۱۳۹۸ تیر ۴, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۵۰)

 

شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.


شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص  ۱۵ ـ ۲۲)

 حکایت دوم
بخش دوم


۱
ما را ز منع عقل مترسان و می بیار
کآن شحنه در ولایت ما هیچکاره نیست.

معنی تحت اللفظی:
می بیاور
و
ما
را 
از
امر و نهی عقل
نترسان.
برای اینکه
این داروغه (گشت عرشاد)
 در
ولایت ما
همه کاره است.

حافظ
در
 این بیت غزل،
صفت منفی و نامطلوب «شحنه»
را
به
عقل
 نسبت می دهد
که
حتی
ریاکاری پیشه می کند
و
مخفیانه می می خورد.

این
هم
نشانه بارز بیزاری خواجه
از
عقل اندیشنده
است.

پایان

۲
چو لشکر برون تاخت، خشم از کمین
نه انصاف ماند، نه تقوی، نه دین

معنی تحت اللفظی:
اگر خشم
بسان لشکری
از
کمین بیرون تازد،
نه
از
انصاف
اثری می ماند
و
نه
از
دین.

سؤال

سعدی
در
این بیت شعر،
دیالک تیک غ  و ع
را
به
 شکل دیالک تیک خشم و انصاف و تقوی و دین بسطمی دهد و نقش تعیین کننده و مثبت
را
از آن
ع
(انصاف و تقوی و دین)
می داند.

جواب

سعدی
در
این بیت شعر،
دیالک تیک غریزه و عقل
را
به
 شکل دیالک تیک خشم و انصاف و تقوی و دین بسطمی دهد و نقش تعیین کننده و مثبت
را
از آن
عقل
(انصاف و تقوی و دین)
می داند.

۳
تار و پود آثار و اشعار سعدی
 به
 تحقیر غریزه
در
فرم های مختلف آن
اختصاص دارد.

فرم های مختاف غریزه
به
عنوان مثال
 نفس، دیو درون، دشمن درونی و غیره اند.

سعدی
به
نقش حیاتی ـ مماتی و بی بدیل و بی جانشین غرایز طبیعی انسانی آگاه نیست.

سعدی
غرایز طبیعی
را
 جزو شیاطین و همکار و دستیار شیاطین
تلقی می کند
و
سرکوب بی رحمانه آنها
را
اکیدا
 توصیه می کند.

این تصور غلط هنوز هم در شعور اجتماعی مردم ایران جانسختی می کند.

انسان بدون غرایز طبیعی نمی تواند حتی لحظه ای ادامه حیات دهد.

غریزه دشمن عقل نیست.

غریزه ضد دیالک تیکی عقل است.
یعنی
  در
وحدت و تضاد همزمان
با
 عقل
 است.

البته
در
صحت این نظر سعدی
که
عقل باید به کنترل و هدایت غریزه بپردازد،
کوچکترین تردیدی نیست.

این
اما
هرگز
به
 معنی تحقیر، تخریب (سرکوب) و نفی غریزه
 نیست.

این
به
معنی گذار بنی بشر از عالم حیوانی به عالم انسانی،
از
 عالم جبر و ضرورت به عالم اختیار و آزادی
است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر