شهناز هماپور
ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
۱
هر شعرم
بلیطی
است
برای
ورود به دنیای شما
سفری به چهار سوی وطنم.
بلیطی
است
برای
ورود به دنیای شما
سفری به چهار سوی وطنم.
ایستگاه ها
را
فراموش نمی کنم
مفاهیم مهم در این شعر شهناز
قطار و ایستگاه
هستند.
در شعر قبلی که تحلیل شد،
اوتوبوس و ایستگاه
بودند.
می توان گفت که نوعی پیگیری فکری، تخیلی و تصوری در شعر شهناز وجود دارد.
مثلا
حرکت
سفر
۲
ایستگاه ها
را
فراموش نمی کنم
را
فراموش نمی کنم
حرکت، سفر، قطار و یا اوتوبوس و ایستگاه
در
همه اشعار کلاسیک فئودالی و قرون وسطایی کشور
هم
وجود داشته اند.
اینها
نوآوری شهناز
نیستند.
نوآوری شهناز
مدرنیزاسیون مفاهیم هنری (پوئه تیکی) رایج در شعر کشور
است.
قطار و اوتوبوس
ماهیتا و فونکسیونال
همان
کاروان و اسب و استر و الاغ و نسیم و باد و غیره
در
شعر کلاسیک فئودالی و قرون وسطایی کشورند.
شهناز
را
می توان
شاعر عصر جدید و یا فرماسیون اقتصادی سرمایه داری
محسوب داشت.
مفهوم ایستگاه
هم
تازگی ندارد.
در شعر کلاسیک فئودالی و قرون وسطایی
منزل
رباط
کاروانسرا
وجود داشته
که
توسط شهناز
مدرنیزه شده است.
می توان گفت
که
شهناز
دیالک تیک کاروان ـ منازل ـ مقصد نهایی
را
به
شکل دیالک تیک قطار و یا اوتوبوس ـ ایستگاه ها ـ محافل دوستان (چهار سوی وطن) بسط می دهد.
۳
ایستگاه ها
را
فراموش نمی کنم
را
فراموش نمی کنم
منظور شهناز
از
مفهوم «فراموش نکردن ایستگاه ها»
پیاده شدن و رفتن به محافل دوستان
است.
اگر منظورش این باشد،
فونکسیون منزل (کاروانسرا، ایستگاه) عوض می شود:
منازل و کاروانسراها و رباط ها
برای
توقف کوتاه، اطعام آب و غذا، استراحت مسافرین و کاروان سالاران و اشتران و اسبان و الاغان، تغذیه و تعویض آنان، شست و شوی غبار راه از تن و غیره
بوده اند.
ایستگاه ها
در
شعر شهناز
نیز
برای پیاده شدن، رفتن به دیدار دوستان و هماندیشی و غیره اند.
۴
قطار همیشگی
توقف هایی هم دارد
اما
نه
در
دل و روح من.
توقف هایی هم دارد
اما
نه
در
دل و روح من.
قطار مورد نظر شهناز
کاروانی ابدی
است.
کاروانی است که همیشه در راه است.
قطار همیشگی
باید هم توقف هایی داشته باشد.
راه
اصولا و اساسا
دیالک تیکی از مبدأ و منزل و مقصد
است.
این بدان معنی است
که
هر منزلی
(هر ایستگاهی)
مقصدی
است
و
مقصد نهایی
آخرین منزل و ایستگاه
(ایستگاه نهایی)
است.
قطار همیشگی کذایی
که
مقصد مقصودی
نداشته باشد،
نه
قطار رئال (واقعی)
بلکه قطار ایدئال و خیال
است.
یعنی
فقط
در
دل و روح شاعر
در
دل و روح شاعر
توقف ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر