تحلیلی
از
شین میم شین
هدف از تحلیل این شعر ناصر اجتهادی،
ضمن تمرین طرز تفکر مفهومی،
آشنایی با سنت انتقاد اجتماعی در کشور
است.
۱
مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است
بس که این ملت خر است
جامعه شناسی روشنفکران جامعه
آشکار می گردد.
جامعه
در
آیینه ضمیر روشنفکر انتقادی ـ اجتماعی
قبل از همه
به
صورت هیئت حاکمه
منعکس می شود.
این
اما
به
چه معنی است؟
۲
مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است
بس که این ملت خر است
این
قبل از همه
به
معنی عدم شناخت طبقه حاکمه
است.
طبقه حاکمه ای
که
هیئت حاکمه
نماینده سیاسی و مأمور معذور آن
است.
این
به
لحاظ متد فکری
(طرز تفکر)
به
معنی
بی خبری شاعر
از
دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه
است.
دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه
فرمی از بسط دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی است.
می توان گفت
که
شاعر
زیربنای اقتصادی جامعه
را
اصلا
نمی بیند و نمی شناسد.
شاعر
پس از زدن همه زورهایش
فقط
به
شناخت دست و پا شکسته یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی جامعه
یعنی
به
شناخت سیاستمداران حاضر در صحنه
نایل آمده است.
این طرز نگرش
بدان می ماند
که
کسی ساختمان چند طبقه ای
را
با
توجه
به
پنجره هایش
توصیف کند.
۳
مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است
بس که این ملت خر است
جامعه
در
قاموس شاعر
دیالک تیکی از مرکب و راکب
(ملت خر و خاین غارتگر)
است.
می توان گفت
که
شاعر بی خبر از فلسفه علمی (فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی، ماتریالیسم دیالک تیکی ـ تاریخی)
دیالک تیک توده و طبقه حاکمه
را
به
شکل دیالک تیک مرکب و راکب (ملت خر و مشتی خاین غارتگر) بسط می دهد
و
ضمنا
همه کاسه ها و کوزه ها
را
بر سر ملت خر
خرد و خراب می کند.
تکرار مستمر خریت ملت
معنایی
جز
توده ستیزی
ندارد.
شاعر خوشخیال خام عندیش
خیال می کند
که
خمینی
را
ملت خر
(توده زحمت)
به
قدرت رسانده است
و
نه
طبقه حاکمه خر پرور ملی و بین المللی.
انگار
ملت خر بوده که در گوادولوپ پیروزی دسیسه برنامه ریزی شده اش
را
جشن گرفته است.
در حالی که توده دهقان و پیشه ور و کارگر
تا
آخرین لحظات
به
مخالفت و مقاومت
در
مقابل سرنگونی رژیم انقلاب سفید
مبادرت ورزیده است.
مشتی خاین غارتگر
را
طبقات حاکمه
(اشرافیت فئودال و روحانی و بورژوازی سنتی ـ بازاری و بورژوازی امپریالیستی)
روی کار آورده اند.
ملت خر
فقط و فقط
خون داده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر