۱۳۹۸ آذر ۲, شنبه

نئوکانتیانیسم (۲)


 پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
 شین میم شین
 
۱
دوره اول نئوکانتیانیسم

۱
·      نئوکانتیانیسم از لحاظ تاریخی ـ فلسفی با انتشار دو کتاب زیر آغاز می شود:
                                                       
الف
·      با انتشار کتاب لیبمن تحت عنوان «کانت و اپیگه نون ها» (۱۸۶۵ میلادی)

ب
·      با انتشار کتاب لانگه تحت عنوان «تاریخ ماتریالیسم» (۱۸۶۶ میلادی)

۲
·      نقش تدارکی را در این زمینه ثار زیر بازی کرده اند:

الف
·      هلم هولتس، «راجع به دید انسانی» (۱۸۵۵ میلادی)

ب
·      چلر، «اهمیت و وظیفه تئوری شناخت» (۱۸۶۲ میلادی)

۳
·      توسعه نئوکانتیانیسم در سه دوره صورت گرفته است:

الف

۱
·      مشخصه دوره اول عبارت بود از مورد استفاده قراردادن کشفیات معینی از فیزیولوژی (هلم هولتس، فشنر) برای تشکیل آموزه اگنوستیسیستی
·      (نئوکانتیانیسم فیزیولوژیکی).

۲
·      فلسفه کانت چارچوب عام بحث و استدلال در این زمینه را عرضه می دارد.

۳
·      البته فلسفه کانتی که از نوسانات ماتریالیستی اش تطهیر شده باشد، منحصر به آموزه معرفتی «انتقادی» باشد، تا درجه هیوم و برکلی تنزل داده شده باشد.  

۴
·      مفهوم چیزدر خود به مثابه   گشتاور ماتریالیستی فلسفه کانت قلمداد می شود و برخلاف نظریه رایج در فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان، منفی ارزیابی شده و از بین برده می شود:

الف
·      توسط لانگه به مثابه   «مفهوم مرزی» قلمداد می شود.

ب
·      توسط لیبمن به مثابه   «معمای لاینحل» تعریف می شود.

۵
·      فلسفه عملی کانت دور انداخته می شود.
·      اما عناصر سوبژکتیویستی آموزه معرفتی او عمده می شوند.
·      دانش تجربه (شناخت) به مثابه «هدیه فهم» بی کمترین  تأملی اشاعه داده می شود. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر