شین میم شین
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۱۱ ـ ۱۵)
۱
چو دزدان ز هم باک دارند و بیم
رود در میان، کاروانی سلیم.
معنی
تحت اللفظی:
اگر
گردنه
گیران
از
یکدیگر
باک
داشته باشند،
کاروان
به
سلامت
به
مقصد می رسد.
سعدی
در
این بیت شعر،
دیالک تیک بیم
را
برای جلوگیری از دزدی کارگزاران دربار
به
خدمت می گیرد.
همه رهنمودهای سعدی بر مبنای دیالک تیک بیم
استوار می شوند:
بیم از خدا،
بیم از سایه خدا
و
اکنون بیم مأمورین دولتی از یکدیگر.
جامعه ایدئال سعدی،
تفاوت چندانی با همبود گرگ ها ندارد:
بیم از حیوانات قوی تر،
بیم از شکارچی و چوپان و فئودال های ماجراجو و
خودنما
و
بیم از یکدیگر.
رهنمودی
که
سعدی
در
این بیت شعر
عرضه می دارد،
امروزه
از
سوی همه کارفرمایان جوامع طبقاتی
مو به مو،
به
مورد اجرا
گذاشته می شود:
ایجاد خصومت، رقابت، چشم هم چشمی میان کارمندان و
کارگران.
این
احکام
نه
تنها
از
پایگاه طبقاتی سعدی،
بلکه
از
شم طبقاتی تیز او
پرده بر می دارند.
سعدی مشاور ساده دربار فئودالی نیست،
که
به
خاطر
مستمری اش
کار کند.
سدی
پیوند ارگانیک (عضوی)
با
طبقه حاکمه و فرماسیون اقتصادی فئودالی
دارد.
سعدی
روشنفکر ارگانیک طبقه حاکمه
است.
از
این رو
باید
ملاقات های او با مولوی و دیگر نمایندگان اوپوزیسیون ضد فئودالی
را
از
این نقطه نظر
نیز
بررسی کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر