علیاکبر دهخدا
(۱۲۵۷ ـ ۱۳۳۴)
محل زندگی تهران، چهارمحال و بختیاری، وین، سوییس، استانبول
آثار
لغتنامه دهخدا
امثال و حکم
تحلیلی
از
ربابه نون
مسمط
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
در
یادبود میرزا جهانگیرخان شیرازی
(۱۸۷۰ ـ ۱۹۴۷)
مدیر روزنامه صوراسرافیل
دهخدا
از
روشنگران انقلابی مشروطه
بوده
است.
پس از به توپ بستن مجلس
روشنگران انقلابی دیگر
همگی
دستگیر می شوند
و
به
طرز فجیعی
در
باغشاه
جلوی چشمان محمدعلی شاه
اعدام می شوند.
دهخدا
مخفی می شود
و
بعد
از
کشور خارج می شود
و
در
اروپا
به
روشنگری
ادامه می دهد.
شبی
همرزمش
میرزا جهانگیرخان شیرازی
میرزا جهانگیرخان شیرازی
را
در
خواب
می بیند.
میرزا جهانگیرخان شیرازی
می گوید:
چرا ننوشتی:
«او جوان افتاد.»
دهخدا
از
خواب می پرد
و
همین شعر
را
می سراید:
۱
ای مرغ سحر
چو این شب تار
بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفحهٔ روحبخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری
بگشود گره ز زلف زر تار
محبوبهٔ نیلگون عماری
یزدان
به
کمال
شد پدیدار
و
اهریمن زشتخو
حصاری
یاد آر
ز
شمع مرده
یاد آر.
معنی تحت اللفظی:
ای مرغ سحر
وقتی
که
این شب تیره
دست از تبهکاری برداشت،
وقتی
که
از
بانگ شیپور سحرگاهان
خماری از سر خفتگان پرید،
وقتی
که
محبوبه کجاوه آبی رنگ
از
زلف زرینش
گره گشود،
گره گشود،
وقتی
که
یزدان
در
نهایت کمال
نمودار گشت
و
اهریمن بدخو
در
محاصره قرار گرفت،
از
شمع مرده
یادآوری کن.
۲
ای مرغ سحر
چو این شب تار
بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفحهٔ روحبخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری
بگشود گره ز زلف زر تار
محبوبهٔ نیلگون عماری
یزدان
به
کمال
شد پدیدار
و
اهریمن زشتخو
حصاری
یاد آر
ز
شمع مرده
یاد آر.
باید
نخست
تجزیه
بعد
تحلیل
شود.
ما
تا کنون
با
شعری چنین غنی و قوی
برخورد نداشته ایم.
مخاطب دهخدا
مرغ سحر
است
که
احتمالا
خود دهخدا
ست.
شاعر
در
این بند شعر
پیش شرایط لازم برای یادآوری از شمع مرده
را
پشت سر هم
تعیین و ابلاغ می کند.
اولین پیش شرط شاعر
دست برداری شب تار از سیاهکاری
است.
شب
در
این شعر
مظهر ارتجاع
است.
دست برداری شب تار از سیاهکاری
به
معنی
پایان سیطره ارتجاع
است.
۴
ای مرغ سحر
چو این شب تار
بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفحهٔ روحبخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری
نفخه روحبخش سحرگاهان
را
شاعر
با
محتوای تئولوژیکی نفخه صور اسرافیل
پر کرده است
که
به
معنی دمیدن یکباره در شیپور
و
احیای طرفة العینی مردگان
در
آستانه یوم المعاد
است.
صور اسرافیل
ضمنا
عنوان روزنامه روشنگری به سردبیری همرزم شاعر
بوده است.
صور اسرافیل
از
جراید معروف، مهم و مؤثر صدر مشروطیت
شماره نخست این نشریه ۱۴ دی ۱۲۷۶ یزدگردی پارسی منتشر شد.
جهانگیرخان شیرازی و قاسمخان تبریزی با همکاری میرزا علی اکبر خان قزوینی
صور اسرافیل را منتشر میکردند.
این نشریه به صورت هفتگی در هشت صفحه به قطع وزیری در چاپخانهٔ سنگی پارسیان چاپ و تکثیر میشد.
آخرین شماره:
۸ مارس ۱۹۰۹
نخستین شماره:
۳۰ می ۱۹۰۷
ناشر:
جهانگیرخان صور اسرافیل
پیش شرط دوم
برای یادآوری از شمع مرده (جهانگیرخان صور اسرافیل)
خروش شیپور سحرگاهی و امحای خماری از سر خفتگان
است.
غنای مفهومی و معنوی این بند شعر
از
عظمت فکری، فلسفی، فرهنگی و هنری دهخدا
پرده برمی دارد.
۵
ای مرغ سحر
چو این شب تار
بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفحهٔ روحبخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری
بگشود گره ز زلف زر تار
محبوبهٔ نیلگون عماری
پیش شرط سوم
برای یادآوری از شمع مرده
طلوع خورشید
است.
خورشید
در
این شعر
مظهر انقلاب
است.
دهخدا
در این پیش شرط
آسمان آبی
را
به
هودجی
کجاوه ای
تابوتی
تشبیه می کند
که
حاوی زیباروی جهان
(خورشید تابان)
است.
اینجا
نیز
تفکر و تصور و تخیل و تصویری
تبیین می یابد
که
از
عظمت فکری و مفهومی و هنری و استه تیکی دهخدا
پرده برمی افتد.
ما
درک عمیقتر این شعر
را
به
خود خواننده این تحلیل
واگذار می کنیم
تا
از روده درازی پرهیز کرده باشیم.
۶
ای مرغ سحر
چو این شب تار
بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفحهٔ روحبخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری
بگشود گره ز زلف زر تار
محبوبهٔ نیلگون عماری
یزدان
به
کمال
شد پدیدار
و
اهریمن زشتخو
حصاری
یاد آر
ز
شمع مرده
یاد آر.
پیش شرط چهارم
برای یادآوری از شمع مرده
پدیداری تام و تمام یزدان و ناپدیدی اهریمن بدخو
ست.
دهخدا
دوئالیسم تئولوژیکی ایزد و اهریمن، الله و ابلیس، خیر و شر
را
به
شکل دیالک تیک انقلاب و ارتجاع بسط می دهد
و
پیروزی خیر بر شر
انقلاب بر ارتجاع
را
پیش شرطی
برای یادآوری از شمع مرده (جهانگیرخان صور اسرافیل)
توسط مرغ سحر
(خود دهخدا)
قرار می دهد.
شاهکار
است
این شعر.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر