پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان
شین میم شین
۱
·
نگرش، عبارت است
از روند شناخت حسی و محصول آن.
۲
· شناخت انسانی با نگرش حسی آغاز می شود و به تفکر
انتزاعی ارتقا می یابد.
۳
· درجریان تفکر انتزاعی، مواد حاصله از تجربه حسی
مورد حلاجی قرار می گیرند.
۴
· به قول لنین، «از نگرش زنده به تفکر
انتزاعی و از تفکر انتزاعی به پراتیک ـ راه دیالک تیکی شناخت حقیقت از این قرار است، راه دیالک تیکی شناخت واقعیت عینی از این قرار است.»
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۸، ص ۱۶۰)
۵
· نگرش و تفکر دو مرحله جدا از هم روند شناخت
نیستند، بلکه دو گشتاور روند شناخت اند، که متقابلا در یکدیگر نفوذ می کنند.
۶
· واقعیت عینی، در نگرش،
به صورت ادراک (استنباط) و یا به صورت فرم
بازتولید شده تصور، به مثابه پدیده
یگانه و واحدی موجود است.
· پدیده
واحدی که در آن منفرد و عام، غیر ماهوی و ماهوی،
تصادفی و ضرور هنوز از یکدیگر تفکیک نشده اند.
۷
· این تفکیک (تفاوت گذاری) در جریان حلاجی عقلی
مواد حاصل از نگرش، یعنی در روند تفکر انجام
می گیرد.
۸
· این نظریه که نگرش
دربرگیرنده ی فقط منفرد، غیرماهوی و تصادفی
است و تفکر در برگیرنده عام، ماهوی و ضرور است، به قطع متافیزیکی و
غیردیالک تیکی رشته پیوند منفرد و عام، نمود و بود
(ماهیت)، تصادف و ضرورت می پردازد.
۹
· چنین نظریه ای نهایتا به این نتیجه باطل می رسد،
که گویا عام، ماهیت و ضرورت مولود خود تفکرند.
۱۰
· بنیان نویرودینامیکی نگرش را سیستم سیگنال اولیه کردوکار عصبی انسانی تشکیل می
دهد.
· مراجعه کنید به احساس، تفکر، شناخت.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر