شین میم شین
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۱۵ ـ ۲۲)
حکایت دوم
بخش
هشتم
چو شاید گرفتن به نرمی دیار
به پیکار، خون از مشامی میار
به مردی، که ملک سراسر زمین
نیرزد، که خونی چکد بر زمین
چو بر دشمنی باشدت دسترس
مرنجانش، کاو را همین غصه بس
عدو زنده سرگشته پیرامنت
به از خون او کشته در گردنت.
۱
چو شاید گرفتن به نرمی دیار
به پیکار، خون از مشامی میار
معنی تحت اللفظی:
اگر
احتمال تسخیر سرزمینی به
طرز صلح آمیز برود،
نباید در اثر جنگ از دماغ
کسی خونی ریخته شود.
سعدی
در
این بیت
شعر،
رهنمود
نظامی
به
طبقه حاکمه
می دهد:
از
دید سعدی دوراندیش و خردگرا
تسخیر سرزمینی
حتما
نباید
با
توسل به جنگ
صورت گیرد.
جنگ
از
دید سعدی
وقتی ضرورت کسب می کند
که
فرم های صلح آمیز تسخیر سرزمینی
میسر نیفتند.
طرز تفکر سعدی
آنهم در ظلمات قرون وسطای فئودالی
ستایش انگیز
است.
البته
هومانیسم سعدی
هومانیسمی بند تنبانی
است.
چون
سعدی
تسخیر خاک دیگران
را
تصاحب ثروت آنها
را
و
زیر یوغ کشیدن سکنه و بستن باج و خراج بر آنها
را
امری
طبیعی و عادی و مشروع تصور و تصویر می کند.
کسب و کار اشرافیت فئودال و روحانی
در
جوامع فئودالی
در
سراسر جهان
همین بوده است:
جنگ برای تسخیر خاک یکدیگر.
بدین طریق
نیروهای مولده
به
طور کلی
تخریب می شوند.
چون
تسخیر کشورها
فقط
به
معنی دست به دست شدن صرف آنها نیست.
وسایل تولید
ضمن جنگ
تخریب می شوند،
علما، فضلا، صنعتگران، پیشه وران
بالاجبار
ترک یار و دیار می کنند،
جوانان و زنان و کودکان مردم
به
بردگی مادی و روحی و جنسی کشیده می شوند.
هسته هومانیستی ـ فئودالی رهنمود سعدی
کاهش میزان این لطمات بر نیروهای مولده
است.
اگر
پیامبر اسلام و خلفا
کشورهای دیگر
را
تحت سلطه خود قرار می دادند
و
دین و آیین شان
را
به مردم کشورهای تحت سلطه
تحمیل می
کردند،
حداقل توجیهی مذهبی در دست داشتند.
معلوم نیست که سعدی حمله و تسخیر دیاری دیگر و
سلب استقلال از مردم آن را چگونه توجیه می کند.
آنچه برای ایدئولوگ فئودالیسم در درجه اول اهمیت
دارد،
منافع استراتژیک
طبقه حاکمه و دربار است.
محتوای این رهنمود سعدی نه هومانیسم، بلکه پراگماتیسم
و مصلحت طلبی محض است.
قتل عام مردم دیار دیگر شورش های بعدی را به
دنبال خواهد آورد و عرصه را بر حاکمان جدید تنگ خواهد کرد.
پس همان بهتر که خونی از مشامی ریخته نشود.
خونریزی
در
جامعه ـ تئوری سعدی
به
خودی خود
خوب و یا بد نیست.
مسئله اصلی دیالک
تیک سود و زیان است.
اگر خونریزی سودمند باشد
می توان هر کشوری
را
با
خاک یکسان کرد.
آنچه سعدی در این بیت شعر مطرح می کند،
امروزه تسخیر قلب و
روح (دل و دین) مردم مستعمرات نوین
نامیده می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر