۱۳۹۸ فروردین ۲۸, چهارشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۸)



جمعبندی
از
مسعود بهبودی

پیش شرط زوال چیزی
وجود پیشاپیش رئال (واقعی) آن چیز 
است.

۱
در طویله عیران عقل و عقلانیت از دیرباز حکم کیمیا دارد.

۲
چیزی که نباشد نمی تواند وزال یابد.

۳
اکنون که وضع بدتر هم شده است.

۴
حیرت انگیز است که آدم های کت و شلوار پوش شیک و تر و تمیز
از
کپک زده ترین آخوندهای عهد عتیق
نقل قول پشت سر نقل قول
منتشر می کنند.
بی آنکه ذره ای شرم کنند.

۵
خلایق حتی عرعر را از یاد برده اند.

۶
دیروز دو نفر ما را بلاک کردند.

۷
چون به شعرشان که بدتر از عرعر بود، ایراد گرفته بودیم

معاون رئیس جمهور
حق دارد.

۲
سیل اخیر
نعمتی بوده است و مسئله خشکسالی و بی آبی را حل کرده است.

۳
این ولی نصف حقیقت است و نه کل حقیقت.

۴
حقیقت نیم بند
بدتر از دروغ است.

۵
چون عوام فریبانه است.

۶
نیمه دیگر حقیقت این است
که
طبیعت
همیشه از بشریت
بازپس می گیرد
هر انچه که بشریت از طبیعت
در
طول سالیان
گرفته است.

۷
این دیالک تیک طبیعت و جامعه (بشریت)
در
درازمدت
به نفع بشریت هم تمام می شود.

۸
مثال دیگر
آتش فشان
زحمت چندین ساله توده های مردم در منطقه ای را نابود می سازد
ولی
ضمنا
به حاصلخیزی خاک مربوطه
منجر می شود.

دیروز پرسیدیم:
«عشق چیست؟»

۱
حداقل نگفتی که نمی دانی و علاقه ای به دانستن داری.

۲
بدبختی عظیم عیرانی جماعت همینه

۳
از نادانی بیشتر حظ می برند تا از دانایی

۴
حریف از دل خونین تو
خبر دارد.

۵
ولی
دل تو و امثال تو
برایش اهمیت ندارد.

۶
او
هم
دل پرخونی
از عشق خری دیگر دارد.

۷
دلیلش در خصلت عشق است.

۸
عشق
رابطه نیست.

۹
رابطه
باید دو طرفه باشد.

۱۰
دوستی رابطه است.

۱۱
عشق
وابستگی است.

به باور من انسان ، به حیث اینکه او ، انسان است قابل احترام است ، نه برمبنای جنسیت ، رنگ ،پوست ونژاد ........وغیره

حریف

۱
ما باید از دادن شعارهای اخلاقی چه بسا کلی و نسنجیده پرهیز ورزیم.

۲
انسان
چه بسا
عنسان است
و
عنسانان
نه
قابل عزت
اند
و
نه
قابل احترام.

۳
تجربه روزمره
صحت وسواس و دقت در برخورد به همنوعان
را
نشان می دهد.

۴
زنده باد رئالیسم

۵
زنده باد
راسیونالیسم

مترسک
را
هرگز
نباید تحقیر کرد.

مترسک وسیله تولید است.

آزادی
جعفر آبادی پور سرایی

آزادی
شناگری در آب های ضرورت است
با عضلاتی اندیش مند
و نگاهی ورزیده
که در برهنگی ها لبخند می زند
بی آنکه تردامنی کند در پیچ و تاب های روان .

۱
آزادی = درک ضرورت (جبر)

۲
کمیت و کیفیت آزادی
بسته و وابسته به کمیت و کیفیت شناخت ضرورت (جبر) است.

۳
نیاکان ما که از نیای حیوانیاشان جدا شدند
تا
بلکه ادم شوند،
به اندازه حیوانات آزاد بودند.

به قول مشد انگلس

۴
یعنی اصلا آزاد نبودند.

اولین تاثیر ادبیات باید رعایت ادب کلامی و احترام به همگان به ویژه به بزرگان باید باشد
ضعیفه ی ناقص العقل به قول به ویژه بزرگان جماران و جمکران

۱
معرکه گیری در روستای ما بود
و
بسان بعضی ها
خیال می کرد که ادبیات یعنی رعایت ادب و احترام به عرعر هر خری

۲
به همین دلیل می گفت:
علی اکبر با ادبیات تمام وارد خیمه پدر شد

۳
کسی که به همگان احترام بگذارد یا خر است و یا خرپرور

۴
مثال:
اجامر جماران یعنی بزرگان هزار و چهارصد ساله طویله
می گویند:
زنان ناقص العقل اند

۵
حالا چه باید کرد؟

۶
به این عرعر بزرگان معمم که ضمنا آیات الله اند
باید احترام گذاشت و میان زن و خر علامت تساوی گذاشت؟

۷
ضمنا بر آنند که سیل و زلزله و ایدز و سرطان
نتیجه دیده شدن موی همین زنان خر و ناقص العقل اند

۸
چه باید کرد؟

۹
با طناب خرافات بزرگان
باید در چاه تحلیل حوادث طبیعی اندر شد؟

۱۰
زنده باد خرد

۱۱
زنده باد
خوداندیشی

۱۲
زنده باد خودمختاری نظری و عملی

۱۳
زنده باد روشنگری = خروج از خریت و طفولیت

۱۴
پیش به سوی خروج از خریت و ورود به عالم آدمیت

۱۵
پیش به سوی ستیز رشوه ستیزانه با خرافه و خریت در هر فرم

۱۶
ضمنا
ما این لاطائلات بعضی ها را اصلا شعر نمی دانیم تا به اشتراک بگذاریم

۱۷
ما زباله های فکری را نقد می کنیم و نه نقل

هی مش سوران حواس پرت
تو
حتی کامنت ما را نخواند ه ای و یا سرسری خوانده ای و نفهمیده گذشته ای

احمد شاملو
نیچه ئیست
اگزیستانسیالیست
و
فاشیست
بوده است.
سطر سطر اشعار و آثارش تبلیغ فاشیسم و نیچه ئیسم است.
حتی اگر بر ضد فاشیسم باشند.
شاملو
کثیف ترین شاعر کشور ما ست.
ما بخشی از لاطائلات او را تحلیل و منتشر کرده ایم.

۱
بحث
در این کامنت ما
بر سر چیست؟

۲
مگر بحث بر سر فرم و ساختار شعر شاملو و سبک و سلیقه پوئه تیکی او ست؟

۳
ضمنا
تو مگر سطری از تحلیل های ما را خوانده ای که
به منبر رفته ای
و
هارت و پورت سر داده ای؟

۴
همین تحلیل بندتنبانی و سطحی تو
تحلیلی فرمالیستی است.

۵
تو بسان بخش اعظم هواداران بی شعور شاملو
شیفته فرم شعر او
بلاغت کلام او
هارت و پورت فاشیستی او هستی

۶
ما درون را بنگریم و نه برون بزک شده و خر رنگ کن را

۷
مثال:
شاملو می فرماید:
من در بیرون زمان ایستاده ام

۸
این خرافه
به معنی خریت و خردستیزی است.

۹
چون حتی خدا نمی تواند باشد و لازمان باشد.

۱۰
پیش شرط وجود کسی
چه بنشیند و چه بایستد
بودن در زمان و مکان است

۱۱
زمان و مکان
اتریبوت (صفت ممیزه ) ماده اند

۱۲
مثال دیگر:
به او این تکته را گوشزد کرده اند
برداشته از سر نفهمی بدترش کرده:
من در بیرون تاریخ ایستاده ام

۱۳
حیوان نمی داند که چیزی وجود ندارد که تاریخیت نداشته باشد.
یعنی در بیرون از تاریخ باشد
چه ایستاده باشد وچه نشستته باشد.

۱۴
مثال دیگر:
من آن مجرد را جسته ام

۱۵
حالا که تو خیلی علامه ای
بگو ایراد این جفنگ چیست؟
هی بابی سندز

۱
شکنجه‌های مدرن، دردهای مدرن و دروغهای مدرن
روی دیگر مدال مدرنیته را در نظام بحرا ن زده سرمایه داری تشکیل می دهند.

۲
حالا دیگر مدرنیته هم با پسا مدرنیته جایگزین شده است.

۳
همه چیز بوی عفونت گرفته است
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر