۱۳۹۸ دی ۱۵, یکشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۲۰)

 
 جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
حمایت گسترده اردشیر زاهدی
داماد محمدرضا شاه
از
لاشخور قاسم سلیمانی 
 
۱
آدم
بی اختیار
یاد حمایت پادشاه معزول آلمان
از
آدولف هیتلر
می افتد.

۲
تاریخ
تکرار می شود:
نخست
به شکل تراژیک
بعد
به
شکل کمیک

۳
حمایت اردشیر زاهدی
نشاندهنده ماهیت فاشیستی قاسم سلیمانی است
 
 
هماندیشی با حریف

الف
قاسم سلیمانی نه تنها با روسیه بلکه با خود آمریکا هم در عراق همکاری داشت

۱
ممنون از زحمت هماندیشی
بهترین طرز و طریق هماندیشی
ذکر جمله کامل حریف
و
نقد منطقی و مشخص آن است

۲
نویسنده این تحلیل
از
طنز و طعنه تاریخ
(اگر اشتباه نکنیم)
دم زده است و به همکاری جلادان جماران
با
چارق و چماق و چکمه و پوتین
اشاره کرده است.

۳
جلادان بی رحم و بی شرمی
که
سران و سرداران توده
را
به اتهام وحدت ایده ئولوژیکی ـ طبقاتی با حزب طبقه کارگر شوروی و غیره
تعقیب و تخریب و رسوا و سلاخی کرده اند
یعنی
امثال همین سلیمانی
اکنون
با
اولیگارشی کثیف روس
لاس می زنند و نرد عشق می بازند.

ب
شما ترور را ماهیتا بد نمی دانید

۱
ترور انتزاعی وجود ندارد.

۲
ترور همیشه مشخص است.

۳
ترور می تواند
هم
انقلابی باشد
مثلا ترور هیتلر
و
هم
می تواند ارتجاعی باشد
مثلا
ترور لنین.
 
پ
ما هم سرکوب را ماهیتا بد نمی دانیم

۱
می دانیم.

۲
ما شما را می شناسیم.

۳
ما را سرکوب کرده اید و آواره جهان بی سامان ساخته اید.

۴
به برکت سرکوب ما ست که سفره رنگین گسترده اید.

۵
هم سرکوب ریشه ای و قطعی و رادیکال ما توسط شما
امری طبقاتی و قانونمند است
و
هم
مقاومت ناچیز ما

ت
کور کورانه بودن قضاوت ها تنهامنحصر به مخالفان نیست بلکه موافقان هم ممکن است اینگونه باشند.

۱
بیشک.

ث
نیروی سپاه و ارتش و ... برای ما مهم اند بدون توجه به نامی که بر آن نهاده شده.

۱
آره.
ما می دانیم که چی برای شما مهم است.

۲
ولی
چه کنیم
که
سگیم و طبیعتا پارس می کنیم
اگرچه
کسی نمی شنود
و
کاروان به مراد شما
می رود.
به
 قول حریفی
خوش به حال شما

۳
روزگار است
گهی پشت زین
 (مثل شما)
و
گهی زین به پشت 
(مثل ما)
 
نقدی بر لاطائلات البر کامو

محاکمه و آلبر کامو
ترجمه سعید جلوخانی

الف
انسان ها قصور خود را قبول نمی کنند آنها را به دیگری فرافکنی می کنند.

معنی تحت اللفظی:
آدمیان درماندگی خود از انجام کاری را نمی پذیرند
آنها (کدام آنها؟) را به گردن دیگران می اندازند.

۱
کی گفته که آدمیان چنین می کنند؟

۲
مثال:
اگر کسی توان تحصیل مثلا در رشته فیزیک را ندارد
و
ترک تحصیل می کند
صاف و ساده آن را می پذیرد
بی انکه به گردن دیگران بیندازد.

۳
ضمنا
برای قصور خود دلیل می جوید
مثلا
کمبود وقت
کمبود پول
اجبار به کار ضمن تحصیل
و
غیره

۴
چه بهتر از تفکر و جست و جوی دلیل؟

ب
اشتباهی که در زندگی مرتکب می شوند اما تنها دیگران را مقصر می دانند .

۱
اولا
اشتباهات دلیل دارند

۲
ثانیا دیگران می توانند مسبب اشتباهات ادمیان گردند.

۳
آدمیان در جامعه می زیند و تحت تأثیر مثبت و منفی همنوعان خود قرار دارند.

پ
دیگری جهنم است .
چشم دیدن دیگران را نداریم.
جهان خارج بنا بر خواسته ، امیال و تصورات ما نمی چرخد.
دیگران را محاکمه می کنیم
اما چشم به ایراد های خود بسته ایم.
بله بسیار از خودمان دور شدیم.

۱
چرا.
مشد البر

۲
آدمیان هم معایب خود را می بینند و هم کارشکنی های همنوع خود را

۳
انتقاد از خود و همنوع و جامعه و همبود خود
امری منطقی و مثبت و مفید است.

۴
فرق آدمی با جانور
هم همین است.

ت
در این زندگی روزمره دست و پا می زنیم بی آنکه بدانیم که معنا این جهان را ما خلق کردیم.

۱
ترجمه ناشیانه ای است.

۲
آدمی در دیالک تیک جبر و اختیار
زندگی و کار می کند.

۳
بدبختی کامو و اگزیستانسیالیست ها و آنارشیست های بدبخت
انکار جبر و مطلق کردن اختیار است

۴
آدمیان
چه بسا
مجبور به انجام کار کمرشکنی می شوند
که مخزب جسم و روح و روان است

۵
در روند چنین جانکندنی
کسی به زندگی نکبت خود
معنا نمی بخشد
نمی تواند هم معنا ببخشد

۶
محل کار
چه بسا
بدتر از شکنجه گاه است و عذاب اور است.

ث
نهلیسم، تنبلی نیست ،
از تنبلی مردن نیست.

۱
نیهلیسم یعنی باور به اصالت پوچی حیات.

۲
نیهلیسم بینش منفی و مخرب معینی است

۳
مثال:
فوندامنتالیسم
فرمی از نیهلیسم است

۴
اجامر جماران و طالبان و داعش و غیره
حیات دنیوی را تحقیر می کنند
و
دست به انتحار عنقلابی می زنند تا با کشتار این و آن به بهشت موهوم روند و عیاشی کنند.

۵
نیهلیسم چه ربطی به تنبلی و زرنگی دارد؟

ج
نیست انگاری اگزیستانسیالیسم پویا است .

۱
نیست انگاری = انکار واقعیت عینی
که
نشانه خریت است.

۲
اگزیستانسیالیسم آبشخور فاشیسم است.

ح
انسان ها برای این که خود محاکمه نشوند، در محاکمه کردن دیگران شتاب می کنند.

۱
من - زور از محاکمه همدیگر
انتقاد از همدیگر است؟

۲
اینکه
بد نیست.

۳
انتقاد نشانه مهر به همنوع است.

۴
سرسخت ترین منتقدین هر کس
ننه و بابای او هستند که عاشق ترین اند.

۵
عقلت کجا ست
بدبخت؟

خ
چه بسیار جنایت ها فقط برای این روی داده که عامل آن ها قادر به تحمل قصور خویش نبوده است!

۱
شاید چنین هم باشد.

۲
در
طویله جماران
جنایات طبقه حاکمه
دلایل طبقاتی و معرفتی دارند.

۳
طبقه حاکمه جماران
بر لب گور تاریخی اش ایستاده
و
برای نجات خویش از سقوط
به کشتار توده کمر بربسته است
 
هی
حریف حواسپرت

کدام صلح
کدام امنیت
در کدام منطقه
لامصب؟



سنت سرباز و زن

۱
اکنون
زنان
نیز
حق دربر کردن اونیفورم سربازی
کسب کرده اند.

۲
اکنون
برابری زن و مرد
برقرار شده است.

۳
زن
نه
تنها
حق رفتن به جبهه و کشتن و کشته دشن را احراز کرده است
بلکه
حتی
حق
بازجویی
شکنجه
اعتراف گیری
تواب سازی
را.

۴
طویله جماران از این بابت
پیشرفته تر از طویله جهان
است.

۵
 
هر سرباز زن
نیز
عکسی از نری
در جیب سینه دارد
که
به
وقت شهادت
تنها
نمی ماند
و
به
وقت شکنجه همنوع
به تنهایی کیف لاشخور نمی کند.

۶
راستی
ابوقریب
درست است 
و 
یا 
ابوغریب؟

۷
سلیمان هم که دیگر نیست تا به پرسش سگی پاسخی دهد.

۸
راستی سلیمان هم عکسی از ضعیفه در جیب داشت و یا نداشت؟

۹
این سخن
در هر صورت
قابل تأمل است.
اگرچه ساده به نظر می رسد.

۱۰
سؤال این است که چرا سرباز عکس زنی را در جیب می برد؟
 
جهان را طعنه ها در آستین است.

۱
ما باید میان محمود دولت ابادی جوان گرسنه
با
کلیدر ماهیتا ضد فئودالی اش
و
محمود دولت ابادی پیر سیر با ویلا و دم و دستگاهش
تفاوت قایل شویم.

۲
محمود دولت ابادی پیر سیر
عضو و جزو طبقه حاکمه جماران
و
دشمن توده است.

۳
به لحاظ ایده ئولوژیکی شبیه عادولف احمد شاملو ست
 
چرا ادعا شده كه هدايت از ديالك تيك زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی (دیالک تیک طبقه حاکمه و نمایندگان ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه مثلا شاه و شیخ) بي خبر بوده است؟
باران

۱
هدایت از روشنفکران بی سواد کشور بوده است و توان تفکر مفهومی نداشته است.

۲
نه تنها هدایت بلکه حتی کسروی از الفبای مارکسیسم بی خبر بوده اند.

۳
دلیل این بی خبری تعلقات طبقاتی هدایت است.

۴
هدایت از اعضای طبقه حاکمه بوده است
عضو و جزو اشرافیت فئودال بوده است

۵
درک ایده ئولوژی طبقه کارگر
برای اعضای طبقات اجتماعی ضد پرولتری بسیار دشوار است.

۶
یکی از دلایل فقر فلسفی و بیگانگی بخش مهمی از سران حزب توده هم
تعلقات طبقاتی آنها به اشرافیت فئودالی و روحانی بوده است.
این مسئله
دست خود آدم ها نیست.

۷
ایده ئولوژی را فقط می توان با شیر مادر اندر کرد و با کفن و دفن بدر کرد.

۸
ایده ئولوژی را نمی توان تحصیل کرد و تدریس کرد

۹
هدایت و کسروی خیال میکنند که همه تقصیرات از دین و دربار است
و
نمی دانند که دین و دربار
از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی جامعه اند
و
به ساز زیربنای اقتصادی
به
ساز حاکمیت طبقاتی
به
ساز طبقه حاکمه نامرئی
می رقصند.

۱۰
اینها نمی دانند که الله واقعی = طبقه حاکمه ـ خدا

۱۱
الله = تصویر انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقه حاکمه

۱۲
اکنون در حال تحلیل نظری از مریم فیروز از رهبران حزب توده راجع به هدایت هستیم

۱۳
خواهیم دید چرا ما به این ادعا خطر کرده ایم.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر