فریدون رهنما
(۱۹۳۰ ـ ۱۹۷۵)
شاعر، روزنامهنگار و سینماگر
رهنما در دوران کوتاه عمر خود
به
ساختن ۳ فیلم
و
انتشار پنج دفتر شعر به زبان فرانسه
و
یک دفتر شعر به فارسی
و
نگارش دهها مقاله در نقد سینما و ادبیات
مبادرت ورزید.
کتابها:
سياوش در تخت جمشيد،
پسر ايران از مادرش بي اطلاع است.
ویکی پیدیا
تحلیلی
مسعود بهبودی
۱
داود ر.
ظاهراً
زندهیاد فریدون رهنما
نخستین کسی است
که
الوار
را
به
جمع شاعران جوان
نیمایی
معرفی کرده است
و
از
میان این شاعران،
زندهیاد احمد شاملو
بیش از
همه
به
مکاشفه در جوهر و زبان شعری، موسیقی درونی کلام، ارزشهای صوتی کلمه
در شعر الوار
پرداخته
و
در
این رهگذر
بیشترین تاثیر
را
نیز
از
الوار
پذیرفته است.
شاملو
بر
این باور
است
که
شعر رهایی است
نجات است و آزادی است
تردیدی
است
که
سرانجام
به
یقین
می گراید
و
گلوله ای
است
که
سرانجام کار
شلیک می شود.
در
این کامنت داود ر.
طرز «تحلیل» او از شعر و اندیشه به طور کلی
آشکار می گردد:
این طرز «تحلیل»
تنها طرز «تحلیلی»
است
که
روشنفکران کشور
می شناسند.
بحث بر سر شعر پل الوار
بود.
روشنفکران کشور ما
اما
توان اندیشیدن به شعر و اندیشه به طور کلی
را
ندارند.
به
همین دلیل
راجع به چیزهای صوری و سطحی و بند تنبانی مربوط به شاعر شعر
مطالبی
را
از اینجا و آنجا
درو می کنند
و
ذکر می کنند
و
خیال می کنند
که
هنر و شق القمر
می کنند.
مثال دیگری از حریف روشنفکر دیگری:
سعید ع.
این شعر سایه
به
سبک اشعار سعدی
است
یه شعر روان و جویباریه
که
فقط با لحن آرام و محزون باید بخونیش.
بازم میگم
لحن این شعر سعدی وار است
ولی
به سان حافظ
مسائل اجتماعی
دغدغه شاعر شده
سعید
هم
به
محتوای شعر سایه
اعتنایی ندارد.
او
هم
بسان داود
به ذکر چیزهای کلیشه ای سطحی و صوری و بند تنبانی
بسنده می کند.
ما
این طرز «تفکر»
را
مرده اندیشی
می نامیم.
مرده اندیشی
در
جامعه ما
هم
قدمت چشمگیر
دارد
و
هم
عمیقا
ریشه دوانده است.
رهایش از این سنت دست و پاگیر و ارتجاعی
گامی به پیش خواهد بود.
عنوان این تحلیل
هماندیشی با همنوعی اندیشنده راجع به شعر
باید تدقیق شود:
هماندیشی با همنوع مرده اندیشی راجع به شعر
شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر