۱۳۹۸ تیر ۹, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۵۱)

 

شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.


شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص  ۱۵ ـ ۲۲)

 حکایت دوم
بخش دوم


 ۱
چو لشکر برون تاخت، خشم از کمین
نه انصاف ماند، نه تقوی، نه دین

ندیدم چنین دیو، زیر فلک
که از وی گزینند چندین ملک.

معنی تحت اللفظی:
در زیر آسمان
چنین دیوی وجود نداشته
که
از
آن
بتوان چندین فرشته تشکیل داد.

این بیت شعر سعدی
را
باید
در
رابطه با بیت قبلی
درک کرد و توضیح داد:

سؤال

سعدی
دیالک تیک خ  ـ انصاف و تقوی و دین
در
بیت قبلی
را
در
این بیت شعر
 به
شکل دیالک تیک د  و فرشته بسط می دهد.

جواب

سعدی
دیالک تیک خشم ـ انصاف و تقوی و دین
در
بیت قبلی
را
در
این بیت شعر
 به
شکل دیالک تیک دیو و فرشته بسط می دهد.
 
سعدی
 در این بیت شعر،
غریزه خشم
را
 دیو
 می نامد.

این
همان نظر همیشگی باطل سعدی است
که
 نفس (غرایز طبیعی) انسانی
را
 دشمن او
تلقی می کند.

او
عقل
را
پیش شرط انصاف و تقوی و دین
قرار می دهد
و
به
مثابه صفتی فرشته ای
می ستاید.

گرایش به خردستیزی،
 حدود صد سال بعد،
توسط حافظ 
باید 
 دلایل ایدئولوژیکی ـ طبقاتی ـ معرفتی داشته باشد:
با
خردگرائی
 نمی توان
 از
 مواضع سست و لرزان فئودالی
دفاع کرد.

برای دفاع از نظام نامعقول،
باید
نخست
 خنجر بر گلوی خرد
نهاده شود.

حافظ برای توضیح پدیده های طبیعی و اجتماعی
مفاهیم  ایراسیونال (ضد عقلی)
از
 قبیل «چرخ فلک»، «چرخ گردون»، «دور سپهر»، «دور زمانه»، «کلک قضا»، «تقدیر»، «طالع»، «بخت»، «اقبال»، «عهد ازل»، «الست»، «سحر»، «جادو»  و غیره
 را
به
خدمت
 می گیرد.

مفاهیم راسیونال (عقلی)
در
 فلسفه حافظ
به
ندرت
یافت می شوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر