۱۳۹۸ آذر ۳۰, شنبه

یلدا از فریدون مشیری


فریدون مشیری
 (۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۹)


يلدا
فريدون مشيري

مي‌رفت و گيسوانِ بلندش را
بر شانه مي‌پراکند،
شب 
 را 
به دوش مي‌برد
همراهِ عطرِ عنبرِ سارا.

در موجِ گيسوانِ بلندش
تابيده بود
 شب
  را
آرام، مثل زمزمه‌ي آب، مي‌گذشت
با اختران به نجوا.

همراهِ گيسوانِ بلندش
خاموش، مثل زير و بم خواب، مي‌گذشت
پشتِ دريچه‌ها
چشم جهانيان به تماشا.

مي‌رفت
- باشکوه‌ تر از شب -
همراهِ گيسوان بلندش
تا باغ‌هاي روشنِ فردا
يلدا!

پایان
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر