پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
رهبری
(ریاست، اداره)
۱
· رهبری به وساطت و تنظیم
آگاهانه مناسبات و روابط جامعه ای با سازماندهی برنامه ریزی شده (پلان بندی شده) و
با تحقق (واقعیت بخشی به) عمل انسانی در رابطه با آماج گزاری ها و هدف گزاری های
جامعه ای اطلاق می شود.
۲
· رهبری به مثابه مناسبت
اجتماعی خاص، از این رو، عبارت است از وساطت و تنظیم جامعگیت فرد بر سطح توسعه
تاریخی ـ مشخص معین قوا و ظرفیت های (استعدادهای) تولیدی (مولد، خلاق) او.
۳
·
به قول کلاسیک های مارکسیسم، «کلیه کارهای جامعه ای و
اجتماعی (همبودین) بیواسطه، در مقیاس بزرگتر، کم و بیش محتاج ریاست (هدایت) است تا
هارمونی (هماهنگی) کردوکارهای فردی وساطت شود و فونکسیون های عام جامه عمل پوشند.
·
کردوکارها و فونکسیون هایی که از حرکت مولد (تولیدگر) کل
جسم انسانی (در مغایرت با حرکت اعضای خودمختار (مستقل) انسانی) نشئت می گیرند.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»،
جلد ۲۳، ص ۳۵۰)
۴
· رهبری (اداره، ریاست) در
هر فرماسیون اقتصادی حاوی خصلت دوگانه ای است:
الف
· رهبری این فونکسیون دوگانه
اش را اولا از سطح توسعه تاریخی ـ مشخص نیروهای مولده می گیرد.
ب
·
رهبری این فونکسیون دوگانه اش را ثانیا از طرز خاص از آن خود
کردن جامعه ای خاص طبیعت می گیرد.
·
یعنی از ماهیت اجتماعی مالکیت موجود می گیرد.
۵
· به قول کلاسیک های
مارکسیسم، «کار قشر فوقانی و رهبری، بالضروره (جبرا) همه جا زمانی پدید می آید که
روند بیواسطه تولید، فرم روند به لحاظ جامعه ای مرکب به خود می گیرد و فرم کار
منفرد مولدین مستقل را از دست می دهد.
۶
·
در کلیه کارهایی که افراد بیشماری همکاری می کنند، بالضروره، پیوند و وحدت روند به صورت اراده
ترکیبگر (وحدت بخش) نمودار می گردد و به صورت فونکسیون هایی نمودار می گردد که نه
به «زیرکار» ها (کارهای جزئی)، بلکه به کل کردوکار کارخانه مربوط می شوند.
· به همان سان که در رهبری ارکستر می بینیم.
۷
·
این کار تولیدی ئی است که در هر شیوه تولید مرکب (ترکیب
یافته) باید صورت گیرد.»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۵، ص ۳۹۷)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر