علل رشد پوپولیسم در اروپا و امریکای شمالی
وینسنت ناوارو
استاد سیاست عمومی دانشگاه جانز هاپکینز
در
آمریکا
و
استاد علوم سیاسیِ
در
اسپانیا
ترجمهی احمد سیف
تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
همچنین ردّ سیاستهای نولیبرالی
(یعنی رفرم بازار کار که موجب بیکاری و ناپایداری و تزلزل میشود،
کاستن
از هزینههای عمومی، کاهش حمایتها و حقوق اجتماعی، و تمرکز قدرت در دست
حکومت مرکزی، که از دید این جماعت درواقع ابزاری در دست لابیگران مالی و
اقتصادی است).
نئوفاشیسم
به
قول استاد عوامفریب دانشکاه
اولا
مخالف «رفرم بازار کار»
است
که
«موجب بیکاری و ناپایداری و تزلزل (؟) شده است.»
نئوفاشیسم
ثانیا
مخالف «کاستن از هزینه های عمومی، کاهش حمایت ها و حقوق اجتماعی»
(تخریب دولت های سوسیال)
است.
نئوفاشیسم
ثالثا
مخاف
«تمرکز قدرت در دست حکومت مرکزی»
است
که
«از دید این جماعت درواقع ابزاری در دست لابیگران مالی و اقتصادی است.»
۱
نئوفاشیسم
ثانیا
مخالف «کاستن از هزینه های عمومی، کاهش حمایت ها و حقوق اجتماعی»
(تخریب دولت های سوسیال)
است.
بسان فاشیسم و فوندامنتالیسم
چپنما
ست.
چپنمایی نئوفاشیسم
اما
تاکنون
بررسی
نشده است
تا
ماهیت ارتجاعی و کنسرواتیو (محافظه کار، ضد انقلابی و ضد پرولتری) آن
افشا شود.
ما
سعی می کنیم
با
مثال های مشخص
به
کشف ماهیت طبقاتی این چپنمایی نئوفاشیسم
نایل آییم.
۲
یکی از فرم های نمودین (مظاهر) چپنمایی نئوفاشیسم
خودی گرایی و خارجی ستیزی
است.
نئوفاشیسم مثلا در مجارستان تحت سرکردگی حزب عربان،
خواهان حفظ طهارت نژادی و ملی و مذهبی و فرهنگی مجارها ست.
اما
همین طویله مجارستان
به
کانون فعالیت سران جهانی نئوفاشیسم و پناهگاه جانیان جهانی
از
سویی
و
به
بزرگترین خریدار تسلیحات نظامی در اروپا
از
سوی دیگر
مبدل شده است.
یعنی
خارجی
در
قاموس نئوفاشیسم
فقط
به
فراریان از ذلت اقتصادی و جنگی
اطلاق می شود.
همین لاشخورهای مجارستان
که
دور تا دور طویله خود
را
سیم خاردار چند باره
کشیده اند
و
موشی
حتی
نمی تواند
وارد طویله آنها شود،
به
استقبال جانیان جهانی نئوفاشیسم در فرودگاه ها
می روند
و
بهترین کاخ ها
را
در
اختیارشان
قرار می دهند.
ضمنا
برای توده های مجار
رفاه بخور و نمیری
هم
فراهم می آورند.
۳
ترامپ
مهاجران امریکای لاتین و غیره
را
مجرم بالفطره
قلمداد می کند
و
به
بهانه حفظ طهارت نژادی و اخلاقی و فرهنگی طویله از میکروب های خارجی و خدمت به کارگران سفیدپوست
قصد کشیدن دیواری با هزینه بیلیون دلاری
در
سر
دارد.
اما
همین ترامپ چپنما
لاشخورهای خونخوار عرب و عجم عربستان و عردوغانستان و غیره
را
در
کاخ سفید و در برج شخصی اش
پذیرا می شود
و
قراردادهای تسلیحاتی نجومی با این خارجی های فرهنگ ستیز بی فرهنگ
را
به
رخ کارگران سفید پوست می کشد
و
چنان وانمود می کند
که
انگار
سود فروش تسلیحات
نه
به
جیب کنسرن های امپریالیستی
بلکه
به
حساب توده های کارگر امریکایی
ریخته می شود.
۴
نئوفاشیسم در آلمان امپریالیستی
حتی
خود
را
خلق زحمتکش
جا می زند
و
مخالفت خونین خود
با
پناهندگی دادن به فراریان از دوزخ جنگ سوریه و غیره
را
به
عنوان حراست از طهارت نژادی و ملی و فرهنگی و مذهبی ملت المان
قلمداد می کند.
اما
همین پناهنده ستیزی «خلقی» و «کارگری» نئوفاشیسم
شمشیری دو لبه
است:
الف
این چپنمایی نئوفاشیسم
را
جناح حاکم طبقه حاکمه
(استبلیشمنت)
برای چرخش هرچه بیشتر به راست
و
برای تشدید هرچه بیشتر مبارزه طبقاتی از بالا
بهانه و دستاویز قرار می دهد:
در
نتیجه
استبلیشمنت
با
عقد قراردادهایی با اجامر ترکیه و تروریست های لیبی و دیگر کشورهای عربی و حمایت مالی
مهاجران پناهجوی بی پناه
را
در
دوزخ ترکیه و لیبی و غیره
در
بدترین شرایط ممکنه
به
«زندگی» و بردگی بدتر از مرگ
محکوم می سازند.
ب
مهاجرینی
هم
که
شانس آورده اند
و
به
بهشت اروپا
رسیده اند،
برخلاف قوانین پناهندگی بورژوایی آلمان
چه بسا
به
عوض زندگی در محل سکونت آبرومندانه ای
در
طویله های بزرگ بغل هم می خوابند و از فرط عصبیت و جنون
چه بسا
خون همدیگر را بر زمین می ریزند.
ضمنا
به
هر ذلتی
تن در می دهند تا به کشور ویران خود
برگردانده نشوند.
۵
نئوفاشیسم در ایتالیا
حکومت می کند
و
شب و روز
سنگ زحمتکشان طویله
را
به
سینه می زند.
حتی
ادای حاتم طائی
را
در می آورد
و
خرده ریزی از سفره دولت
جلوی زحمتکشان ایتالیا
می ریزد
تا
داوطلبانه و دموکرات مآبانه
انتخابش کنند.
اما
در
همین ایتالیای تحت حکومت نئوفاشیسم
مهاجرین
حتی
مهاجرین از اروپای شرقی
به
مثابه بردگان بی حق و حقوق
مورد استثمار وحشت انگیز قرار می گیرند.
همین نئوفاشیسم مدافع حقوق زحمتکشان ایتالیا
سرحدات طویله خود
را
به
روی پناهندگان
بسته است
و
حتی
به کشتی های نجات غریق
اجازه لنگر انداخن در سواحل طویله
را
نمی دهد
و
ناخدایان کشتی های منجی پناهندگان در حال مرگ
را
به محاکمه می کشد.
محتوای طبقاتی راست دارد
و
در
خدمت تشدید مبارزه طبقاتی از بالا
از
سویی
و
خدمت غیرمستقیم به جناح حاکم طبقه حاکمه (استبلیشمنت)
از
سوی دیگر
است:
یعنی
بدین طریق
استبلیشمنت
هم
سیمای هومانیستی کاذب خود
را
حفظ
می کند
و
هم
مبارزه طبقاتی از بالا
را
در
مقیاس ملی و بین المللی
شدت می بخشد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر