پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
سازمان
(ارگانیزاسیون)
ادامه
پ
۱
·
سازمان به مثابه تشکل
تاریخی ـ مشخص اجتماعی معین به معنی نهاد اجتماعی.
·
مثلا سازمان دولتی
·
سازمان جوانان
·
حزب
·
و
· غیره
۲
· ما اینجا با تشکل اجتماعی
معینی با هدفگزاری و آماجگزاری (تعیین هدف و آماج) تاریخی ـ مشخص، با ساختاربندی
درونی روابط اعضای آن، با نمایندگی منافع خویش در مقابل تشکل های اجتماعی دیگر و
غیره سر و کار داریم.
۳
· بالاعم، زمانی می توان
سیستمی را سازمان نامید که نظامش و سازمانیابی اش در آن باشد که عناصرش سهم خود را
به موفقیتش ادا کنند.
۴
· روندها و تشکل هایی را می
توان به شرط های زیر سازمان یافته تلقی کرد:
الف
· وقتی که آن آماج های
سیستمویژه تعیین کند و به این آماج ها ـ بی اعتنا به شرایط خارجی
برای تحقق یابی شان ـ از طریق ادای سهم خاص خود توسط اعضا نایل آید.
ب
· با خدمات اعضای خود بتواند
شرایط مفید برای وجود و توسعه سیستمی فراهم آورد.
پ
· به برکت ادای سهم خود توسط
عناصرش بتواند به اهداف مورد نظر خود خدمت
کند، اهدافی که به خاطرشان سیستم تشکیل یافته است.
ت
· بر طبق این حقیقت امر در
عرصه معینی بتواند میان خود و محیط زیست خود وضع مبتنی بر تعادل پدید آورد و حفظ
کند و ادامه حیات دهد و توسعه یابد.
۵
·
سازمان، پدیده ای متعلق به سیستم است و در صورت مهیا بودن
شرایط فوق الذکر فقط می تواند درون سیستم ها و یا میان سیستم ها مطرح شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر