جمعبندی
از
مسعود بهبودی
حسرت
یکی از مفاهیم مهم جامعه شناسی است که قابل تأمل است
و
حکم قطعی راجع بدان نمی توان صادر کرد.
مثال:
۱
مردم پس از پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی
(عنگلاب اسلامی)
با
افزایش قیمت ها و کمبود کالاهای حیاتی مواجه شدند
و
دوره تغذیه رایگان در زمان شاه را به خاطر آوردند
که
شیر دم در مدارس روی زمین ریخته می شد
و
بدان حسرت خوردند.
۲
این حسرتی مثبت و انتقادی ـ اجتماعی ـ انقلابی بود.
۳
این حسرتی راسیونال (بخردانه) و رئال (واقعی) بود.
۴
همین اجامر عنگلاب اسلامی هم
به ماضی بر باد رفته
(صدر اسلام = دوران برده داری)
همیشه حسرت خورده اند و حسرت ارتجاعی (واپسگرایانه) خود را موعظه کرده اند
و
ایدئالیزه کرده اند.
۵
انگار
صدر اسلام که امیر مؤمنان در شبی هزار گردنفراز را گردن می زد
بهشت برین بوده است و نه بهش برین.
۶
هوپ هوپ این حسرت ارتجاعی روحانیت کثافت را
از قول آنان
در شعری به چالش طنزآمیز کشیده است:
اونداکی اولاد وطن خامیدی
آخ
نجه کیف چکمه لی ایامیدی
ایندی جماعت اله بول جین دیلر
جین نه دی
شیطان کیمی بی دین دیلر
معنی تحت اللفظی:
آن روزگار که خلایق خر بودند
چه روزگار لذت بخشی بود.
اکنون
خلایق شبیه اجنه اند.
اجنه که سهل است
شبیه شیاطین بی دین و ایمانند.
فروغ ژرف اندیش
حیاط خانه ی ما تنها ست
حیاط خانه ی ما
در
انتظار بارش یک ابر ناشناس
خمیازه می کشد
و
حوض خانه ی ما
خالی
است.
۱
فروغ در این جمله کوتاه این شعر پر محتوا
دیالک تیک جزء و کل
را
به
شکل دیالک تیک حوض و حیاط بسط می دهد
و
ضمنا
نقش تعیین کننده
را
از
آن کل (حیاط) می داند.
۲
خانه فرمی از بسط جامعه است
و
حیاط خانه
می تواند فرمی از بسط اعضای جامعه باشد
و
حوض حیاط
فرمی از بسط کله و یا ذهن و ضمیر و دل اعضای جامعه
۳
فروغ
حیاط خانه را پرسونالیزه می کند
۴
حایط خانه
بسان آدمیان (اعضای جامعه)
احساس تنهایی می کند.
۵
مفهوم تنهایی
در
فلسفه فروغ
خود
حاوی دریایی از اندیشه است
نتیجه تجرید انبوهی از مسائل و عوامل است.
۶
تنهایی
مثلا
به دلیل
جنگل بودن جامعه است.
۷
پیوند میان اعضای جامعه
پوسیده است و همه تنهایند.
۸
تنهایی
یکی از مفاهیم مهم در شعر فروغ است و باید مستقلا بررسی شود.
۹
احساس تنهایی
ضمنا
هم
نشانه علافی است
و
هم
ناشی از علافی است.
۱۰
کسی که کار کند
هرگز احساس تنهایی نمی کند.
۱۱
فروغ
در مفهوم خرناسه حیاط
رکود و رخوت و کسالت اعضای جامعه را تبیین می دارد.
۱۲
فروغ در مفهوم ابرناشناس
طرز «تفکر» خرافی اعضای جامعه را تجرید می کند:
منجی موهوم جامعه را
مثلا
امام زمان ۱۰۰۰ ساله
را
که
بعد از مرگ فروغ
در
هیئت روح الله کریه المنظر
تجسم (جسمیت) می یابد.
۱۳
جامعه
توان تفکر ندارد تا در پرتو تحلیل ماضی
برای مستقبل طرح نوینی بریزد
تنها کاری که می تواند بکند
انتظار
است
که
به غلط
امید تصور می شود.
جامعه مرده و بی روح
منتظر بارش ابر ناشناسی است
جامعه شناسی ژرف فروغ را باش.
۱۴
جامعه بی روح
به
تصادف
امید بسته است
به
بخت
به
قسمت
به
طالع
به
ستاره
به
سرنوشت
به
اقبال
به
امداد غیبی
...
۱۵
حوض حیاط خانه
خالی است.
مغز اعضای جنگل موسوم به جامعه تهی است.
۱۶
این شعر فروغ
شاهکار بی نظیری است
۱۷
زنان شان
چنین
اند
ایرانیان
برای کمونیسم و سوسیالیسم هم چیزی نیست جز توزیع عادلانه ی فقر
رضا شاه زاده
۱
اخیرا در آلمان
کتابی منتشر شده
که
سطح زندگی مردم آلمان غربی و شرقی
را
مورد مقایسه قرار داده است.
۲
مؤلف پس از مقایسه ارقام و آمار اقتصادی
تفاوت چشمگیری کشف نکرده است.
۳
اگر کسی با زحمتکشان مهاجر از مثلا شوروی
صحبت کند
خر هم باشد
بالاخره
می فهمد که قضیه از چه قرار بوده است.
۴
تازه
سوسیالیسم
در شوروی و غیره
بر ویرانه های جنگ های جهانی اول و دوم
بنا می شود.
۵
نویسنده ایرلندی ـ امریکایی
به نام فرانک
کتابی تحت عنوان «خاکستر مادرم» نوشته که فیلم هم شده است.
۶
فرانک از سربازان ارتش امریکا بوده و خاطراتش در آلمان اشغال شده را تحریر کرده است:
تهیه ی لقمه ای نان و جرعه ای آب
مسئله المسائل بوده است.
دختربچه های المانی برای آدامسی
سکس عرضه می کردند.
۷
در شرایط دشوار ساختمان سوسیالیسم
رفاه باید
توسط توده
تولید شود.
۸
تفاوت جوامع سوسیالیستی در حال ساختمان
با
جوامع امپریالیستی
همین است.
۹
رفاه فعلی جوامع امپریالیستی
عمدتا
نتیجه ذلت فعلی جوامع جهان سوم است
۱۰
اگر
لباس و کفش و قهوه و مواد غذایی و مواد اولیه صنعتی و غیره
ارزان است
به دلیل استثمار مرگبار توده های خلق در کشورهای دیگر است.
۱۱
جوامع سوسیالیستی
اما
برعکس
نان بخور و نمیر خود را با ملل تحت استثمار و ستم
تقسیم می کردند.
۱۲
بهتر هم همین بود.
۱۳
برای درک منافع پرولتاریا
باید تفکر فلسفی آموخت.
۱۴
ساده لوحان
فریب ظواهر امور را می خورند
و
در بهترنی حالت
می توانند
فقط
عرعر کنند.
۱۵
بگذریم از سطح فکری وفرهنگی و شخصیتی بالاتر اعضای جوامع سوسیالیستی.
۱۶
بگذریم از کیفیت زیست آنها
آره . بابا.
۱
به قول شمر و ابوزیاد و حرمله
اختلاف نظرهای کوچک سبب شده که عرعردوغان سوریه را بمباران و اشغال کند.
۲
و مریدان و پیروان نیچه
۶ میلیون شهروند آلمانی را پس از کشیدن شیره جسم و جان شان
در اجاق های آدمسوزی کود کنند
و
کیف خر کنند.
تأملی راجع به هژه مونی
۱
نه.
امپریالیسم امریکا همچنان و هنوز
و
حتی
به مراتب بیشتر از قبل
سرکرده امپریالیستی جهان
و
ژاندارم بین المللی است.
۲
حرف آخر را امپریالیسم امریکا می زند.
۳
مشخصه فاز آخر کاپیتالیسم
اما
تشدید تضادهای درونطبقاتی
میان کشورهای امپریالیستی مختلف است
۴
کشفی
که
مدیون لنین هستیم
۵
جنگ های جهانی اول و دوم
هم
بر سر هژه مونی بوده اند.
۶
امپریالیسم آلمان در هر دو جنگ
سودای تسخیر سرکردگی جهانی را داشته است و شکست خورده است.
۷
ژاپن هم
۸
اکنون
سرکرده ای با ماهیت فرماسیونی ـ اقتصادی ـ طبقاتی دیگری در حال تشکیل و تکوین است:
جمهوری سرخ چین.
۹
ناآرامی ها در هونگ کونگ و بهانه تراشی های ناسیونالیستی در یکی از اقلیت های ترک جمهوری خلق
در این رابطه اند.
۱۰
تقسیم کار در اردوی سرمایه تشکیل شده است.
۱۱
عرعردوغان و جماران و غیره
با
ژست عنقلابی و ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی
در این تقسیم کار
نقش تعیین شده ای به عهده دارند.
۱۲
پان ترکیسم
بسان پان کردیسم و پان عیرانیسم و پان عربیسم و غیره
وظیفه اش
انفجار کشورهای چند ملیتی به بهانه تشکیل ملل بزرگ جدید ترک و فارس و عرب و کرد و غیره است.
۱۳
طرح درازمدت طبقه حاکمه امپریالیستی به سرکردگی امپریالیسم امریکا
همین است.
۱۴
سخنرانی رهبر چین را خوب ترجمه نکرده بودند
و
ما شروع به تحلیل کردیم
ولی ادامه ندادیم.
در
این سخنرانی
به
این مسئله
اشاره رفته است
و
به
دشواری و دردناکی وحدت تمامکشوری جمهوری سرخ
و
تشکیل ملت بزرگ واحد چین
الترنایتیو سازی ها و کلاه برداری ها
۱
این اصطلاحات را تروتسکیست ها رواج می دهند.
۲
فرماسیون اقتصادی موسوم به کاپیتالیسم در بین است که فازهای مبتنی بر رقابت آزاد و بعد مبتنی بر مونوپل ها (انحصارات) دارد:
سرمایه داری انحصاری و بعد انحصاری ـ دولتی.
۳
ماهیت طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصادی همه اینها یکی است.
۴
پس از سقوط شوروی
الترناتیوهای قلابی برای سوسیالیسم
سوسیالیسم اروپایی و چینی و البانی و امریکای لاتین و غیره
و
سوسیال - دموکراتیسم
یکشبه محو می شوند
و
الترناتیوهای قلابی برای جنگ های زرگری
مثل قارچ از زمین می رویند:
الف
بورژوازی به اصطلاح طرفدار گلوبالیزاسیون
مرکل و می و ماکرون و غیره
ب
بورژوازی به اصطلاح مخالف گلوبالیزاسیون
ترامپ و پوتین و عربان و ماری لوپن و آ اف دی و جریانات نئوفاشیستی دیگر
پ
فوندامنتالیسم سنی
بن لادن و طالبان و داعش و غیره
ت
فوندامنتالیسم شیعی
خمینی و خامنه ای و نصرالله و زباله های دیگر
ث
جنبش محیط زیست به رهبری شیرخوارگان
ث
پانیسم های رنگارنگ
پان ترکیسم
پان کردیسم
پان عربیسم
پان
عیرانیسم
...
انتقاد انتزاعی وجود ندارد.
۱
بعضی ها
خیال می کند که با ساده کردن مسائل
مسائل ساده می شوند.
۲
از این خبرها نیست.
۳
انتقاد سطحی و سرسری از سرمایه داری در ایران
چه بسا از موضع فئودالی صورت می گیرد.
۴
روحانیت کثافت هم ضد کاپیتالیستی و ضد امپریالیستی بوده است و کماکان هم است
اگر چه بورژوا شده است و همه چیز را حراج و خرید و فروش می کند.
۵
هر گردی
گردو نیست.
۶
مارکس
در چالش با این انتقادات عوامفریبانه
چه بسا
از
سرمایه داری
به دفاع برخاسته است.
۷
تعیین کننده
سنگر طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصادی منتقد است.
۸
فاشیسم هم ضد سرمایه داری و ضد رباخواری بوده است
۹
هیتلر هم مدعی ساختمان سوسیالیسم بوده است
۱۰
هارت و پورت را رها باید کرد
و
حقیقت عینی را با صراحت تمام اعلام باید داشت.
مرگ بر اردوغان
حریفه حواسپرت
۱
عرعردوغان شخصی حقوقی است.
۲
عرعردوغان
بسان روح الله و سید علی و کوسه و گربه نره
مأمور است.
۳
نماینده طبقه و یا طبقات اجتماعی معینی است.
۴
عرعردوغان
نماینده اشرافیت فئودال و روحانی ئی است
که بورژوا شده و می شود
۵
عرعردوغان
نماینده کاپیتالیسمی است
که
با
مخلوطی از عناصر روبنایی برده داری و فئودالی و سرمایه داری به تعویق افتاده و واپسین
برقرار شده و می شود.
۶
کاپیتالیسمی
با
مخلوطی از ایده ئولوژی های فاشیستی، پان ترکیستی، پان اسلامیستی و فوندامنتالیستی ـ سنی و غیره
۷
بورژوازی
دیری است
که
دشمن لیبرالیسم است
۸
پرچم لیبرالیسم
را
از اواخر قرن ۱۹
طبقه کارگر
بر دوش مجروح خویش حمل می کند.
فلات قاره ایران؟
۱
فلات به معنی بیابان بی آب و علف است.
۲
قاره
مؤنت قار
است.
۳
قار رفیق قور است:
قار و قور
۴
شاید من ـ زور حریف از این عنوان
فرات قاره عیران باشد:
رودی از آبدوغ که قار و قور
راه می اندازد
و
آبرو می ریزد
۵
هنر اصلی سکنه این قاره هم آبرو ریزی است
۶
فرق هم نمی کند
که
در
قدرت
باشند
با
قدرت
باشند
و
یا
بر قدرت باشند.
۷
امرزو
صیغه امام جمعه همه دان
اند
و
فردا
صیغه پمپ نو
و
پس فردا
صیغه پمپ کهنه و یا کلبتین
عرعردوغان به اقویا هرگز حمله نمی کند.
۱
مشخصه مهم فاشیسم و فوندامنتالیسم
ضعیفکشی
است.
۲
عرعردوغان
برای عوامفریبی
به
اسرائیل عرعرکشی می کند و نه لشکرکشی
۳
اما
به عراق و سوریه
لشکر می کشد
۴
ضمنا
همان اسرائیل
رهبر پ. ک. ک را شناسایی می کند و به عرعردوغان خبر می دهد
تا
دستگیرش کند و شق القمر کند
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر