۱۳۹۸ تیر ۱, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۴۸)

 

شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.


شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص  ۱۵ ـ ۲۲)

 حکایت دوم
بخش دوم


خردستیزی
 (ایراسیونالیسم)،
 دین و آئین حافظ
است.

مثالی چند
در
زمینه خردستیزی در فلسفه حافظ

۱
ورای طاعت دیوانگان، ز ما مطلب
که شیخ مذهب ما عاقلی گنه دانست.

معنی تحت اللفظی:
از
ما
غیر از پیروی از مجانین
چیزی انتظار نداشته باش.

برای اینکه شیخ آیین ما
خردگرایی و خردمندی
را
گناه می داند.

حافظ
در
این بیت غزل،
عاقلی
را
حتی
گناه می داند و دیوانگی و جنون را می ستاید.

انتخاب مقوله «می»، به مثابه مرکزی ترین مقوله در جامعه ـ تئوری حافظ،
 از
 این رو
 ست.

می
هوش و عقل آدمی
را
زایل می کند
و
از
خود و محیط زیست خود
بی خبر و بیهوش می سازد.

۲
خرقه زهد مرا، آب خرابات ببرد
خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت.

معنی تحت اللفظی:
می
بسان سیلی
خرقه پارسایی مرا
برد
و
خانه خرد مرا
به
آتش کشید.

حافظ
در
 این بیت غزل،
از
فونکسیون و نقش می (آب خرابات و آتش میخانه)
پرده بر می دارد:
پایان دادن به پارسایی
و
  تخریب خانه خرد.

تجلیل پیگیر حافظ از می و میخانه و پیر مغان و پیر میفروش و ساغر و ساقی
به
معنی خردستیزی
است
و
بس.

ادامه دارد.
-->

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر