیخته یهود
خرد و خراب می شد.
کل جهان
حتی
تحت اوتوریته یهودی ها
جا زده می شد.
این اما مانع آن نشد
که
این خلق
بی رحمانه و بی شرمانه تحقیر شود،
دار و ندارش غصب و غارت شود،
با
ستاره ای شرم انگیز بر لباس
نشانه گزاری شود،
در
اردوگاه های بیگاری تا حد مرگ
به
کار واداشته شود
و
سرانجام
به
کوره های آدم سوزی سپرده شود
و
با
گاز خفه کننده وارداتی از امریکا
مسموم
و
خاکستر شود.
به
قول بازماندگان اردوگاه های مرگ فاشیستی،
«همه
می دانستند
ولی
کسی مخالفتی
نداشت.»
کسی برای بخشی از بشریت
حق حیالت
قایل نبود.
بخشی از آرشیو واتیکان
چند هفته قبل
مجاز به مشاهده شده است.
اولین شاهد این آرشیو،
سندی
را
نشان جهان بی شعور و بی شرم داد
که
دال بر وقوف پاپ اعظم به آوشویتس و دیگر کشتارگاه ها
بوده است.
کلیسا با فاشیسم
در
آنتی سیمیتیسم
پیمان اتحاد بسته بود.
یهودیانی
که
در فرار از قتلگاه های فاشیسم
قصد سفر به امریکا
را
داشتند،
با چه مشکلاتی که مواجه نبوده اند.
آره.
اروپا تحت اوتوریته خلق یهود بوده است و موجودیت امریکا به موجودیت خلق یهود وابسته است
ولی بدترین بیداد را خلق یهود تحمل کرده است.
شرم مان باد
اگر
از
یاد
بریم.
آدم باید مغز خر خورده باشد
و
فاکت های عینی - تاریخی
را
نادیده بگیرد و عرعر و عوامفریبی کند.
۲
در
همین
آلمان
فحش خواهر و مادر به هر نه بترشان بده
یک تو به این اراذل بده
ببین
چگونه تنبانت را به سرت میکشند
حریف حزب اللهی
به
قول کریم
صم بکم عمی فهم لایعقلون
لال و کر و کور و خر
است.
۹۹ در صد سکنه طویله آلمان
همچنان و هنوز
مسموم از آنتی سیمیتیسم
است
و
نفرت فاشیستی خود
را
حتی
در
رسانه های همگانی
پنهان نمی کند.
تظاهر به برابری انسانها
ربطی به پایان آنتی سیمیتسم و آنتی کمونیسم
ندارد.
ما
آزموده ایم
در
این باره
بخت خویش.
اکنون
دیالک تیک تهوع آوری
در
آلمان و دیگر طویله های اروپا و امریکا و غیره
به
کار افتاده است:
خارجی ستیزی
(آواره ستیزی)
بر
آنتی سیمیتسم
(یهودی ستیزی)
اضافه شده است.
امریکا و اروپای امپریالیستی
که
دهه های متمادی
کشورهای سوسیالیستی
را
کشورهای پشت دیوار آهنین
قلمداد می کردند
و
شعار حق آزادی موبیلیته
را
نعره می زدند،
اکنون
دور اروپا و امریکا
دیوار اندر دیوار
کشیده است
و
میلیون ها آواره
در
نهایت ذلت
پشت سیم های خاردار
زجر می کشند.
۳
یا بگو شهدای جنگ جهانی دوم ایشان
شش ملیون
نبود
یکی کمتر بود
و
اصلا جنگ جهانی دوم برای اضمحلال اینها رخ نداده
میدانی چه میشود
مگر
لاشخوران حزب الله
منکر وجود هولوکاوست
نبوده اند و نیستند؟
احمدی نجات
با
پرداخت مبالغ هنگفت به کنسرن عوامفریبی
حتی
از
صدای ۳۰ عن عن
همین
را
عرعر کرد.
چی شده است؟
تنبان کدام یک از این اراذل و اوباش
را
به
سرش
کشیده اند؟
انکار وجود کشتارگاه های فاشیسم
تازه
مد
هم
شده است.
هر لاشخوری
حتی
در
دانش کاه های طویله امریکا
از
حق آزادی بیان
پهلوانانه
استفاده می کند
تا
بی شرمانه
به
تبلیغ آنتی سیمیتیسم بپردازد.
۴
ما را چرا به اجامر جماران حواله میدهی
این دیگر چه جور
مقایسه ای است؟!!
شما
حاضر به هماندیشی متمدنانه نیستید.
حرف ما این است
که
اگر
طرفدار حقیقت هستید،
چرا
خاوران های جن ـ قوری جماران
را
تماتیزه نمی کنید
و
مقاومت خلق یهود
را
جاهلانه
موضوعیت می بخشید؟
کثیف تر از جماران
چیزی
در
جهان
وجود ندارد.
ما
با
توجه به عرعریات اجامر جماران در جهان مجازی
به
این نتیجه می رسیم
که
پشت کاسه امریکاستیزی و اسرائیل ستیزی این زباله ها
نیمکاسه دیگری
نهفته است.
نیمکاسه
عوامفریبی
از
طریق چپنمایی.
۵
حزب مثلا توده این اجامر صهیونیست
فرقی با دیگر اراذل این
سیستم
ندارد
همه شان قاتلند
دست شان به خون صاحب خانه های شان آلوده است.
خریت توانگر کند فرد
را.
مقاومت
حق طبیعی هر موجود زنده است
و
حزب توده هر کشوری
طبیعتا
در
صف مقدم هر مقاومت و مبارزه ای قرار دارد.
میان حزب توده اسرائیل و حزب توده دیگر کشورها
کمترین فرق ماهوی
وجود ندارد.
همه این احزاب
خواهر و برادر یکدیگرند و نور چشم توده اند.
ننگ
بر
توده ستیزان و حزب توده ستیزان خر و خردستیز و خودستیز.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر