پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
۱
· نسبی (ضد دیالک تیکی مطلق) به چیزی مشروط،، متناسب، منسوب به
چیزی دیگر اطلاق می شود:
· مثلا «حقیقت نسبی»
درمغایرت با «حقیقت مطلق»
I
نسبیت در عرصه واقعیت عینی
· نسبی چیزی است که در هستی خود، در حقیقت خود و
غیره حاوی مشخصات زیر است:
۱
·
نسبی وابسته
به چیز دیگر است.
۲
·
نسبی به واسطه
چیز دیگر مشروط می شود.
۳
·
نسبی نیازمند
واسطه است.
·
یعنی با چیز
دیگر مورد وساطت قرار می گیرد.
۴
·
نسبی تنها
در رابطه با چیز دیگر وجود و اعتبار دارد.
۵
· نسبیت اشیاء وقتی مطرح می شود که چیزی فقط به برکت
منسوب بودن به چیزی دیگر وجود داشته باشد.
· مثال:
الف
· مثلا جرم یک ذره هسته ای نسبی است.
· زیرا جرم ذرات هسته ای مشروط به حرکت ذرات است.
ب
· مثلا فوتون فاقد جرم مسکون است.
· (جرم مسکون به جرم هر جسم در سیستم مختصات معینی
اطلاق می شود که آن جسم نسبت بدان سیستم در حالت سکون قرار گیرد. مترجم)
·
جرم فوتون
فقط در رابطه با وضع حرکت با سرعت مغایر با صفر وجود دارد.
پ
·
همزمانی
حوادث نیز همانطور که تئوری نسبیت اثبات کرده، نسبی است.
·
دو حادثه
«در خود» و «برای خود» همزمان نیستند، بلکه تنها در رابطه با سیستم معینی همزمان
اند.
·
دو حادثه
که در رابطه با چنین سیستمی همزمان اند، حتما نباید در رابطه با سیستم دیگری
همزمان باشند.
ت
· تئوری نسبیت همه تعین های فیزیک را به هیچ وجه
نسبی تلقی نمی کند.
ث
· تئوری نسبیت امکان تفکیک دقیق خواص، روابط و
غیره نسبی را (مثلا همزمانی را) و خواص، روابط و غیره مطلق را به دست می دهد.
ج
· در تئوری نسبیت خاص ـ به عنوان مثال ـ عنصر خطی
امواج مینکوسکی یک مقدار مطلق است.
ح
· در عرصه جامعه، استثمار یک واقعیت امر است که
وجود نسبی دارد.
· زیرا استثمار تنها در رابطه با نظام اجتماعی
معینی وجود دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر