۱۳۹۸ دی ۵, پنجشنبه

متانقدی بر متد نقدی (۵)

 
جهانگیرعلی زاده
 
۱
جامعه باز و بسته
 
در 
سایت «کانون» «انسان شناسی و فرهنگ»
مقاله ای راجع به جامعه باز و بسته
منتشر شده است.
 
ما
به تحلیل این مقاله خطر می کنیم
تا
هم
با
خط فکری این کانون آشنا شویم
و
هم
جامعه باز و بسته 
را
به
چالش کشیم:
 
۱
جامعه باز و جامعه بسته در اندیشه پوپر
مهدی محمدطاهری
 
 
کارل پوپر 
(۱۹۰۲ ـ ۱۹۹۴)
فیلسوف اطریشی ـ انگلیسی
در پیوند با محفل وین 
(اشلیک، کارناپ و نویرات)
مبلغ تئوری «جامعه باز»
زمینه کار:
تئوری شناخت
علمتئوری
فلسفه اجتماعی
فلسفه تاریخ
فلسفه سیاسی
راسیونالیسم انتقادی

پوپر 
 پير و مهندس اجتماعي است. 
يعني هر عمل بايستي جز به جزء يا گام به گام پيش رود.
"مهندسی اجتماعی 
عبارت است از اطلاعات لازم مبتنی بر امور واقع برای ساختن یا دگرگون سازی نهادهای اجتماعی بر حسب خواستها و هدف های ما.»
( پوپر، ۱۳۶۴، ص ۵۱)
 
برای درک محتوای این رهنمود پوپر به طبقه حاکمه امپریالیستی
باید
اداره جامعه امپریالیستی
توسط طبقه حاکمه 
را
مورد بررسی قرار داد.

در
طویله جماران
هم
رهنمود پوپر
کم و بیش
پیش گرفته می شود.

از
خاتمی
رضی الله عنه
عکسی با زباله پوپر در دست
گرفته شده است.


اگر به سخنان سید علی
پس از عاشورای آبان ۹۸
دقت شود،
رد پای رهنمود پوپر
به
چشم 
می خورد:
خامنه ای
به مسئولین مربوطه
فتوای زمینه سازی پسیکولوژیکی ـ عمومی برای سه برابرسازی ناگهانی بهای بنزین
را
صادر می کند.

نهاد هماهنگ سازی کذایی
هم
به
همین نیت و هدف و آماج
تشکیل می شود.

ولی
اجامر طبقه حاکمه در طویله جماران
به
کارکشتگی اجامر طبقه حاکمه در رسانه های امپریالیستی و نهادهای اجتماعی متنوع نیستند.
ضمنا
خلایق هم فرصت دیدن و شنیدن رسانه ها و معرکه ها
را
ندارند.

مثال:
تدارک افکار عمومی مردم مثلا ایتالیا و آلمان
برای حمله ناتو به یوگوسلاوی و بعد به عراق 
چنان ماهرانه صورت گرفت
که
همه
بی تابانه
طالب و منتظر حمله بوده اند.

بعد
از 
حمله بی دلیل واقعی و غیرقانونی
به
یوگوسلاوی و عراق 
نیز
رهنمود پوپر
در
مانی پولاسیون افکار و اخبار مربوطه
ماهرانه
به
خدمت گرفته می شود.

یا
اصلا
خبری از جنایات امپریالیسم
منتشر نمی شد
و
یا
عخبار مثله و مخدوش
در
ساعاتی از روز
که
کسی بیدار نبود،
پخش می شد.

رهنمود پوپر
مدالی دو رویه
است.

مثال:
در
تظاهرات ارتجاعی بخشی از سکنه هونگ کونگ
یک نفر
آنهم
تصادفا
از 
بالکنی 
می افتد و می میرد.

رسانه های امپریالیستی
بارها و بارها
همین مرگ تصادفی یک نفر
را
تماتیزه 
و
عملا
ماکسیمالیزه و ایدئالیزه می کنند.
تا
بر
آتش آنتی کمونیسم
پیاپی
هیزم
نهند
و
شعله
بالاتر رود.

اما
از
کشتار بیش از ۱۵۰۰ نفر
و
زخمی کردن بیش از ۲۰۰۰ نفر
و
بازداشت بیش از ۳۰۰۰ نفر
گزارشی
داده نمی شود
و
یا
به
طرز مخدوش
حنای خبری
 آنهم 
هفته ها پس از پایان عروسی خون
عرضه می شود
تا
شنونده عخبار رسانه ها
بر 
ماتحت خود
بمالد 
و
کسف خر کند
و
خیال کنند
که
دولت خیلی شفاف است
و
«رازی»
ندارد
که
توده محرم راز
  نداند.

محتوای مهندس اجتماعي پوپر
عوامفریبی سنجیده، تنظیمگشته، بر اساس پسیکولوژی توده مانی پولیزه گشته
است.
 
۲ 
پوپر 
كساني 
چون
 افلاطون، ارسطو، هگل و ماركس 
را 
به چالش کشیده
 و
 آنان را مسببين ايجاد جامعه بسته مي داند. 
 
«اگر در اين كتاب پاره اي سخنان سخت درباره برخي از بزرگترين رهبران فكري بشر گفته شده است
 اميدوارم انگيزه ام استخفاف و تحقير ايشان نبوده باشد 
اين امر
 از
 اين اعتقاد راسخ من 
سرچشمه مي گيرد 
كه 
اگر بنا باشد تمدن ما به هستي ادامه دهد 
بايد عادت به دم فرو بستن و سر فرود آوردن در برابر مردان بزرگ
 را 
از 
خويشتن دور كنيم 
مردان بزرگ خطاهاي بزرگ مرتكب مي شوند 
و 
چنانكه
 در 
اين كتاب كوشيده ام
 نشان دهم 
 بعضي از بزرگترين پيشوايان گذشته، پيشينيان، 
حمله هميشگي به آزادي و عقل کرده اند» 
( پوپر، ۱۳۶۴، ص ۱۱)
 
حالا
دست خود مهدی محمدطاهری
نویسنده کانون و سایت «انسان شناسی و فرهنگ» 
که
گویا
«علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته علوم»
به
طور کلی
است،
رو می شود:

حریف
این
زباله ایده ئولوژیکی پوپر
را
از
چارچوب زمانی و مکانی تحریرش
خارج می سازد
تا
بهتر 
از 
عهده عوامفریبی
 برآید.

تازه
از
خواننده
کمک مالی 
هم
می طلبد:

دوست و همکار گرامی

چنانکه
از
 ​فعالیت های داوطلبانه کانون ​«انسان شناسی و فرهنگ»
  و
 ​مطالب منتشر شده​ در سایت آن
​ ​بهره می برید
 و
 انتشار آزاد این اطلاعات ​و استمرار این فعالیت ها 
را 
مفید می دانید،
 لطفا در نظر داشته باشید 
که
 در 
کنار همکاری علمی، 
نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان 
نیز 
وجود دارد. 
کمک های مالی شما حتی در مبالغ بسیار اندک، 
می توانند کمک موثری برای ما باشند.
لطفا کمک های خود را به حساب زیر واریز کنید 
و
 در صورت دلخواه با ایمیل به ما اطلاع دهید.
 
۳

هنری برگسون
 (۱۸۵۹ ـ ۱۹۴۱)
فیلسوف فرانسوی
برنده جایزه نوبل ادبیات (۱۹۲۷)
همراه با نیچه و دیلتی از نمایندگان مهم فلسفه حیات
مؤلف آثار متعدد
 
پوپر 
كساني 
چون
 افلاطون، ارسطو، هگل و ماركس 
را 
به چالش کشیده
 و
 آنان را مسببين ايجاد جامعه بسته مي داند.
 
پوپر
این زباله ایده ئولوژیکی
را
اولا
تحت تأثیر زباله برگسون که بسان نیچه و دیلتی 
 از
 مبلغان فلسفه فاشیستی حیات
بوده،
به
رشته تحریر در می آورد.
 
یعنی
این
زباله پوپر
ماهیتا
در
خط خط مشی فاشیسم
است.
 
ثانیا
پوپر
این زباله ایده ئولوژیکی
را
پس از پیروزی فاشیسم در آلمان
و
مهاجرت محفل وین از اطریش به کشورهای متفقین امپریالیستی
در
«تحلیل» خیلی خیلی علمی و رئالیستی و «راسیونالیستی ـ انتقادی» فاشیسم
نوشته است.
 پوپر
جانان
به
تمام معنی
است.
 
ظاهرا
سودای تحلیل «راسیونالیستی - انتقادی» فاشیسم
را
در
سر
دارد.
 
 
ولی
عملا
افلاطون و ارسطو و هگل و مارکس
را
جزو مسئولین تشکیل فاشیسم (جامعه بسته) 
قلمداد می کند
و
به
همین جرم
به
تازیانه «راسیونالیسم انتقادی»
می بندد.

این
اگر
حد اعلای «راسیونالیسم» نیست،
پس
چیست؟

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر