پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین
۱
· منطق هنجاری (دئونتیک) در واقع به معنی الزام، تکلیف است.
۲
· منطق هنجاری (دئونتیک) به نحوه معینی از اشتغال علمی به مسائل مربوط به تکالیف، هنجارهای (بویژه
اخلاقی)، فرامین، فراخوان ها و امثالهم اطلاق می شود.
۳
· مفهوم «دئونتولوژی» در آثار بنتام به مثابه مشخصه ای برای آموزش تکلیف فلسفی
(که رنگ سودمندی گرایانه داشت)
رواج زیادی پیدا نکرد.
۴
· «دئونتیک» حاوی معنی بمراتب محدودتری است.
۵
· مفهوم «دئونتیک» در دهه های اخیربه مثابه گویشی
برای بررسی مسائل منطقی و کلا ساختاری فرم های فکری و سیستم های هنجاری و دستوری
(بویژه سیستم ها و فرم های فکری اخلاقی ـ هنجاری و اخلاقی ـ دستوری) توسعه یافته
است.
۶
· دئونتیک را می توان به مثابه یک رشته پژوهشی
تلقی کرد که در حال توسعه است و هنوز نمی توان آن را به مثابه رشته علمی کامل با
موضوع نسبتا روشن و معین و با سیستم بسته ای از براهین و متدها درنظر گرفت و تعریف
کرد.
۷
· در رابطه با ماهیت، هدف و امکانات دئونتیک میان
نمایندگان آن اختلاف نظر (گاهی شدیدی) وجود دارد.
۸
· هنوز هیچکدام از نظرات بیشمار مربوط به اثبات
دئونتیک مقبولیت عمومی کسب نکرده اند.
۹
· مسئله مطروحه از سوی یورگنسون مبنی بر این که آیا می تواند به طور کلی منطق هنجارها و
یا فرامین وجود داشته باشد و یا این که باید با استفاده خاص از منطق مدرن معمول
این وظیفه را به انجام رساند، حاکی از این وضع و حال است.
۱۰
· اما با این حال، تأملات دئونتیکی موجب پیدایش
سلسله نظرات مهمی راجع به ساختارمنطقی سیستم های هنجاری شده است و به روشن کردن
برخی مسائل مربوط به ماهیت هنجارهای اخلاقی و روابط موجود میان آنها و پدیده های روحی
(شعوری) دیگر کمک کرده است.
۱۱
· برای روشنتر شدن مطلب بهتر است به مسائل اصلی
اشاره کنیم که آثار دئونتیکی قصد حل شان را در سر دارند.
· مسائل زیر از آن جمله اند:
الف
· مشخصات خودویژه هنجارها و فرامین به مثابه فرم
های فکری خاص، از لحاظ منطقی کدامند که باعث تمایز
آنها از احکام می شوند؟
ب
· روابط منطقی میان هنجارها و جهان واقعی و یا
میان هنجارها و اعمال انسانی کدامند و چگونه می توان (همان سان که ارزش حقیقت احکام تعیین می شود) به ارزیابی آنها
پرداخت؟
پ
· رفتار احکام و هنجارها (و یا فرامین) نسبت به هم
به لحاظ منطقی چگونه است؟
ت
· رفتار هنجارها و فرامین به مثابه مضامین معنوی
نسبت به مسایل تبیین زبانی ممکنه از چه قرار است و آیا نظم و ترتیب روشن برای معنی و علامت وجود دارد؟
ث
· چگونه می توان وجود و یا فقدان تناقض میان
هنجارهای یک سیستم هنجاری (مثلا هنجارهای اخلاق سوسیالیستی) را امتحان کرد؟
ج
· برای درک ساختار منطقی هنجارها و سیستم های
هنجاری از کدام یک از روش های منطقی رایج می توان استفاده کرد و یا باید آنها را
تغییر داد و یا روش های منطقی دیگری باید برای این کار از نو ایجاد کرد؟
۱۲
· توسط رایت
(۱۹۵۱ میلادی) و بکر (۱۹۵۱ ـ ۱۹۵۲ میلادی)
مثالی در مورد یک نظر دئونتیکی ممکن (که البته از نظر منطقی مسئله زا ست) مطرح شده
است:
· مقررات هنجاری را می توان با تعبیر دیگرگونه از
مناسبات منطقی ـ مودالیته درک کرد.
۱۳
· مجاز بودن انجام یک عمل، بدان معنی است که عدم
انجام آن به عنوان تکلیف، تعیین نشده و خواسته نشده است.
· تعیین تکلیف در این مورد به مثابه مفهوم اصلی
تعریف نشده، پیش شرط قرار داده می شود.
· به عبارت دیگر نهی از انجام عملی هم معنی است با
امر به عدم انجام آن.
۱۴
· امری که در انجیل آمده است، مثال دیگری برای آن
است:
· کسی که کار نمی کند، نباید هم بخورد!
·
اما در انجیل امر دیگری نیز هست، مبنی بر اینکه انسان نباید
نگران خوردن باشد، زیرا پرنده ها کار نمی کنند، ولی می خورند!
۱۵
·
این بدان معنی خواهد بود که تغذیه (خوردن)، انسان ها را
مکلف می کند به کار کردن و در عین حال کار نکردن.
·
و یا اگر انسان کار کند و یا کار نکند، خوردن ممنوع است!
۱۶
·
سیستم هنجاری که به این تکالیف ضد و نقیض منتهی می شود و یا
حاوی چنین تکالیف ضد و نقیضی است، خود ناپیگیراست وهمانطور که می توان به آسانی
نشان داد، باید اعمال مفروضی جایز دانسته شوند و بدین طریق بی معنا شوند.
۱۷
·
دئونتیک به سبب برخورد و تقاطع رشته های علمی محتلف (مثلا
رشته تئوری حقوق، اتیک، مردم شناسی، سمیوتیک و غیره) با یکدیگر توسعه یافته و می یابد و
بویژه تحت تأثیر منطق مدرن، موفقیت ها و مسائل و
دشواری های منطق مدرن بوده است.
۱۸
·
افراد زیر به مسائل مربوط به دئونتیک پرداخته اند
(اگراشارات تک و توک پوان کاری را در این
زمینه کنار بگذاریم):
در سال های ۳۰ قرن بیستم
منگر
هوف اشته تر
مکنسی،
یورگنسون
در سال های ۵۰ قرن بیستم
رایت
بکر
رشر
نوول اسمیت
کاستاکدا.
در کشورهای سوسیالیستی
سینوویف
کالینوفسکی
ژیبینسکی
واین برگر
کلاوس
لوسر.
۱۹
·
از دیدگاه مارکسیستی ـ لنینیستی بررسی های دئونتیکی می
توانند با توسعه آماجگرایانه شعور سوسیالیستی و با تحکیم هنجارهای همزیستی
سوسیالیستی انسان ها، اهمیت روزافزونی کسب کنند.
۲۰
·
جنبش مارکسیستی ـ لنینیستی، خود از نظر تاریخی مثال های
بارزی برای توسعه سیستم های هنجاری به همراه آورده است که از لحاظ تاریخی بسیار
مؤثر، از لحاظ منطقی منسجم و پیگیر بوده اند.
·
مثلا هنجارهای لنینی زندگی حزبی.
۲۱
·
بررسی های دئونتیکی باید به بخشی از زرادخانه اسلوبی (متدیکی)
و دستگاه تئوریکی اتیک مارکسیستی ـ لنینیستی بدل شوند.
·
اما آنها نمی توانند جای اتیک (اخلاق) را بگیرند و قادر به
حل هیچیک از مسائل اصلی اتیک نیستند.
۲۲
·
اگرچه آنها حل آنها را بطرز چشمگیری ثمربخش و تا حدودی حتی
المقدور تسهیل می کنند.
۲۳
·
ضمنا هر دئونتیکی که بر ملاط تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم بنا
نشود و در حل وظایف تاریخی، جایگاه روشنی برای خود نجوید، عقیم خواهد ماند.
۲۴
·
احتمال آن می رود که در آینده بررسی های دئونتیکی به مراتب
بیشتر از سابق در عرصه های زیر عمل کنند:
الف
· درعرصه حل مسائل عامتر
سیستم های هنجاری به طور کلی
ب
· در عرصه مسائل منطقی و
معرفتی ـ نظری مربوط به مسائل زیر:
۱
· مربوط به فراخوان ها
۲
· مربوط به رهنمودها به طور
کلی
۳
· بویژه مربوط به مسائل
مربوط به برنامه ریزی و تصمیم گیری های اجتماعی.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر