۱۳۹۸ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

مطلق و نسبی (۱)


پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
     
۱
·      مطلق و نسبی به تعین های متضاد واقعیت عینی و شناخت اطلاق می شوند که در وحدت با هم به کلیه اوبژکت های جهان مادی و به انعکاس آنها در روح (شعور)  انسانی مربوط می شوند.

۲
·      مطلق تنها با نسبی و در نسبی وجود دارد.

۳
·      نسبی نیز در عین حال حاوی مطلق است.


دیالک تیک مطلق و نسبی
 در
واقعیت عینی

۱
·      مطلق و نسبی در رابطه دیالک تیکی با هم قرار دارند.
·      یعنی اضدادی اند که همدیگر را مستثنی، اما در عین حال، همدیگر را مشروط می سازند.

۲
·      بنابرین، ماده اگرچه وجود مطلق دارد و هیچ چیز دیگر آن را مشروط نمی سازد، یعنی نه، می توان خلقش کرد و نه، می توان نابودش ساخت، با این حال، ماده ی «در خود»، به مثابه  جوهر مطلق، آنطور که فلسفه ایدئالیستی می پندارد، وجود ندارد، بلکه در تنوع و کثرت بی نهایت فرم های مشخص ساختار و حرکت خود وجود دارد و هر کدام از آنها نسبی اند:

الف
·      یعنی فرم های مشخص ساختار و حرکت ماده به وسیله یکدیگر مشروط می شوند.

ب
·      یعنی فرم های مشخص ساختار و حرکت ماده وابسته به یکدیگرند.

۳
·      یعنی فرم های مشخص ساختار و حرکت ماده به لحاظ مکانی و زمانی محدود و «پایانمند» اند.

۴
·      حرکت به این دلیل که ماده ی بی حرکت وجود ندارد، صفت مطلق ماده است.

۵
·      اما حرکت همواره به فرم های مشخص نسبی ماده مربوط می شود و از این رو خود خصلت نسبی دارد.

·      (یعنی دیالک تیکی از نسبی و مطلق است. مترجم)

۶
·      بنابرین، همه فرم های ساختار و حرکت ماده در وجود مشخص خود نسبی اند.
·      اما آنها (همه فرم های ساختار و حرکت ماده) همزمان در مادیت خود، یعنی در مشخصه خود به مثابه  «فرم وجودی ماده متحرک بودن» مطلق اند.

۷
·      همان طور که در واقعیت عینی نمی توان مطلق و نسبی را از هم جدا کرد، به همان سان نیز در روند شناخت نمی توان آندو را از هم مجزا نمود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر