آیا مارکسیسم راهنمای تاریخ است؟
(مرداد ۱۳۹۸)
نامه مردم و نوید نو
ویرایش و تحلیل
از
ید الله سلطانپور
آنچه در ادامه میخوانید،
پاسخ
به
پرسشی
است
که
یکی از شرکتکنندگان در دورههای آموزشی کتابخانهٔ یادبود مارکس
مطرح کرده بوده است.
مارکسیسم
بیشتر از آنکه راهنما باشد،
ابزار
است.
و
البته
پاسخ به این پرسش بستگی به این نیز دارد
که
منظورتان از "تاریخ" چیست.
اگر
منظورتان
صرفاً
"واقعیتها"
(آنچه واقع شده)
باشد
- مثل تاریخها، رویدادها، بازیگران صحنه، یا به عبارتی چه موقع، چه چیزی، و چه کسی -
در
آن صورت
باید گفت
که
توانمندی روش مارکسیستی در اینها نیست،
بلکه در این است
که
برای یافتن پاسخ به پرسش "چرا"،
و
بهویژه
شناخت و درک پویایی تغییرهای تاریخی،
به
شما
کمک میکند
تا
تاریخ را فراتر از کنشهای اشخاصی نامدار و شناختهشده یا رخدادهایی معیّن
ببینید
که
در
روایتهای تاریخی "رایج"
(و بیشتر متنهایی که در نهادهای آموزشی درس میدهند)
آنها
را
بزرگ و برجسته و بر آنها تأکید میکنند.
انگلس شیوهٔ مارکسیستی را بهتر از هر کس دیگری در سخنرانیاش بر سر مزار مارکس در سال ۱۸۸۳ بیان کرد:
"همانطور که داروین قانون تکامل طبیعت زنده (آلی یا ارگانیک) را کشف کرد، مارکس هم قانون تکامل تاریخ بشر را کشف کرد
این واقعیت ساده
را
که
در انبوه ایدئولوژیها پنهان شده بود
کشف کرد
که
نوع بشر
نخست باید بخورد، بنوشد، مسکن و پوشاک داشته باشد،
تا
بتواند
به
سیاست، علم، هنر، مذهب، و غیره
بپردازد.
بنابراین،
تولید وسایل مادّی مبرم و ابتدایی زندگی،
و
در نتیجه
درجهٔ توسعهٔ اقتصادی هر ملّت معیّن یا هر دوران معیّن،
پایهای
را
تشکیل میدهد
که
نهادهای دولتی، مفاهیم و نظریات قانونی، هنر، و حتّی اندیشههای مذهبی انسانهای مورد نظر
تکامل مییابد،
و
بنابراین،
با تکیه بر این پایه است
که
باید اینها را توضیح داد،
نه برعکس،
آنطور که تا کنون معمول بوده است."
چنین شیوهٔ برخوردی،
یعنی بررسی رابطهٔ میان آنچه مارکس نیروهای تولید، انسان (کار دستی و فکر، مهارتها، دانش)
و
ملاحظات فنّی
(زمین، ابزار، ماشینآلات، و زیرساختها)
خواند،
از
یک سو،
و
بررسی مناسبات تولید
(ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، و نهادی مربوط به مالکیت، قدرت و کنترل)
از
سوی دیگر،
کلید اصلی درک و شناخت تاریخ
است.
این
شیوه
بهویژه
به
درک چگونگی تغییر جامعههای بشری
- از جوامع قبیلهیی اوّلیه که مارکس آن را "کمونیسم ابتدایی" خواند و جوامع بردهداری کلاسیک در یونان و روم گرفته، تا فئودالیسم و سرمایهداری -
کمک میکند.
این دیدگاه مادّی (ماتریالیستی) تاریخ
در
تقابل و تضاد مستقیم با دیدگاه بورژوایی، لیبرال یا "رایج"
است
که
تغییرهای تاریخی
را
صرفاً
متأثر از کنشهای افراد، مثل حاکمان، ژنرالها، یا سیاستمداران (و اغلب هم مردان) میبیند
که
با
انگیزههای شخصی و به خواست خود یا بر پایهٔ آرمانهای مبهم مذهبی، ملّیگرایانه، یا گاه با نیت شخصی "ترقی" اجتماعی،
موجب تغییر میشوند.
(مرداد ۱۳۹۸)
نامه مردم و نوید نو
ویرایش و تحلیل
از
ید الله سلطانپور
آنچه در ادامه میخوانید،
پاسخ
به
پرسشی
است
که
یکی از شرکتکنندگان در دورههای آموزشی کتابخانهٔ یادبود مارکس
مطرح کرده بوده است.
مارکسیسم
بیشتر از آنکه راهنما باشد،
ابزار
است.
و
البته
پاسخ به این پرسش بستگی به این نیز دارد
که
منظورتان از "تاریخ" چیست.
اگر
منظورتان
صرفاً
"واقعیتها"
(آنچه واقع شده)
باشد
- مثل تاریخها، رویدادها، بازیگران صحنه، یا به عبارتی چه موقع، چه چیزی، و چه کسی -
در
آن صورت
باید گفت
که
توانمندی روش مارکسیستی در اینها نیست،
بلکه در این است
که
برای یافتن پاسخ به پرسش "چرا"،
و
بهویژه
شناخت و درک پویایی تغییرهای تاریخی،
به
شما
کمک میکند
تا
تاریخ را فراتر از کنشهای اشخاصی نامدار و شناختهشده یا رخدادهایی معیّن
ببینید
که
در
روایتهای تاریخی "رایج"
(و بیشتر متنهایی که در نهادهای آموزشی درس میدهند)
آنها
را
بزرگ و برجسته و بر آنها تأکید میکنند.
انگلس شیوهٔ مارکسیستی را بهتر از هر کس دیگری در سخنرانیاش بر سر مزار مارکس در سال ۱۸۸۳ بیان کرد:
"همانطور که داروین قانون تکامل طبیعت زنده (آلی یا ارگانیک) را کشف کرد، مارکس هم قانون تکامل تاریخ بشر را کشف کرد
این واقعیت ساده
را
که
در انبوه ایدئولوژیها پنهان شده بود
کشف کرد
که
نوع بشر
نخست باید بخورد، بنوشد، مسکن و پوشاک داشته باشد،
تا
بتواند
به
سیاست، علم، هنر، مذهب، و غیره
بپردازد.
بنابراین،
تولید وسایل مادّی مبرم و ابتدایی زندگی،
و
در نتیجه
درجهٔ توسعهٔ اقتصادی هر ملّت معیّن یا هر دوران معیّن،
پایهای
را
تشکیل میدهد
که
نهادهای دولتی، مفاهیم و نظریات قانونی، هنر، و حتّی اندیشههای مذهبی انسانهای مورد نظر
تکامل مییابد،
و
بنابراین،
با تکیه بر این پایه است
که
باید اینها را توضیح داد،
نه برعکس،
آنطور که تا کنون معمول بوده است."
چنین شیوهٔ برخوردی،
یعنی بررسی رابطهٔ میان آنچه مارکس نیروهای تولید، انسان (کار دستی و فکر، مهارتها، دانش)
و
ملاحظات فنّی
(زمین، ابزار، ماشینآلات، و زیرساختها)
خواند،
از
یک سو،
و
بررسی مناسبات تولید
(ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، و نهادی مربوط به مالکیت، قدرت و کنترل)
از
سوی دیگر،
کلید اصلی درک و شناخت تاریخ
است.
این
شیوه
بهویژه
به
درک چگونگی تغییر جامعههای بشری
- از جوامع قبیلهیی اوّلیه که مارکس آن را "کمونیسم ابتدایی" خواند و جوامع بردهداری کلاسیک در یونان و روم گرفته، تا فئودالیسم و سرمایهداری -
کمک میکند.
این دیدگاه مادّی (ماتریالیستی) تاریخ
در
تقابل و تضاد مستقیم با دیدگاه بورژوایی، لیبرال یا "رایج"
است
که
تغییرهای تاریخی
را
صرفاً
متأثر از کنشهای افراد، مثل حاکمان، ژنرالها، یا سیاستمداران (و اغلب هم مردان) میبیند
که
با
انگیزههای شخصی و به خواست خود یا بر پایهٔ آرمانهای مبهم مذهبی، ملّیگرایانه، یا گاه با نیت شخصی "ترقی" اجتماعی،
موجب تغییر میشوند.
که
ما
آن
را
نخست تجزیه و بعد تحلیل می کنیم
تا
اجنه
پس از سر برداشتن از سجده
بخوانند
و
کیف خر کنند
و
ضمنا
با پرسش های خرکی ابوجهل
و
پاسخ های چپکی ابولهب
آشنا شوند:
۱
آنچه در ادامه میخوانید،
پاسخ
به
پرسشی
است
که
یکی از شرکتکنندگان در دورههای آموزشی کتابخانهٔ یادبود مارکس
مطرح کرده بوده است.
اولین پرسشی
که
به
مخیله اجنه کنجکاو
خطور می کند،
این
است
که
فلسفه و ریشه این «دورههای آموزشی کتابخانهٔ یادبود مارکس»
چیست.
ابولهب
چگونه
به
این مفهوم یا للعجب
رسیده است؟
ضمنا
دوره های آموزش چه چیزی
در
کتابخانه ای
که
به
یادبود مارکس علیه الرحمه
تشکیل شده است،
صورت می گیرند؟
اصلا
من ـ زور ابولهب از کتابخانه یادبود مارکس
چیست؟
۲
آنچه در ادامه میخوانید،
پاسخ
به
پرسشی
است
که
یکی از شرکتکنندگان در دورههای آموزشی کتابخانهٔ یادبود مارکس
مطرح کرده بوده است.
برای کشف فلسفه و ریشه این عنوان غلط ـ غلوط
باید
سری به منجلاب تروتسکیسم
زد.
تروتسکیست ها
از
دیرباز
برای صید هوادار خر و ارسال او به دنبال نخود سیاه
آرشیوی
تحت عنوان «آرشیو مارکسی»
دایر کرده اند
که
در
آن
ترجمه های غلط ـ غلوطی از آثار مارکس و انگلس
عرضه می شود.
اجنه
پرسیده بودند:
چرا آرشیو مارکسی و نه آرشیو آثار مارکسیستی؟
فلسفه تبدیل مارکسیسم به مارکس
و
مارکسیستی به مارکسی
و
به
طور کلی
تبدیل ایسم به اسم
چیست؟
۳
آنچه در ادامه میخوانید،
پاسخ
به
پرسشی
است
که
یکی از شرکتکنندگان در دورههای آموزشی کتابخانهٔ یادبود مارکس
مطرح کرده بوده است.
پاسخ به پرسش های اجنه کنجکاو
را
در
فرصتی دیگر
خواهیم داد
تا
از
اصل مطلب
دور نیفتیم.
ابولهب
از
مریدان استالین و از طرفداران استالینیسم
است
و
استالین
آنتی پود تروتسکی
و
استالینیسم
همزاد تروتسکسیسم
و
نتیجتا
دوره های اموزشی کتابخانه یادبود مارکس
بدیلی استالینیستی
برای آرشیو مارکسی تروتسکیستی
است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر