۱۳۹۸ بهمن ۱, سه‌شنبه

بحثی راجع به نقد مذهب (۲)


کلینتون ریچارد داوکینز
(۱۹۴۱)
 ‏ رفتارشناس و زیست‌شناس فرگشتی 
اهل بریتانیا
 استاد صاحب کرسی دانشگاه آکسفورد در «درک عمومی علم»
 از ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۸
 نویسندهٔ کتاب‌های علمی برای عموم 
  عضو انجمن سلطنتی علوم و انجمن سلطنتی ادبیات بریتانیا 
متبحر در تفسیر و آموزش 

ویکی‌پدیا
 
تحلیلی
از
شین میم شین
 
حریف
بالاخره تو فرگشت را قبول داری یا نه؟

۱
من و تو و او و ما و آنها 
را
رها باید کرد.

۲
قبول و عدم قبول حکمی توسط سوبژکتی
دال بر حقیقت آن حکم نیست.

۳
حقیقت
اوبژکتیو و یا عینی است و نه سوبژکتیو

۴
 
مثال
جوشیدن آب تحت فشار جو در ۱۰۰ درجه سانتیگراد
یک حقیقت علمی 
(فیزیکی) 
 است

۵
یک حقیقت عینی و اوبژکتیو است

۶
یعنی
بشریت هم نباشد
آب در این شرایط و در این درجه 
خواهد جوشید.

۷
بحث بر سر توان مفهومی و تحلیلی لازم علوم
برای کشف حقیقت عینی است.

۸
فرگشت و یا توسعه و یا تکامل چیست؟

۹
گذار از جماد به نبات و جانور و انسان
به مدد علوم طبیعی
مثلا
 بیولوژی
قابل توضیح و اثبات نیست.

۱۰
 
داروین 
فرضیه هایی را به طرز امپیریستی (به مدد تجربه، مشاهده، آزمون و آزمایش)
اثبات می کند:
انتخاب طبیعی
تنازع بقا
و
غیره
را

۱۱
داروین
بیولوگ
و
 یا
زیست شناس
 است

عالم علم منفرد بیولوژی
است.

۱۲
با مفاهیم بیولوژیکی
حقایق امور بیولوژیکی 
را
حتی الامکان
می توان برای مدت زمانی
اثبات کرد.

۱۳
با 
مفاهیم بیولوژیکی
اما
نمی توان
از جمادی مردن و نامی شدن
 را
از نما مردن به حیوان سر زدن
 را
 اثبات کرد.

۱۴
گذار از جماد به نبات
تغییر کمی صرف نیست
چیست؟

۱۵
با 
مفاهیم بیولوژیکی 
حتی 
نمی توان تحول کیفی 
را
توضیح داد.

۱۶
حتی فیزیک
نمی تواند
گذار آب مایع به بخار 
را
یعنی پدیده و روند تبخیر
 را
با 
مفاهیم و قوانین فیزیکی
 اثبات کند.

چه رسد 
به 
توضیح و استدلال و اثبات تحولات ماهوی 

۱۷
با
 گذار از جماد به نبات
تحول ماهوی در ماده صورت می گیرد:
جماد به موجود
بی جان به جاندار
مبدل می شود.

۱۸
 
تنها فلسفه علمی 
(فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی ، ماتریالیسم دیالک تیکی، تاریخی و تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی)
است
که
 قادر به توضیح تحولات کیفی و ماهوی و روند و روال توسعه و یا فرگشت کذایی و کشف حقیقت عینی 
است.

به
همین دلیل
کاشف
گذار میمون به آدم
در
واقع
نه
داروین
بلکه
فریدریش انگلس 
است
که 
فیلسوف پرولتاریا 
ست.

۱۹
حقیقت
مقوله ای علمی
 نیست
تا
علوم قادر به کشفش باشند.

۲۰
حقیقت
مقوله ای فلسفی
 است:
حقیقت در جزئیات نیست.
حقیقت در کل است
و
کل
موضوع فلسفه است و نه موضوع علوم

۲۱
خطه بررسی علوم
اما 
جزئیات
 است
و
در
جزئیات
حقیقت وجود ندارد.

۲۲
 
این را حتی عرفان خردستیز می دانست:
در حکایتی از مولانا 
در
ظلمات شب
فیلی وارد دهی می شود
و
دهاتی ها
در
صدد کشف چیستایی فیل
(هویت و ماهیت و حقیقت فیل)
برمی آیند:
یکی
به
شناخت دم فیل
دیگری به شناخت خرطوم فیل
و
آن دیگری به شناخت عاج فیل
نایل می آید
و
متناسب با شناخت مخدوش خود
فیل را
توصیف می کند.
 
حقیقت فیل
اما
 نه
 در دم و خرطوم و عاج و پای فیل
بلکه
 در
 کل وجود فیل 
است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر