پروفسور دکتر کاملیا وارنکه
برگردان
شین میم شین
۳۸
· ویتالیسم در طبیعتفلسفه رمانتیکی بعد از شلینگ
و هگل مجددا رونق گرفت که به دنبال کشف الکتریسیته کونتاکتی گالوانی به صورت آموزه تحریک پذیری و حساسیت فون هالر به میدان آمد.
۳۹
· مغناطیسم و الکتریسیته در حیوانات، به طور ویتالیستی مورد تفسیر قرار گرفت (مسمریسم) و در
احضار روح و
جریانات تئوسوفیستی فرم دمل چرکینی به خود گرفت.
۴۰
· ویتالیسم بیولوژیکی واقعی که با نام ترویرانوس و فون مولر پیوند داشت، بعدها به صورت
مکتبی در آمد.
(بورداخ، بائر و دیگران).
۴۱
· با رونق گرفتن شیمی، مسائل فرم سازی جزو مسائل
فیزیولوژیکی ـ شیمیائی محسوب شدند و با فرم گرفتن روانشناسی علمی جزو مسائل حیات روانی.
۴۲
· با توسعه شیمی آلی و تولید آزمایشگاهی مواد
ارگانیکی ثابت شد که برای پیدایش آنها قوه حیاتی لازم نیست و با توسعه داروینیسم و
ارائه علل طبیعی ذاتی برای پیدایش انواع گیاهان و جانوران بطلان تصوراتی به اثبات
رسید که حیات را وابسته به مواد مرموز غیرفیزیکی ـ غیرشیمیائی می دانستند و توسعه
(تکامل) را تنها بر مبنای قوای حیاتی خاص توضیح می دادند.
۴۳
· از منتقدان برجسته ویتالیسم در این دوره می توان
دوبوآ ـ ریموند، هلم هولتس، لوتسه را نام
برد.
۴۴
·
در آغاز قرن بیستم نئوویتالیسم پا به صحنه گذاشت
که بنیانگذار و تئوریسین آن دریش نام
داشت.
۴۵
· دریش نظریه خود را نه بر مبنای ترکیب ماده زنده
و غیرزنده، بلکه برمبنای این ادعا عرضه کرد که شیمیسم به برکت انتله شی ها ست که
می تواند در آزمایشگاه، مواد ارگانیکی
تولید کند و گرنه پروتئین های مصنوعی نمی توانند فونکسیون حیاتی داشته باشند.
۴۶
· کارکرد انتله شی ها (و پسیکوئیدها) عبارت است از
انتظام اجزاء نسبت به کل، هدایت اجزاء به وسیله کل، تنظیم، ترمیم و شفا و غیره.
۴۷
· دریش اگرچه ضمنا به خودویژگی حیات اشاره می کرد، ولی با جدا
کردن فونکسیون (کارکرد) از ساختار مشروط کننده اش به تفسیر نادرست نتایج تئوری
توارث و حتی کشفیات خود در زمینه اونتوژنزه می پرداخت.
· (مراجعه
کنید به تئوری پیدایش، ژنتیک).
۴۸
· ارگانیسم به نظر دریش (و
همچنین از دیدگاه مکانیسیسم) عبارت است از یک ماشین فیزیکی ـ شیمیائی که به مثابه دست افزار فاکتورهای غیرمادی حیاتی (که با مواد
در پیوند قرار دارند) عمل می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر