جمعبندی
از
مسعود بهبودی
یکی از فواید شکست اردوگاه سوسیالیستی
رو شدن دست احزاب چپ قلابی
و
یا
به عبارت روشن تر
رو کردن داوطلبانه دست خود
توسط سران احزاب چپ قلابی
(سوسیال ـ دموکراسی، احزاب کار و کارگر و کمونیست اروپایی و غیره)
بوده است.
۱
خلایق خر
بالاخره متوجه شدند که میان احزاب کنسرواتیو (محافظه کار، ضد انقلابی)
و
احزاب صورتی (سوسیال ـ دموکرات و چپ و سوسیالیسم دموکراتیک و غیره)
کمترین تفاوت طبقاتی وجود ندارد.
۲
علاوه بر این
ورشکست احزاب استالینیستی
موسوم به احزاب کمونیست از در عقب
و
استحاله این طویله ها به احزاب رفرمیستی (بورژوایی ـ امپریالیستی)
توده های مردم را
به
منجلاب بی آلترناتیوی
پرتاب کرده است.
۳
توده های مردم
نماینده اصیلی در دیدرس نمی یابند.
۴
در
این چنین شرایط یأس انگیزی
بوده
که
فاشیسم
از
آستین امپریالیسم
و
فوندامنتالیسم
از آستین فئودالیسم
بیرون زده است
و
به
تهاجم همه جانبه آغاز کرده است.
ریشه ها و عندیشه ها
ریشه
همیشه
بنا
بر
اساسی ترین اصل مارکسیسم ـ لنیینسم
بنا
بر
تز درک ماتریالیستی تاریخ
(بزرگ ترین کشف مارکس)
در
زیربنای اقتصادی
است
در
مناسبات تولیدی
است
در
حاکمیت طبقاتی
است
و
نه
در
حکومت ولایی سید علی
به عوامفریبی پایان دهید
تا
رستگار شوید.
راستی هدف از این جنگ و کشتار چیست؟
۱
حالا بین خودمان مثلا این عنقلابی ها در خاوران های خاور
از عراق تا لیبی
از سومالی از سوریه
از طوطی تا تابوتی
برای چی وارد جنگ با یکدیگر شده اند؟
۲
برای تبدیل طویله به ویرانه؟
۳
اینهمه هزینه سید علی و اسد و پوتین و ترامپ و عردوغان و این و آن
برای چیست؟
۴
برای داد و ستد (دست به دست گشتن) خرابه های جنگی؟
۵
کجا ست
عقل رهایی بخش؟
از اوتوپی تا علم
۱
اینها تخیلاتند.
۲
دیکاتوری پرولتاریا مرحله عبور از سرمایه داری به سوسیالیسم است.
۳
سوسیالیسم نخست باید ساخته شود.
۴
برای ساختمان سوسیالیسم
طبقه کارگر و توده باید به خودپرروی بپردازد.
۵
طبقه کارگر و توده چندین هزار سال است که محروم از نعمات فکری است و یکشبه که علامه نمی شود تا چنین و چنان کند
سعدی
آن که نقشی دیگر اش
جایی مصور میشود
نقش او در چشم ما هر روز خوشتر میشود
عشق دانی چیست؟
سلطانی که هر جا خیمه زد
بی خلاف آن مملکت بر وی مقرر میشود
دیگران را تلخ میآید شراب جور عشق
ما ز دست دوست میگیریم و شکر میشود
دل ز جان
برگیر
و
در
بر
گیر
یار مهربان
گر بدین مقدار ات
آن دولت میسر میشود
هرگزم در سر نبود اندیشه سودا ولیک
پیل اگر دربند میافتد
مسخر میشود
عیشها دارم در این آتش
که
بینی
دم به دم
کاندرونم گر چه میسوزد
منور میشود
تا نپنداری که با دیگر کس ام خاطر خوش است
ظاهرم
با
جمع
و
خاطر
جای دیگر میشود
غیرتم گوید
نگویم با حریفان راز خویش
باز میبینم که در آفاق
دفتر میشود
آب شوق از چشم سعدی میرود بر دست و خط
لاجرم چون شعر میآید
سخن
تر
میشود
قول مطبوع از درون سوزناک آید که عود
چون همیسوزد
جهان
از
وی
معطر میشود
شهریار
چشم خود بستم كه ديگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد:
«ديوانه
من می یبینمش»
برای کشف ایراد نظری شهریار
باید
به
نقش تعیین کننده دیده
در
دیالک تیک دیده و دل
اندیشید.
۱
تا دیده (چشم و دیگر ارگان های حسی) ندیده باشد،
دل
کور می ماند و نمی تواند به وجود معشوق پی ببرد.
۲
بدون ارگان های حسی
بدون سیگنال های حسی
شناختی میسر نمی شود.
۳
نقش تعیین کننده در دیالک تیک حسی و عقلی
از آن حسی است.
۴
اگر دل بعدها می تواند بدون حمایت ارگان های حسی ببیند
به برکت سیگنال های ذخیره شده در حافظه است.
۵
دل
و یا ضمیر و یا عقل
بدون حمایت حواس
ول معطل است
دست در دست توله
به
مهر
۱
رابطه ای یکسویه
۲
مادر و پدر به وقت پیری
چه بسا
سال ها
روی همین فرزند
را
نخواهد دید.
۳
به ویژه
به وقت نیاز
به وقت تنهایی
به وقت ضعف و بی کسی و بی پناهی
۴
طنز طبیعت بی رحم
همین است:
اصیل ترین و قوی ترین عشق
به مثابه رابطه واره ی یکسویه ای
که
رابطه نیست.
۵
یادش به یاد باد
ایرج میرزا با شعر رئالیستی موسوم به قلب مادر
پیش شرط دادن قول بهشت به کسی
خودمختاری (سو وه ره نیته) قول دهنده است.
۱
در
تئولوژی
(فقه، شریعت)
فقط خدا ست که خودمختار است و
می تواند به کسی قول بهشت بدهد و به قول خود (به عهد خود) وفا کند.
۲
آخوندهای کلیمی و مسیحی و مسلمان
اما
خودمختار نیستند تا قول بهشت به کسی بدهند.
بهشت ملک بابای شان نیست.
۳
این زباله ها برای استثمار و استحمار مؤمنین
وعده بهشت
(وعده سر خرمن)
می توانند بدهند.
۴
حتی اگر سند کتبی بفروشند
و
یا کفن نسوز در آتش جهنم بفروشند
پارسی بر علمای عیرانی عوامفریب فیزیک در طویله امریکا
۱
فیزیک و علوم تجربی و طبیعی دیگر
را
نمی توان توده ای کرد.
۲
موضوع فیزیک و علوم تجربی و طبیعی دیگر
ضمنا
جزئیات است.
۳
توده
به خرد کل اندیش نیاز دارد
تا
فریب علمای عوامفریب امپریالیسم را نخورد
۴
خرد کل اندیش و یا فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی
کل
را
تماتیزه می کند
(موضوعیت می بخشد)
۵
و
حقیقت
در
کل
است.
۶
و
نه
در جزء
۷
حقیقت فیل
به عنوان مثال
نه
در
دم
و
خرطوم
و
عاج فیل
بلکه در کل وجود فیل است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر