۱۳۹۸ دی ۲۰, جمعه

تأملی در سخنی از مریم فیروز راجع به صادق هدایت (۹)


صادق هدایت

ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون

 
بخشی از خاطرات مریم فیروز 
 
۱
 با همه این‌ها 
او 
از
 سگ 
خیلی خوشش نمی آمد
 و 
می‌گفت: 
«سگ حیوانی است توسری خور و چاپلوس، 
می‌گذارد که زنجیرش کنند 
و
 دستی که او را زده
 می‌بوسد و می‌لیسد.
 این پستی است.» 
 
این جمله هدایت به چه معنی است؟
 
محتوای فکری قصه سگ ولگرد هدایت
در
 این جمله او
تجرید 
یافته است.
 
هدف هدایت از نگارش قصه سگ ولگرد
تبیین و اثبات به اصطلاح هنری و استه تیکی همین تصور باطل خویش است.
 
 
در
 آثار هدایت
فلسفه آرتور شوپنهاور
به
صورت اثر «هنری» بند تنبانی فئودالی
تبیین می یابد
و
در
آثار احمد شاملو
فلسفه نیچه.
 
شوپنهاور 
معلم نیچه بوده است.
نیچه
در
واقع
شوپنهاور مهاجم (فاشیسم)
بوده است.
 
 
به
همان سان
که
خمینی
بروجردی مهاجم (فوندامنتالیسم)
و
شاملو
هدایت مهاجم (فاشیسم)
بوده است.
 
۲
 با همه این‌ها 
او 
از
 سگ 
خیلی خوشش نمی آمد
 و 
می‌گفت: 
«سگ حیوانی است توسری خور و چاپلوس، 
می‌گذارد که زنجیرش کنند 
و
 دستی که او را زده
 می‌بوسد و می‌لیسد.
 این پستی است.»   
 
سؤالی
که
پس از خواندن قصه بند تنبانی سگ ولگرد
به
ذهن ما رسید،
دلیل هدایت در ولگرد نامیدن سگ
بود.
 
این تسمیه ایرئال و ایراسیونال (ضد واقعی و ضد عقلی) هدایت
حیرت انگیز
 است.
 
سگ مورد نظر او
اصلا
ولگرد
نیست.
 
اگر
هدایت
نویسنده
 بود
و
نویسنده رئالیستی
بود،
می بایستی
آن
را
سگ گمشده،
سگ تنها
سگ بی کس 
سگ بی پناه
سگ ستمدیده
و
غیره
بنامد
و
نه
سگ ولگرد.
 
ولگرد
یکی 
از
عناصر قشر لومپن پرولتاریا
ست.
 
 
ویکتور هوگو
در
رمان گوژپشت نوتره دام
بی خانمانان
می نامد
که
تحتانی ترین لایه اجتماعی
است:
 
لومپن پرولتاریا
فاقد ایده ئولوژی خاص خویش
است.
 
بی همه چیز
است.
 
فاقد خرد، خودمختاری، شخصیت و اخلاق
است.
 
 
لومپن پرولتاریا
عمدتا 
در
خدمت طبقات حاکمه انگل
است.

صادق هدایت
با
ولگرد نامیدن سگ قصه
سگ
را
سگیت زدایی
می کند.

به
درجه زباله
تنزل می دهد.
مورد تحقیر قرار می دهد
و
بدین طریق
سگ ستیزی طبقاتی خود
را
نفرت به سگ و طبیعت و توده
را
تبیین می دارد.

۳
 با همه این‌ها 
او 
از
 سگ 
خیلی خوشش نمی آمد
 و 
می‌گفت: 
«سگ حیوانی است توسری خور و چاپلوس، 
می‌گذارد که زنجیرش کنند 
و
 دستی که او را زده
 می‌بوسد و می‌لیسد.
 این پستی است.»  
 
سگ
در
ایده ئولوژی فئودالی و فاشیستی
جزو حیوانات نجس و کثیف و نفرت انگیز
است.


شوپنهاور، پانیسم، فوندامنتالیسم، فئودالیسم و فاشیسم
گرگ
را
ایدئالیزه می کنند.

اخوان
نیز
که
تمایلات فاشیستی دارد،
شعری
در
ذم سگ و در مدح گرگ
ترجمه کرده است
و
به
تحقیر بی شرمانه سگ (یار خدمتگزار دیرین و پایدار بشریت)
پرداخته است.
 
احمد شاملو
نماینده نیچه ئیسم و اگزیستانسیالیسم و فاشیسم در ایران
نیز
اشعاری در ذم سگ 
سروده است.
 
واژه سگ
(بسان کلیه واژه های مربوط به جمادات و نباتات و جانوران و زحمتکشان مولد و مفید)
در
ادبیات بنده داری و فئودالی ایران
دشنامواژه
است.
 
۴
 با همه این‌ها 
او 
از
 سگ 
خیلی خوشش نمی آمد
 و 
می‌گفت: 
«سگ حیوانی است توسری خور و چاپلوس، 
می‌گذارد که زنجیرش کنند 
و
 دستی که او را زده
 می‌بوسد و می‌لیسد.
 این پستی است    
 
هدایت
هم
در
این جمله
و
هم
در
قصه
طبیعت
را
از
سکوی جامعه
مورد ارزیابی ایرئالیستی و ایراسیونالیستی 
قرار می دهد.
 
یکی از متدهای طبقات حاکمه انگل برای عوامفریبی و حقیقت گریزی و حقیقت ستیزی
ناتورالیزاسیون (طبیعی تلقی کردن) چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های جامعه ای
و
انسانی واره و جامعه ای واره (هومانیزاسیون و سوسیالیزاسیون) چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های طبیعی 
است:
 
هدایت
چنان
وانمود می کند
که
سگ
انگار  
آدم است
تا
توسری خور
باشد.
دست کسی 
را
ببوسد.
 
در این جمله هدایت
ضمنا
گرایشات نیچه ئیستی ـ راسیستی ـ فاشیستی او
تبیین می یابد:
 «این پستی است.»
 
پست و فرومایه
از
شاهواژه های نیچه، فیلسوف کثیف امپریالیسم و فاشیسم
است.
 
معلوم نیست
که
مریم فیروز
چگونه
توده ای 
شده 
و
چگونه و چرا
در
حزب توده
به
مقام رهبری
ارتقا یافته است.

حیزبیزی
فرض اتمی یین
دارالحمار
ای دوستان.

یاران
حزب تان
را
با
طویله
عوضی نگیرید.
 
ادامه دارد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر