۱۳۹۸ شهریور ۸, جمعه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۷۷)



پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین

فصل ششم
وظیفه فکری فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان

بخش دوم
ادامه


۱۷
·    فرد در تفکر کلاسیک بورژوایی به مثابه من، به مثابه سوبژکت، به مثابه موجودی کوشا و اکتیو (اکتیویته = فعالیت مبتنی بر آگاهی) اعلام می شود که لیاقت عمل مستقلانه و تصمیمگیری مستقلانه را دارد.

۱۸

·    کانت، این واقعیت امر را در سطور آغازین اثرش تحت عنوان «انتروپولوژی از نقطه نظر پراگماتیکی» به شرح زیر فرمولبندی می کند:
·    «اینکه انسان در تصور خود می تواند دارای من (منیت داشته) باشد، سبب می شود که او به طرز بی پایانی، برجسته تر از کلیه موجوداتی باشد که در زمین زندگی می کنند.
·    انسان به برکت داشتن من، شخص است و به برکت  وحدت شعور، علیرغم کلیه تغییراتی که در او صورت می گیرند، شخص واحد و یکسانی می ماند.
·    با حیوانات عاری از عقل می توان هر کار دلبخواهی کرد.
·    انسان اما با رتبه و عزت خاص خود موجود کاملا متفاوتی است.»
·    (ایمانوئل کانت، «کلیات»، جلد ۶، ص ۴۰۷)

۱۹
·    این درک تغییر یافته از انسان، برای فلسفه کلاسیک بورژوایی، حاوی وظیفه اثبات «طبیعت حقیقی» انسان است.

۲۰
·    فلسفه کلاسیک بورژوایی می کوشد تا انسان را به طرز  «طبیعی» («ناتورال») و نه به طرز «غیرطبیعی» توضیح دهد.
·    یعنی بر خلاف تفکر فئودالی ـ روحانی، که انسان را به طرز فقهی توضیح می دهد.
·    یعنی بنا بر دگم انا لله و انا الیه راجعون (انسان از خدا آمده و به سوی خدا برمی گردد) توضیح می دهد.

۲۱
·    این درک تغییر یافته از انسان، برای فلسفه کلاسیک بورژوایی حاوی وظیفه اثبات «طبیعت حقیقی» انسان است.

۲۲

توماس فون اکوین
(۱۲۲۵ ـ ۱۲۷۴)
ایتالیائی الاصل
یکی از متنفذترین فلاسفه و تئولوگ های تاریخ
از
مهمترین فقهای کلیسای کاتولیک

 از
 نمایندگان اصلی فلسفه در قرون وسطی متعالی
(اسکولاستیک)
میراث معنوی خارق العاده او هنوز هم در نئوتومیسم و نئواسکولاستیک مؤثر است.
کلیسای کاتولیک روم او را جزو قدیسان تلقی می کند.

·    در قاموس توماس فون اکوین (آخوند مسیحیت) انسان «بسان همه چیزهای موجود در کره ارض، مخلوق خدا ست.»
·    (هینسکه، «توماس فون اکوین. انسان در آیینه فکر او»، ۱۹۶۵، ص ۱۱۲)

۲۳
·    فلسفه بورژوایی عصر جدید اما بر عکس توماس فون اکوین، انسان را به مثابه موجودی خودمختار (سو وه رن، مستقل)، یعنی به مثابه سوبژکت مطرح می سازد.

۲۴
·    نتیجه آن، خصلت انتقادی ـ جامعه ای (اجتماعی) انسانتصویر فلسفه کلاسیک بورژوایی است.

۲۵
·    کانت به صف کسانی می پیوندد که قصد انطباق نظام جامعه ای فرتوت با «طبیعت حقیقی» انسان را در سر دارند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر