در ایستگاه قطاری که از نقشه فرو افتاد.
ترجمهٔ تراب حقشناس
گاه از خود میپرسم آیا شعر آزادی میبخشد؟
گمانم این است
که
شعر به شاعر الهام میکند که آزاد شده است.
هیچ فرد یا شاعری حق ندارد
خود را آزاد احساس کند
تا زمانی که دیگران آزاد نیستند
و جامعه آزاد نیست.
احساس من این است
که
امکان ندارد
من آزاد باشم
تا زمانی که میهنم آزاد نیست.
امکان ندارد
میهن من آزاد باشد
تا زمانی که جامعهٔ آن آزاد نیست.
امکان ندارد
جامعه آزاد باشد
تا زمانی که فرد در آن آزاد نیست.
من به شکل مجازی میگویم
که
بالاترین حد آزادی من
زمانیست
که
از فلسطین آزاد شده باشم،
اما من از فلسطین آزاد نمیشوم
تا زمانی که فلسطین آزاد نشده باشد.
پایان
۱
گاه از خود میپرسم آیا شعر آزادی میبخشد؟
اولا
منظور از آزادی
چیست؟
هگل می گفت:
آزادی درک ضرورت
است.
ضرورت
همان جبر
است.
ضرورت
در
دیالک تیک ضرورت و آزادی
(جبر و اختیار)
وجود دارد.
درک ضرورت
یعنی
درک قوانین و قانونمندی های عینی مربوط به عرصه مربوطه.
پیش شرط کسب آزادی
خروج پیشایپش از خریت
است.
پیش شرط خروج از خریت و درک ضرورت،
تسلط اصیل و عمیق به تعاریف مفاهیم و فوت و فن تفکر مفهومی
است.
ایمانوئل کانت
ـ معلم هگل ـ
می گفت:
تفکر
یا
تفکر مفهومی
است
و
یا
اصلا
تفکر
نیست.
یعنی
برابر
با
عرعر
است.
۲
گاه از خود میپرسم آیا شعر آزادی میبخشد؟
حالا
می توان
به
سؤال درویش
کم و بیش
جواب داد:
سؤال
اما
این است
که
شعر
چیست؟
شعر
فرم
است.
شعر
فرمی از انعکاس واقعیت عینی در آیینه ذهن و ضمیر شاعر
است.
شعر
انعکاس هنری ـ استه تیکی واقعیت عینی در آیینه ذهن و ضمیر شاعر
است.
انعکاس هنری و استه تیکی
و
شناخت هنری و استه تیکی
با
شناخت علمی و فلسفی
تفاوت عظیمی
دارد.
شناخت هنری و استه تیکی
شناخت سطحی و سستی
است.
چون
شعر
در
دیالک تیکی از خودپویی و آگاهی
سروده می شود
و
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن خودپویی (خودجوشی)
است.
می جوشد از نهادم آتشفشان آواز.
به
قول محمد زهری
شعر
اگر
آگاهانه
سروده شده باشد
و
یا
اگر
در
دیالک تیک خودپویی و آگاهی
نقش تعیین کننده از آن آگاهی
باشد،
نه
شعر،
بلکه
شعار
است.
به
همین دلیل
فروغ فرخزاد
شعر سیاوش کسرایی
را
در
تحلیل نهایی
به
عنوان شعر
به
رسمیت نمی شناخت.
۳
گاه از خود میپرسم آیا شعر آزادی میبخشد؟
اکنون
می توان
به
این سؤال درویش
کم و بیش
جواب
داد:
شعر
به
میزان شناخت و شعور نهفته در آن،
می تواند
آزادی بخش
باشد.
یعنی
به
خروج خواننده و شنونده از خریت
منجر شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر