۱۳۹۸ آذر ۱۱, دوشنبه

سیری در شعری از اخوان تحت عنوان «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» (۶) (بخش آخر)


ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
 
خوشا رشت و گرگان و مازندرانت
که شان همچو بحر خزر دوست دارم

خوشا حوزه شرب کارون و اهواز
که شیرین ترینش از شکر دوست دارم

فری آذرآبادگان بزرگت
من آن پیشگام خطر دوست دارم

صفاهان نصف جهان تو را من
فزونتر ز نصف دگر دوست دارم

خوشا خطه نُخبه‌زای خراسان
ز جان و دل آن پهنه‌ور دوست دارم

زهی شهر شیراز جنت طرازت
من آن مهد ذوق و هنر دوست دارم

بر و بوم کُرد و بلوچ تو را چون
درخت نجابت ثمر دوست دارم

خوشا طرف کرمان و مرز جنوبت
که‌شان خشک و تر، بحر و بر دوست دارم

من افغان همریشه‌مان را که باغی‌ است
به چنگ بتر از تتر دوست دارم

کهن سُغد و خوارزم را با کویرش
که‌شان باخت دودهٔ قجر دوست دارم

عراق و خلیج تو را چون ورازورد
که دیوار چین راست در، دوست دارم

هم ارّان و قفقاز دیرینه‌مان را
چو پوری سرای پدر دوست دارم
 
اخوان در این فراز از شعرش
شهرهای مختلف کشور
در
ماضی و مضارع
را
یکایک برمی شمرد 
و
قربان ـ صدقه هر کدام از آنها
می رود.
 
این کردوکارها 
در 
بهترین حالت 
کودکانه
 اند.
 
۲
چو دیروز افسانه، فردای رؤیات
به جان این یک و آن دگر دوست دارم

هم افسانه‌ات را، که خوشتر ز طفلان
برویاندم بال و پر، دوست دارم

هم آفاق رؤیایی‌ات را که جاوید
در آفاق رؤیا سفر دوست دارم

چو رؤیا و افسانه، دیروز و فردات
به جای خود این هر دو سر دوست دارم

تو در اوج بودی، به معنا و صورت
من آن اوج قدر و خطر دوست دارم

دگر باره برشو به اوج معانی
که‌ ات این تازه رنگ و صور دوست دارم

نه شرقی، نه غربی، نه تازی شدن را
برای تو، ای بوم و بر دوست دارم

جهان تا جهان است، پیروز باشی
برومند و بیدار و بهروز باشی
 
این بند پایانی این شعر اخوان است.
ما
به
تحلیل بیت بیت آن می پردازیم:
 
۳
چو دیروز افسانه، فردای رؤیات
به جان این یک و آن دگر دوست دارم

هم افسانه‌ات را، که خوشتر ز طفلان
برویاندم بال و پر، دوست دارم

هم آفاق رؤیایی‌ات را که جاوید
در آفاق رؤیا سفر دوست دارم

چو رؤیا و افسانه، دیروز و فردات
به جای خود این هر دو سر دوست دارم
 
معنی تحت اللفظی:
دیروزت
افسانه 
بود
و
فردایت
رؤیا 
ست.
 
هم
افسانه ات
برای من
بهتر از کودکان 
بال و پر بخشیده
و
هم
آفاق رؤیایی ات
مرا
به
سیر و سفر
انداخته است.
 
الهی
من
فدای دیروز و فردایت
 و 
افسانه و رؤیایت
 بروم.
 
۴
تو در اوج بودی، به معنا و صورت
من آن اوج قدر و خطر دوست دارم
 
معنی تحت اللفظی:
تو
هم
به
لحاظ صورت
در 
اوج
 بودی
و
هم
به
لحاظ معنی
 
الهی 
من
فدای اوج قدر و خطرت 
بروم.
 
اخوان
دیالک تیک صورت و معنی
را
از 
سعدی
دارد.
 
سعدی
دیالک تیک فرم و محتوا
را
به دهها شکل بسط داده است.
 
اینهم یکی از آنها ست.
 
۵
دگر باره برشو به اوج معانی
که‌ ات این تازه رنگ و صور دوست دارم

نه شرقی، نه غربی، نه تازی شدن را
برای تو، ای بوم و بر دوست دارم
 
معنی تحت اللفظی:
دوباره به اوج معانی برس.
من 
رنگ و روی تازه
را
دوست دارم.
 
من
می خواهم
 که 
تو 
نه
 کشوری کمونیستی
 باشی 
نه
 کشوری امپریالیستی 
و
 نه 
کشوری تازی.
 
نه شرقی ـ نه غربی
را
شنیده بودیم.
 
ولی
شعار نه شرقی نه غربی نه تازی
نوبر بهار
است
و
چیزی از جنس عرعر حمار
 است.
 
اولا
دوران ما
دو طبقه اجتماعی اصلی
یعنی پرولتاریا و بورژوازی
بیش 
ندارد.
 
یعنی
چیزی در آن سوی دیالک تیک کار و سرمایه
نیست.
 
ثانیا
تازی
نه
طبقه اجتماعی 
است
و
نه 
فرماسیون اقتصادی.
 
کسی
که
نه شرقی - نه غربی
باشد،
نه
بو دارد و نه خاصیت.
 
چنین کسی
مثل مدفوعات خشکیده 
است
و
به
به
هیچ دردی
 نمی خورد.
 
۶
جهان تا جهان است، پیروز باشی
برومند و بیدار و بهروز باشی
 
اینهم
دعای مهدی اخوان ثالث
در
حق ایران
است.
 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر