۱۳۹۸ آبان ۱, چهارشنبه

سیری در جهان بینی علی‌اکبر دهخدا (آکبلای) (۸)

 
  علی‌اکبر دهخدا
(۱۲۵۷ ـ ۱۳۳۴)
محل زندگی تهران، چهارمحال و بختیاری، وین، سوییس، استانبول
آثار
 لغت‌نامه دهخدا
امثال و حکم
 
تحلیلی
از
ربابه نون
 
۱
آکبلای

مردود خدا
 رانده ی ِ هر بنده،
 آکَبلای

از 
دلقکِ معروفِ نماینده، 
آکبلای

با 
شوخی 
و 
با 
مسخره و خنده، 
آکبلای

نَز مرده گذشتی و نه از زنده، 
آکبلای

هستی تو چه یک پهلو و یک دنده،
 آکبلای

معنی تحت اللفظی:
ای کربلایی،
که
نه
خدا
تو را قبول دارد 
و 
نه
بنده خدا
و
  دلقک معروف نماینده مجلسی.
 
با
شوخی و مسخره بازی و خنده
نه
به
زنده
رحم می کنی
و
نه
به
مرده.
 
چقدر یک پهلو و یک دنده ای.
 
۲
 آکبلای
 
 شعر آکبلای دهخدا
شعری انتقادی ـ اجتماعی
است
که
در
آن
هم
جامعه دهخدا
انعکاس می یابد
و
هم
جهان بینی دهخدا.
 
ما
از
جامعه و جهان بینی دهخدا
هنوز
خبر نداریم.
 
ولی
در روند تحلیل اشعار او
از هر دو با خبر خواهیم شد.
 
 
محمدعلی افراشته
شاعر توده و حزب توده
به
استقبال از این شعر دهخدا،
شعری تحت عنوان آمیرزا
سروده است
که
حاوی سخنان زن کارگر شوی مرده حامله و مسلولی
به
آمیرزا
(نامه نویس وشکایت نامه نویس جلوی دادگستری)
است
و
ما
مستقلا
آن
را
منتشر کرده ایم.
 
۳
مردود خدا
 رانده ی ِ هر بنده،
 آکَبلای
 
دهخدا
قبل از همه
آکبلای
را
به
خواننده و شنونده شعرش
معرفی می کند:
 
آکبلای
در
خارج از دیالک تیک خدا و بنده خدا
ست:
مردود خدا و منفور بندگان خدا
ست.
 
ما
با
نوع (تیپ) معینی در میان اعضای جامعه دهخدا
آشنا 
می شویم
که
نه
اعتنایی
به
موازین شرعی و عرفی (اخلاقی) و الهی
دارد
و
نه
اعتنایی
به
اعضای جامعه.

۴
از 
دلقکِ معروفِ نماینده، 
آکبلای
 
این نوع نوین در جامعه دهخدا
دلقکی است که یا نماینده مجلس شده است و یا وابسته به نمایندگان مجلس
است.
 
مشخصه فکری اصلی روشنفکران مشروطه و پسامشروطه کشور
انتقاد از اعضای هیئت حاکمه
ضمن بی اعتنایی به طبقه حاکمه
است.
 
این ساده لوحی تئوریکی
هم
جنبش اجتماعی
را
سلب رادیکالیته می کند،
هم
طبقه حاکمه
را
و
فرماسیون اقتصادی حاکم
 را
یعنی
منسابات تولیدی حاکم
را
از
انتقاد مصون می دارد
و
هم
توده
را
به
دنبال نخود سیاه می فرستد.
 
این
ضمنا
یکی از ترفندهای ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه امپریالیستی
است.
 
۵
با 
شوخی 
و 
با 
مسخره و خنده، 
آکبلای

نَز مرده گذشتی و نه از زنده، 
آکبلای
 
مشخصه رفتاری این نوع از اعضای جامعه دهخدا
فقدان جدیت
برای جامعه ستیزی (آسوسیالیته)
است:
پیشبرد کار به ترفند شوخی و مزاح و مسخره بازی و خنده
است.
 
۶
هستی تو چه یک پهلو و یک دنده،
 آکبلای
 
اما
این نوع از اعضای جامعه دهخدا
علیرغم فقدان جدیت،
یک پهلو و یک دنده
اند.

یعنی
غافل و حواس پرت و بی پرنسیپ
نیستند.

هدف و مقصد و مقصود خود
را
هرگز
از 
دیده دور نمی دارند.

یعنی
دلقک وارگی
(شوخی و مسخره بازی و خنده)
وسیله ای برای نیل به آماج معینی
است.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر