تأملی
از
مسعود بهبودی
حریف
تصدقت
مزاح می فرمایید.
این صهیونیستها هستند که حل مسئله فلسطین را ناممکن ساخته اند.
دایرة المعارف شوروی
(۱۹۷۹)
منبع:
تارنگاشت عدالت
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
(۱۹۷۹)
منبع:
تارنگاشت عدالت
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۱
صهیونیسم
به
ارتجاعی ترین نوع ناسيونالیسم بورژوایی
اطلاق می شود.
صهیونیسم،
امروزه
ایدئولوژی ناسيونالیستی ئی است.
صهیونیسم
ـ به لحاظ سیاسی ـ
بیانگر منافع بورژوازی بزرگ يهود است،
که
در
پیوند تنگاتنگ با بورژوازی انحصاری دول امپریالیستی
قرار دارد.
مقایسه سرسری جملات فوق الذکر مؤلفین دایرة المعارف شوروی
از
بیگانگی حضرات با مفاهیم و تفکر مفهومی
پرده برمی دارد:
همان صهیونیسمی که ناسیونالیسم بورژوایی
بود،
معلقی جانانه می زند
و
در
طرفة العینی
به
ایده ئولوژی
استحاله می یابد.
این هنوز چیزی نیست.
صهیونیسم
به
ایدئولوژی ناسيونالیستی
استحاله می یابد.
حضرات دایرة المعارفی
ظاهرا
از
تعریف مفاهیم صهیونیسم، ناسیونالیسم، ایده ئولوژی و غیره
عاجز
بوده اند.
ما
باید
در
دایرة المعارف های مارکسیستی ـ لنینیستی آلمان دموکراتیک
این مفهوم
را
پیدا کنیم و ترجمه کنیم.
۲
صهیونیسم مدرن
جنگ طلب، شووینیست، راسیست (نژادپرست)، آنتی کمونیست (ضد کمونیست) و آنتی سویه تیست (شوروی ستیز)
است.
خوب
اگر
صهیونیسم
ایده ئولوژی بورژوازی بزرگ یهود
باشد،
طبیعی است
که
ضد کمونیست و ضد شوروی
باشد.
ولی
دلایل راسیست و میلیتاریست و شووینیست بودن آن چیست؟
صهیونیسم
به
احتمال قوی
در
صدد ختم قطعی و ریشه ای ذلت تاریخی یهودیان و روان شناسی منعکسه و متشکله ناشی از آن ذلت تاریخی
بوده است.
در
اثر چارلی چاپلین
تحت عنوان «دیکتاتور بزرگ»
نیز
پس از کشف سکه در همه کیک ها
همین روحیه و روان شناسی کنسرواتیو یهودیان
منعکس می شود:
«وظیفه ما حراست از فامیل است و نه مبارزه بر ضد فاشیسم»
صهیونیسم
برای رهایش توده های یهود از این روحیه و روان شناسی کنسرواتیو
دست به ریشه می برد
و
از
تورات
قوم برگزیده بودن و دعاوی مفید و ضرور دیگر
را
استخراج می کند.
۳
صهیونیسم
ـ به مثابه گرایشی سیاسی ـ
در
اواخر قرن نوزدهم
پدید آمده است.
فونکسیون صهیونیسم عبارت بود
از
به انحراف کشاندن توده های زحمتکش یهودی از مبارزه انقلابی و حفظ سلطه بورژوازی بر آنها.
تفاوت و تضاد آماجی صهیونیسم
به
مثابه ایده ئولوژی بورژوازی یهود
با
ایده ئولوژی پرولتاریای همه اقوام و ملل
(مارکسیسم ـ لنینیسم)
این است
که
صهیونیسم
در
صدد حل مسئله یهود
(خاص، جزء)
است
و
مارکسیسم ـ لنینیسم
در
صدد حل مسئله کل بشریت و ضمنا یهود
(عام، کل)
است.
صهیونیسم
به
همین دلیل
هم
مبارزه رهایی بخش «ملی» (یهودی)
را
بر
مبارزه رهایی بخش طبقاتی (بشری)
مقدم می داند.
آماج صهیونیسم
تهییج و بسیج و تشکل کلیه یهودیان
بی اعتنا به تعلقات طبقاتی آنها
ست.
یهودیت
توسط صهیونیسم
به
درجه معیار
ارتقا می یابد.
این طرح تئوریکی صهیونیسم
طرح تئوریکی علمی و عملی راسیونالی
است.
اگر
صهیونیسم
را
با
گرایشات ارتجاعی
مثلا
فاشیسم
نازیسم
میلیتاریسم
فوندامنتالیسم سنی و شیعه
کوکلوس کلانیسم
و
غیره
مورد مقایسه قرار دهیم،
به
تشابهات فرمال و صوری فی مابین
می رسیم.
جمارانیسم
(فوندامنتالیسم و فاشیسم (پان اسلامیسم) و میلیتاریسم)
هم
از
تشیع
پرچم و پیشوا و معیار می سازد
و
توده های شیعه
را
تحت این پرچم ایده ئولوژیکی
بسیج و متشکل و متهاجم
می سازد.
فرق و تفاوت و تضاد صهیونیسم با جمارانیسم
راسیونالیته (خردگرایی) صهیونیسم
و
ایراسیونالیته (خردستیزی) جمارانیسم
است.
صهیونیسم
توده های یهودی ستمدیده در طول تاریخ
را
در
چارچوب ملی
شخصیت و مختاریت و خودمختاریت
می بخشد
و
به
ذلت تاریخی
غالب می آید.
آن سان
که
خلق یهود
به
مثابه خلق مدرن، متمدن و معقول برابر و برابرحقوق با خلق های دیگر
قدبرمی افرازد.
جمارانیسم
اما
به
تخریب مادی و ملی و فکری و روحی و روانی توده های مؤمن به آیین تشیع
جامه عمل می پوشاند
و
به
جهنم توهم و توحش و تظاهر و تقیه و تزویر
رهنمون می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر