اهمیت و نقش مارکسیسم
در رهاسازیِ طبقهٔ کارگر و ستمدیدگان در دوران ما
دکتر محمد امیدوار
سخنگوی کمیته مرکزی حزب توده ایران
تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
۱
”مارکس و انگلس همیشه بهدرستی میگفتند
که
“تئوری ما جزمی نیست،
بلکه
راهنمای عمل است
” و صِرفِ حفظ کردن و تکرار ”فرمولها“یی
را
که
در
بهترین حالت
فقط وظایف کلی ما را نشان میدهند
و
در
شرایط اقتصادی و سیاسی
مشخصِ هر دورهٔ معیّن از روند تاریخی
ناگزیر قابل تغییرند،
مسخره
میکردند.“
لنین
ایرانی جماعت
معرکه اند.
تنها چیزی که نمی فهمند، حرف دهن خویشتن خویش است.
کسی
که
منکر جزمیت «تئوری ما» (مارکسیسم) است،
هنری جز پیدا کردن جمله ای از آثار کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم
و
استفاده از آن
به مثابه جزمی (دگمی)
ندارد.
حریف
ضمنا
با
تیر واحدی
دو نشان
در آن واحد
می زند:
حریف
جزمی از لنین
را
به مثابه جزم ذکر می کند
که
لنین
به نوبه خود
به مثابه جزمی
از
مارکس و انگلس
ذکر
کرده است.
۲
”مارکس و انگلس همیشه بهدرستی میگفتند
که
تئوری ما جزمی نیست،
بلکه
راهنمای عمل است
جزم چیست؟
هر آیه ای، روایتی و حدیثی
جزمی
است
که
ضمنا
می تواند
راهنمای عمل
باشد.
خلایق خر
از
حریفی
که
تازه از راه رسیده بود،
می خواهند
که
راهنمایی شان کند.
حریف همه چیزدان
هم
می گوید:
قولو:
«لا اله الا الله»،
تفلحو
بگویید:
«لا اله الا الله»
و
رستگار شوید.
مگر
لا اله الا الله
جزم
نیست.
اصولا و اساسا
همه چیز
می تواند
به
جزمی
(دگمی)
استحاله یابد.
جزمگرایی
(دگماتیسم)
چیست؟
جزمگرایی
(دگماتیسم)
طرز تفکری
است
که
از
هر چیزی
جزمی
می سازد.
فرق هم نمی کند
که
آن چیز
علمی باشد و یا خرافی.
دگماتیسم
طرز
تفکری غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی
است
که
بر مبنای دگم های روایت شده،
یعنی نظرات، براهین و اعتقادات
استوار است.
دگماتیسم
دگم ها
را
بمثابه حقایق همیشه همان و همه جا
معتبر
تلقی می کند،
بدون این که آنها را در شرایط
تاریخی ـ مشخص موجود
مورد آزمون و آزمایش قرار دهد،
بدون این که بر
مبنای معارف جدید و تجارب عملی جدید
به
کنترل محتوای
حقیقت آنها و ارزش معرفتی آنها
بپردازد.
دگماتیسم
مشخصه خاص هر مذهب و هر نگرش مذهبی
است.
۳
”مارکس و انگلس
صِرفِ حفظ کردن و تکرار فرمولهایی
را
مسخره
میکردند.
این سخن لنین
به
چه معنی است؟
این به معنی مسخره کردن کسب و کار دکتر محمد امیدوار توسط مارکس و انگلس
است.
مگر
او
جمله ای از لنین را رونویسی و تکرار نکرده است؟
ایرانی جماعت
که
هنر دیگری ندارند.
۴
”مارکس و انگلس
صِرفِ حفظ کردن و تکرار فرمولهایی
را
که
در
بهترین حالت
فقط وظایف کلی ما را نشان میدهند
و
در
شرایط اقتصادی و سیاسی
مشخصِ هر دورهٔ معیّن از روند تاریخی
ناگزیر قابل تغییرند،
مسخره
میکردند.
لنین
چرا، به چه دلیل و کجا
مارکس و انگلس
حفظ و تکرار فرمول های عام الاعتبار
را
مسخره کرده اند؟
مثال:
کارگران جهان
متحد شوید.
این
شعار
و
یا
فرمولی
بوده
که
مارکس و انگلس
استنتاج و مطرح کرده اند.
این شعار و یا فرمول
باید هم حفظ و تکرار شود.
این
رهنمای عام الاعتبار عمل علمی و انقلابی
است.
حفظ و تکرار این شعار عام علمی و انقلابی
ربطی
به
دگماتیسم
ندارد.
این شعار
ضمنا
تحت هیچ شرایطی
کهنه نمی شود
تا
مورد تمسخر کسی قرار گیرد.
چرا که بهتر از اتحاد مولدین زحمتکش
چیزی
یافت نمی شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر