تضاد اصلی، تضاد فرعی
احمد سپیداری
منبع:
نوید نو
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور
همانطور که ذکرش گذشت
ما
قبل
از
ادامه تحلیل
به
تعدادی
از
تضادهای دیالک تیکی مهم
اشاره می کنیم
و
تعریف مختصری از آنها
و
ضمنا
از
تضاد اصلی
عرضه می داریم:
۱
تضادهای ساختاری و روندی
(دیالک تیک ساختار و روند)
۲
تضاد های داخلی و خارجی
(دیالک تیک داخلی و خارجی، درونی و برونی)
۳
تضادهای ماهوی و غیرماهوی
(تضاد های اصلی و فرعی، عمده و غیرعمده، اساسی و غیراساسی)
(دیالک تیک ماهیت و پدیده، بود و نمود، ظاهر و ذات)
۴
تضادهای آشتی پذیر و آشتی ناپذیر
(غیر آنتاگونیستی و آنتاگونیستی)
۵
تضادهای سیستم نگهدار و سیستم برانداز (سیستم ستیز)
۴
تضادهای آشتی پذیر و آشتی ناپذیر
(غیر آنتاگونیستی و آنتاگونیستی)
۱
در
حالیکه
تضادهای اصلی و فرعی، داخلی و خارجی
هم
در
طبیعت
و
هم
در
جامعه
عمل می کنند،
تضادهای آشتی پذیر و آشتی ناپذیر
فقط
مخصوص جامعه بشری
اند.
الف
تضاد آشتی ناپذیر
۱
تضاد آشتی ناپذیر
(آنتاگونیسم)
تضادی
است
مبتنی
بر
اختلافات طبقاتی طبقات اجتماعی و گروه های اجتماعی مختلف
۲
تضادهای آشتی ناپذیر
تضادهای طبقاتی
اند.
۳
تضادهای آشتی ناپذیر
قبل از همه
میان طبقات اصلی هر فرماسیون اجتماعی معین
وجود دارند:
الف
میان برده ها و برده داران
ب
میان رعایا و اربابان فئودال
پ
میان کارگران و سرمایه داران
ت
میان اخلاق بورژوائی و اخلاق سوسیالیستی
و
غیره.
۴
تضادهای آشتی ناپذیر
می توانند
برای مدت زمان معینی
میان طقات استثمارگر
نیز
وجود داشته باشند:
مثلا
در
دوره انقلاب بورژوائی در قرن هفدهم تا نوزدهم
میان بورژوازی و اشرافیت فئودالی ـ ارتجاعی
تضاد آشتی ناپذیر
وجود داشت.
۵
تضادهای آشتی ناپذیر
می توانند
در
درون طبقه استثمارگر واحدی
در
مقیاس بین المللی
نیز
تشکیل شوند:
مثلا
جنگ دول امپریالیستی برای تجدید تقسیم جهان.
۶
گرایش عمومی تضادهای آشتی ناپذیر
تشدید بی وقفه آنها
ست
و
لذا
به
بروز اختلافات شدید میان نیروهای اجتماعی مربوطه،
به
برخوردهای خصومت آمیز میان طبقات اجتماعی متخاصم،
به
بروز خارجی نسبتا ناگهانی و قهر آمیز
و
به
بروز اختلافات سیاسی و اجتماعی
منجر می شوند.
ب
تضادهای آشتی پذیر
تضادهای آشتی پذیر
۱
تضادهای آشتی پذیر
بیانگر تضادهائی میان طبقات و گروه های اجتماعی مختلف اند،
که
علاوه بر اختلاف منافع،
دارای منافع اساسی مشترک
نیز
هستند.
۲
حل تضادهای آشتی پذیر
نیز
اگرچه
از
طریق «مبارزه» اضداد
صورت می گیرد،
ولی
به
کمک متدهائی
عملی می شود،
که
منافع مشترک نیروهای مختلف اجتماعی
را
در نظر می گیرند
و
از تبدیل تضاد به رویاروئی قهرآمیز
(آن سان که در مورد تضادهای آشتی ناپذیر رایج است)،
ممانعت به عمل می آورند.
****
۲
تضادهای آشتی ناپذیر
ـ بنا بر خصلت خویش ـ
تغییر ناپذیر نیستند.
۳
تضادهای آشتی ناپذیر
می توانند
تحت شرایط معینی
به
تضادهای آشتی پذیر
بدل شوند:
الف
اگر
تناسب قوا
به
نفع طبقه کارگر
باشد،
امکان آن پدید می آید
که
تضاد آشتی ناپذیر میان طبقه کارگر و متحدان آن با بخشی از بورژوازی
که
در
مرحله گذار به سوسیالیسم هنوز مواضعی
را
در
اختیار
دارد،
به
تدریج
به
تضاد آشتی پذیر
بدل گردد
و
از
طرق صلح آمیز
حل شود.
۴
بغرنجی گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم
از
آن رو
ست
که
تضادهای آشتی ناپذیر و تضادهای آشتی پذیر
در
جوار هم
قرار می گیرند
و
بر
هم
تأثیر متقابل
می گذارند.
۵
و
لذا
شناخت خصلت تضادها و تعیین متد مناسب برای حل آنها
از
اهمیت سیاسی مهمی
برخوردار
است.
۶
تضادهای زیر در جوامع سوسیالیستی
که
فارغ از منافع طبقاتی خصمانه
اند،
خصلت آشتی پذیر
دارند:
الف
تضاد میان تولید و مصرف
ب
تضاد میان مالکیت سوسیالیستی درصنعت و مالکیت تعاونی در کشاورزی
پ
تضاد میان منافع فردی و منافع اجتماعی
و
غیره.
۷
تحت رهبری حزب طبقه کارگر،
حل این تضادها
از
طریق عمل مشترک کلیه اقشار جامعه
بر
مبنای وحدت اخلاقی ـ سیاسی و منافع مشترک
صورت می گیرد.
۵
تضادهای سیستم نگهدار و سیستم برانداز (سیستم ستیز)
۱
بنا بر سیستمتئوری ،
تضادهای آشتی ناپذیر جوامع طبقاتی
به
مقوله تضادهای سیستم برانداز
تعلق دارند.
۲
تضادهای سیستم برانداز
به
دلیل ساختار خاص سیستم مربوطه،
گرایش
به
انفجار عرصه ثباتمند سیستم
دارند.
۳
تضادهای سیستم برانداز
مثلا
در
عناصر شیمیائی رادیو اکتیو،
تضاد میان نیروهای کولمبی و نیروهای حافظ هسته،
تضاد سیستم براندازی
است
که
باعث تجزیه رادیو اکتیو عناصر شیمیائی
می شود.
۵
تضادهای آشتی پذیر
ـ برعکس ـ
به
مقوله تضادهای سیستم نگهدار
تعلق دارند.
۶
عمل تضادهای آشتی پذیر
برای
وجود و توسعه سیستم مربوطه
ضرور و الزامی
است.
۷
تضادهای آشتی پذیر
در
چارچوب سیستم مربوطه،
به
طور لاینقطع
حل می شوند
و
مجددا تشکیل می یابند.
۸
تضادهای آشتی پذیر
یا
به
ثبات سیستم
می افزایند
و
یا
به
حفظ سیستم
کمک می رسانند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر